کتاب تحلیلی انتقادی از پیامدهای تاریک مدرنیته، جهانی‌شدن و طرد اجتماعی است و بر تولید «پسماند انسانی» (مانند پناهندگان و بیکاران) تمرکز دارد.باومن از استعاره‌هایی مانند «باغبانی اجتماعی» استفاده می‌کند تا نشان دهد چگونه مدرنیته، انسان‌ها را به عنوان «علف‌های هرز» طرد می‌کند.

 به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از ایبنا، کتاب «زندگی‌های هدررفته: مدرنیته و طردشدگانش» با عنوان اصلی Wasted Lives: Modernity and its Outcasts اثر زیگمونت باومن (Zygmunt Bauman)، جامعه‌شناس و فیلسوف شناخته‌شده لهستانی-بریتانیایی (۱۹۲۵-۲۰۱۷)، برای مفهوم «مدرنیته سیال» است. این اثر نخستین بار در سال ۲۰۰۴ توسط Polity Press (در همکاری با Blackwell Publishing Ltd) منتشر شد.

نویسنده در مقدمه خواننده را با موضوع اصلی کتاب مواجه می‌کند. این بخش مقدماتی زمینه فلسفی و انتقادی را برای کل اثر فراهم می‌کند. باومن با ارجاع به کتاب «شهرهای نامرئی» ایتالو کالوینو (مانند شهرهای آگلورا و لئونیا)، مدرنیته را به عنوان یک «داستان» چندلایه معرفی می‌کند. او نشان می‌دهد چگونه روایت‌های تکراری جامعه، واقعیت‌های ناخوشایند مانند تولید پسماند (از جمله پسماند انسانی) را پنهان می‌کنند. تمرکز بر این است که مصرف‌گرایی مدرن و نوآوری، منجر به «هدر رفتن» زندگی‌ها و ایجاد کوه‌هایی از زباله (فیزیکی و انسانی) می‌شود. این مقدمه خواننده را به چالش می‌کشد تا دیدگاه‌های رایج درباره پیشرفت را زیر سؤال ببرد و مدرنیته را کارخانه‌ای برای طرد ببیند.

باومن در فصل نخست با عنوان «In the beginning was design» (در آغاز طراحی بود) – زیرعنوان: «Or the waste of order-building» (یا پسماند ساخت نظم) – بر فرآیند «نظم‌سازی» (order-building) در مدرنیته تمرکز دارد. باومن استدلال می‌کند که هر تلاش برای ایجاد نظم (مانند طراحی اجتماعی، سیاسی یا فرهنگی)، ذاتاً پسماند تولید می‌کند – عناصری که با الگوی نظم هم‌خوانی ندارند باید حذف شوند. او از استعاره‌هایی مانند «باغبانی اجتماعی» استفاده می‌کند تا نشان دهد چگونه مدرنیته، انسان‌ها را به عنوان «علف‌های هرز» طرد می‌کند. این فصل پایه مفهومی کتاب را می‌سازد و توضیح می‌دهد که طرد، محصول جانبی ضروری طراحی مدرن است، نه یک اشتباه.

نویسنده در فصل دوم با عنوان «?Are there too many of them» (آیا تعدادشان خیلی زیاد است؟) – با زیرعنوان: «Or the waste of economic progress» (یا پسماند پیشرفت اقتصادی) – به بررسی جنبه اقتصادی تولید پسماند انسانی می‌پردازد. باومن بحث می‌کند که پیشرفت اقتصادی (مانند اتوماسیون، کوچک‌سازی شرکت‌ها و مصرف‌گرایی) منجر به ایجاد جمعیت‌های «اضافی» می‌شود – کسانی که در سیستم اقتصادی بی‌مصرف تلقی می‌شوند (مانند بیکاران دائمی یا «مصرف‌کنندگان ناکام»). او می‌پرسد؛ آیا واقعاً «تعداد زیاد» انسان‌ها مشکل است یا منطق اقتصادی مدرن است که آنها را زائد می‌کند. این فصل ارتباط بین رشد اقتصادی و طرد اجتماعی را برجسته می‌کند و نشان می‌دهد چگونه مدرنیته سیال، انسان‌ها را قابل تعویض و دورریختنی می‌بیند.

زیگمونت باومن

 این جامعه‌شناس در فصل سوم با عنوان «To each waste its dumping site» (برای هر پسماندی، مکان دفع خودش) – و با زیرعنوان: «Or the waste of globalization» (یا پسماند جهانی‌شدن) بر بعد جهانی تولید پسماند تمرکز دارد. باومن توصیف می‌کند چگونه جهانی‌شدن، بحران «دفع» پسماند انسانی را ایجاد کرده – جایی که دولت‌ها و سیستم‌های جهانی، مکان‌هایی برای طردشدگان (مانند کمپ‌های پناهندگان، گتوها یا مرزهای بسته) می‌سازند. او بحران مهاجرت، پناهندگان و سیاست‌های امنیتی را مثال می‌زند و استدلال می‌کند که جهانی‌شدن، به جای حل مشکلات، پسماند را به حاشیه‌ها منتقل می‌کند. این فصل نشان می‌دهد چگونه دولت‌های مدرن از «دولت رفاه» به «دولت امنیت» تغییر کرده‌اند تا با این پسماندها مقابله کنند.

در نهایت باومن در فصل چهارم با عنوان «Culture of waste» (فرهنگ پسماند) – بر جنبه فرهنگی تولید پسماند تأکید می‌کند. باومن بررسی می‌کند چگونه فرهنگ مصرفی مدرن (که در آن همه چیز – از کالاها تا روابط انسانی – موقتی و دورریختنی است)، بی‌تفاوتی اخلاقی نسبت به طرد انسان‌ها را تقویت می‌کند. او ارتباط بین جامعه مصرفی، رسانه‌ها و دیدگاه‌های روزمره را تحلیل می‌کند و نشان می‌دهد چگونه این فرهنگ، طرد را عادی‌سازی کرده و انسان‌های زائد را نامرئی می‌کند. این فصل کتاب را با یک نقد گسترده فرهنگی به پایان می‌رساند و پیشنهاد می‌کند که تغییر فرهنگی برای مقابله با این پدیده ضروری است.

کتاب یک تحلیل انتقادی از پیامدهای تاریک مدرنیته، جهانی‌شدن و طرد اجتماعی است و بر تولید «پسماند انسانی» (مانند پناهندگان و بیکاران) تمرکز دارد.

۲۱۶۲۱۶

منبع: ایبنا