هفت طبقه؛ یعنی تقریباً هفت برابر بلندای خانهای که هشتاد سال پیش به دست جلال آلاحمد ساخته شد تا منزل و آشیانه یک زوج ادبی و فرهنگی باشد. همین شهرداری، یازده سال پیش، میلیاردها تومان هزینه کرده بود تا خانه را خریداری و مرمت کند و آن را به نهادی فرهنگی همگانی تبدیل کند؛ نهادی که به نام «خانه–موزه سیمین و جلال» شناخته میشود و به گفته اهل فن، نمونهای بیبدیل در سطح ملی است و محلی مناسب برای گردهمآیی فرهنگدوستان، ادبپروران و هزاران علاقهمند به هنر و ادبیات فارسی. مدیران متعدد این شهرداری نیز از وجود چنین موهبتی به خود میبالیدند و از آن به درجات و ترفیعاتی دست یافتند.
اما حالا چند سؤال، هرچند بیجواب، مطرح است: چرا شهرداری منطقه چنین بیرحمانه به این اثر تاریخی و فرهنگی بینظیر که خود با زحمات و هزینههای قابل توجه ساخته و پرداخته، تعرض میکند؟ چرا شهرداری که قاعدتاً با ضوابط قانونی حفاظت از حریم بناهای تاریخی و بهویژه ضوابط ارتفاعی املاک مجاور آثار ملی آشناست، به این سهولت آنها را زیر پا میگذارد؟ چرا مدیریت بازرسی شهرداری تهران سکوت کرده و وزارتخانه متولی حفظ میراث فرهنگی هیچ عکسالعملی نشان نمیدهد؟ آیا درآمدزایی به قیمت آسیب به فرهنگ و هنر کشور ارزش دارد؟ آیا این کارها شهر «داری» است یا شهر «خواری»؟
۵۹۵۹