از معماری گنبد کاووس تا مسکن مهر / اسپیلت‌های پرهزینه در سرزمین بادگیرها! / معماری ایرانی: بازگشت به هویت یا غرق در تقلید؟

این دوراهی در نشست تخصصی «هنر، معماری و زبان معنا در تمدن اسلامی ایرانی» در «مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» با حضور دو تن از صاحب‌نظران برجسته این عرصه، دکتر محمود گلابچی، استاد دانشکده معماری و هنرهای زیبای دانشگاه تهران، و دکتر حسن بلخاری، استاد دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران، به بحث گذاشته شد. آنان در این هم‌اندیشی، از این واقعیت پرده برداشتند که معماری ما دیگر بازتاب‌دهنده تاریخ و تمدن غنی ایران نیست و راه برون‌رفت از آن، بازخوانی هوشمندانه «معنا» و تلفیق هنر و حکمت ایرانی است.

 گروه اندیشه: در نشست تخصصی «هنر، معماری و زبان معنا در تمدن اسلامی ایرانی»، که در «مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» برگزار شد دو تن از صاحب‌نظران برجسته این عرصه، دکتر محمود گلابچی، استاد دانشکده معماری و هنرهای زیبای دانشگاه تهران، و دکتر حسن بلخاری، استاد دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران،حضور داشتند. این نشست به دو راهی تاریخی معماری ایرانی پرداخت: یا بازگشت به هویت اصیل خود یا ادامه تقلید از معماری غربی که منجر به بی‌هویتی و بحران انرژی شده است. 

دکتر محمود گلابچی بر ویژگی‌های پایدار و مهندسی پیشرفته معماری سنتی ایرانی مانند زیگورات چغازنبیل و گنبد کاووس تأکید می‌کند. او بیان می‌کند که این معماری، برخلاف معماری مدرن، با اقلیم و نیازهای محیطی سازگار بوده و به بهره‌وری انرژی اهمیت می‌داده است (مانند استفاده از بادگیرها). گلابچی تقلید از غرب را باعث یکدست شدن معماری در مناطق مختلف و از بین رفتن هویت ایرانی می‌داند و پنج راهکار شامل فرهنگ‌سازی، آموزش، نظارت و سیاست‌گذاری را برای احیای آن پیشنهاد می‌دهد.

دکتر حسن بلخاری نیز بر مفهوم "معنا" در معماری تأکید می‌کند. او معماری را "زبان معنا" می‌داند که مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی را منتقل می‌کند. از نگاه او، معماری اصیل ایرانی-اسلامی، صرفاً کارکردی نبوده، بلکه حامل ایده‌هایی مانند "وحدت در عین کثرت" بوده است. او بین "ساختمان" که تنها کارآمد است و "معماری" که علاوه بر کارآیی، حامل "فرم" و "ایده" است، تمایز قائل می‌شود. او فراموش شدن مبانی عرفانی و فلسفی را دلیل اصلی بحران معماری امروز ایران می‌داند.

****

شاهکارهای معماری ایرانی

محمود گلابچی در سخنرانی خود بر ویژگی‌های «معماری باشکوه ایرانی» متمرکز شد و فرهنگ و تمدن و فناوری پیشرفته سازندگان آن را تحسین کرد. او بناهایی مانند زیگورات چغازنبیل، تخت جمشید، طاق کسری، سازه‌های آبی شوشتر، گنبد کاووس و گنبد سلطانیه را نمونه‌هایی از معماری باشکوه ایرانی دانست که نه تنها از منظر زیبایی‌شناسی بلکه از نظر مهندسی و معماری پایدار شاهکارهایی بی‌نظیر هستند: «گنبد کاووس با ۵۳ متر ارتفاع، بلندترین سازه آجری جهان محسوب می‌شود و با طراحی هوشمندانه، پس از گذشت بیش از ۸۰۰ سال همچنان در برابر زلزله مقاوم مانده است. یا گنبد سلطانیه اثری الهام‌بخش در معماری جهانی است که گنبد کلیسای جامع سانتا ماریا دل فیوره در فلورانس ایتالیا با الهام از آن ساخته شده است.»

پیشینیان ما با طراحی بادگیرهای چندجهته در شهرهایی مانند کاشان، یزد و حاشیه خلیج فارس، بدون استفاده از انرژی فسیلی، مکانیکی یا الکتریکی، دمای ساختمان‌ها را در گرمای تابستان از ۴۰ درجه به ۲۲ درجه سانتی‌گراد کاهش می‌دادند. در واقع معماری سنتی ایران برای چالش سرما و گرما در مناطق مختلف ایران راه‌حل‌های هوشمندانه داشت

گلابچی به این نکته مهم هم اشاره کرد که در معماری سنتی ایرانی «حفظ محیط زیست» و «بهره‌وری انرژی» اصل و اساس بسیاری از سازه‌های معماری ایرانی بوده است، بطوری که امروزه کشورهای حاشیه خلیج فارس از آن اقتباس می‌کنند اما خود ما این اصول را در معماری مدرن به فراموشی سپرده‌ایم. از همین رو مناطق گرمسیری ایران به سیستم‌های پرهزینه و انرژی‌بر مانند اسپیلت وابسته شده‌اند: «پیشینیان ما با طراحی بادگیرهای چندجهته در شهرهایی مانند کاشان، یزد و حاشیه خلیج فارس، بدون استفاده از انرژی فسیلی، مکانیکی یا الکتریکی، دمای ساختمان‌ها را در گرمای تابستان از ۴۰ درجه به ۲۲ درجه سانتی‌گراد کاهش می‌دادند. در واقع معماری سنتی ایران برای چالش سرما و گرما در مناطق مختلف ایران راه‌حل‌های هوشمندانه داشت. اما متأسفانه امروزه این‌گونه از معماری‌های پایدار در معماری مدرن ایرانی که متأثر از فرهنگ غربی شده، به فراموشی سپرده شده‌اند و ما را با چالش‌های جدی در حوزه محیط ‌زیست و مدیریت انرژی روبه‌رو کرده‌اند.»

از معماری گنبد کاووس تا مسکن مهر / اسپیلت‌های پرهزینه در سرزمین بادگیرها! / معماری ایرانی: بازگشت به هویت یا غرق در تقلید؟
دکتر محمود گلابچی، استاد دانشکده معماری و هنرهای زیبای دانشگاه تهران

او معتقد است که تأثیرپذیری از الگوهای غربی معماری، باعث شده از یک طرف هویت و اصالت ایرانی در معماری و شهرسازی‌ ما کمرنگ شود و از طرف دیگر سازه‌ها در همه مناطق یکدست و یک شکل شوند: «در گذشته، معماری ایران با اقلیم، باورها و نیازهای انسانی همخوانی داشت، اما امروزه شاهد پروژه‌هایی مانند مسکن مهر هستیم که بدون توجه به تفاوت‌های اقلیمی مناطق مختلف، از چابهار تا کردستان، به‌صورت یکسان اجرا می‌شوند. معماری نواحی شمالی، جنوبی و کوهستانی ایران باید متفاوت باشد، اما در حال حاضر به اقلیم، باورها و هویت انسانی توجهی نمی‌شود. این امر باعث شده که معماری امروز ایران بازتاب‌دهنده تاریخ و تمدن غنی این سرزمین نباشد.»

این استاد دانشگاه برای برون‌رفت از این چالش‌ها، پنج راهکار کلیدی پیشنهاد داد:‌
۱- فرهنگ‌سازی در جامعه؛ بطوری که از تقلید معماری غربی دست برداریم.
۲-آموزش معماری با هویت ایرانی؛ بطوری که آموزش‌ معماری را با فرهنگ و اقلیم ایران متناسب‌سازی کنیم.
۳-نظارت سازمان‌های اجرایی؛ بطوری که سازمان نظام مهندسی و شهرداری‌ها تنها برای ساخت و سازهایی مجوز صادر کنند که با فرهنگ و هویت ایرانی همخوانی داشته باشند.
۴-سیاست‌های تشویقی برای انرژی‌های پاک؛ بطوری که قانونگذاران با ارائه مشوق‌ها، سازندگان را به استفاده از فناوری‌های پایدار و انرژی‌های پاک ترغیب کنند.
۵- نهادهای بالادستی همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی باید با سیاست‌گذاری‌های مناسب، معماری اصیل ایرانی را در کشور نهادینه کنند.

گلابچی معتقد است که ایران در گذشته نه تنها در معماری، بلکه در بسیاری از علوم از جمله در پزشکی و فلسفه و نجوم در قله‌های علم جهان ایستاده بود. اما معماری امروز ایران شایسته تمدن و تاریخ این سرزمین نیست: «جوانان ما باید بدانند که همه‌چیز از غرب نیامده است. باید با شناخت دقیق گذشته و برنامه‌ریزی برای آینده، شرایطی فراهم کنیم که پروژه‌های معماری با هویت و فرهنگ ایرانی اجرا شوند تا بتوانیم سنت معماری باشکوه ایرانی را احیا کنیم

زبان معنا در هنر معماری

حسن بلخاری، بحث خود را بر موضوع «معنا در هنر» متمرکز کرد و بطور مشخص «مفهوم زبان در هنر و معماری» را به بحث گذاشت. به عقیده او هنر و معماری «زبان معنا» است؛ زبانی که فراتر از کلمات، مفاهیم عمیق فلسفی، فرهنگی و عرفانی را از طریق فرم‌های زیبا و مجسم منتقل می‌کند. به این اعتبار، او در سخنرانی خود از تحلیل ساختاری فراتر رفت و بر محتوای معنایی نهفته در آثار هنری متمرکز شد.

بلخاری معتقد است معماری اصیل ایرانی-اسلامی تنها به دنبال کارکردگرایی صرف یا زیبایی ظاهری نبوده است. او برای این گفته خود «آینه‌کاری» در معماری اصیل ایرانی را مثال آورد که این تکنیک معماری صرفاً یک تزئین نیست، بلکه تجسم عینی آن دیدگاه عرفانی است که تأکید می‌کند انعکاس نورهای متعدد از یک نور واحد، نماد کاملِ تجلی «وحدت در کثرت» است. او تصریح کرد که معماری حقیقی (برخلاف ساخت‌وساز صرف) بر پایه یک «ایده» و «فرم» معنادار بنا می‌شود که قصد دارد مخاطب را به سمت درک حقیقتی بالاتر سوق دهد

 بلخاری با کمک مثال‌های ملموس از ادبیات و عرفان کلاسیک این گزاره را طرح کرد که «هنر در سنت ایرانی امری قدسی و مرتبط با حقیقت‌جویی است.» او معتقد است که این مفاهیم از ایران باستان به دوران اسلامی انتقال یافته است و در قالب عرفان اسلامی بازتعریف شده است. او با استناد به آرای سید حیدر آملی، عارف بزرگ شیعه در قرن هشتم هجری، گفت که «وحدت در عین کثرت» و «کثرت در عین وحدت» کلید فهم چگونگی تجلی معنا در فرم است. از نگاه این عارف برجسته، جهان مظهر و تجلی حق است و موجودات همچون آیینه‌هایی هستند که حقیقت واحد را در شکل‌های متکثر نشان می‌دهند. این دیدگاه، مبنای فلسفی برای هنری است که می‌خواهد امر متعالی (معنا) را در امر مادی (فرم) نشان دهد.

از معماری گنبد کاووس تا مسکن مهر / اسپیلت‌های پرهزینه در سرزمین بادگیرها! / معماری ایرانی: بازگشت به هویت یا غرق در تقلید؟
دکتر حسن بلخاری، استاد دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران

بلخاری معتقد است معماری اصیل ایرانی-اسلامی تنها به دنبال کارکردگرایی صرف یا زیبایی ظاهری نبوده است. او برای این گفته خود «آینه‌کاری» در معماری اصیل ایرانی را مثال آورد که این تکنیک معماری صرفاً یک تزئین نیست، بلکه تجسم عینی آن دیدگاه عرفانی است که تأکید می‌کند انعکاس نورهای متعدد از یک نور واحد، نماد کاملِ تجلی «وحدت در کثرت» است. او تصریح کرد که معماری حقیقی (برخلاف ساخت‌وساز صرف) بر پایه یک «ایده» و «فرم» معنادار بنا می‌شود که قصد دارد مخاطب را به سمت درک حقیقتی بالاتر سوق دهد.

او بین مفهوم «ساختمان» و «معماری» تمایز قائل شد و این تفاوت را چنین توصیف کرد: «ساختمان مکانی است که محور بنیادین آن صرفاً کارآمدی است. اما معماری جایی است که در آن «فرم» به عنوان حامل معنا و ایده محور اصلی است. بنابراین فرم باید چنان زیبا و جذاب باشد که مخاطب را به سوی معانی عمیق‌تر بکشاند، درست مانند داستانی که خواننده را مجذوب خود می‌کند تا به مفاهیم آن پی ببرد. این همان «زبان معنا» در هنر است.»

این استاد دانشگاه تصریح کرد که اکنون ما در معماری مدرن، مبانی عرفانی و فلسفی غنی خود را فراموش کرده‌ایم: «هنر و معماری در تمدن ایرانی-اسلامی، هرگز یک امر سکولار نبوده، بلکه همواره به عنوان زبانی برای بیان معانی متعالی و جذب انسان به سوی حقیقت عمل کرده است. بنابراین، بازگشت به این مبانی برای خلق آثار هنری و معماری معنادار در جهان امروز ضروری است. اما متأسفانه حتی سنت‌گرایان هم در تدوین یک «مکتب هنری اسلامی» منسجم مبتنی بر این اصول، کوتاهی کرده‌اند.»

۲۱۶۲۱۶

کد خبر 2116170

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین