آینده‌ی ایران، بدون در نظر گرفتن نسل زد قابل تصور نیست. این نسل، با خصلت دیجیتال، انتقادی و مطالبه‌گرانه، قدرت بالقوه‌ای دارد که می‌تواند جامعه را به سمت عدالت، نوآوری و شفافیت هدایت کند. سرکوب، محدودسازی یا نادیده گرفتن آنان تنها خشم و بی‌اعتمادی را تشدید می‌کند و شکاف میان نسل‌ها را عمیق‌تر می‌سازد.

جوانان نسل زد ایران، متولدین دهه ۱۳۷۰ تا اوایل دهه ۱۳۹۰، نسلی هستند که در تقاطع فناوری، شبکه‌های اجتماعی و تحولات فرهنگی–اجتماعی رشد کرده‌اند؛ نسلی که نه تنها مصرف‌کننده اطلاعات و محتوا، بلکه تولیدکننده و سازمان‌دهنده آن نیز است. این نسل، با دسترسی بی‌سابقه به اطلاعات، مهارت‌های تحلیلی دیجیتال و توانایی شبکه‌سازی، قادر است نه فقط فضای مجازی، بلکه محیط واقعی جامعه را شکل دهد. نسل زد ایران با یک واقعیت اجتماعی روبه‌روست: خواسته‌ها و مطالبات آنان اغلب با تندروی‌ها، محدودیت‌ها و سیاست‌های محافظه‌کارانه سنتی در تضاد است. تجربه جهانی نشان می‌دهد که چنین تضادی، اگر به شیوه‌ای مدبرانه و حقوق‌محور مدیریت نشود، نه تنها موجب بی‌اعتمادی و خشم جوانان می‌شود، بلکه ظرفیت تحول اجتماعی آنان را به یک نیروی بازدارنده و مخرب تبدیل می‌کند. در این شرایط، شناخت ویژگی‌ها، انگیزه‌ها و ابزارهای نسل زد، در کنار بررسی پیامدهای اجتماعی، حقوقی و فرهنگی رفتارهای محافظه‌کارانه، برای هر سیاستگذار، تحلیلگر و فعال اجتماعی ضروری است. نسل زد، با توانمندی شبکه‌ای و مطالبه‌گری آگاهانه، نماد تغییر، نوآوری و تحول اجتماعی ایران آینده است و درک درست نقش آنان، تفاوت میان ثبات پایدار و بحران اجتماعی را تعیین می‌کند.

نسل زد با ویژگی‌های منحصر به فردی شناخته می‌شود:

1.    آشنایی ذاتی با فناوری‌های دیجیتال: شبکه‌های اجتماعی، پیام‌رسان‌ها و ابزارهای نوین، آنان را قادر می‌سازد در کسری از ثانیه اطلاعات را دریافت، تحلیل و منتشر کنند.

2.    نگرش انتقادی و مطالبه‌گرانه: نسبت به ناکارآمدی نهادها، فساد، تبعیض و ناکامی اجتماعی حساس‌اند و از مسیرهای قانونی و دیجیتال، صدای خود را به گوش جامعه و مسئولان می‌رسانند.

3.    حساسیت نسبت به عدالت اجتماعی و حقوق بشر: آنان در محیطی پر از اطلاعات رشد کرده‌اند و توقع مشارکت و پاسخگویی دارند.

4.    تمایل به همبستگی جهانی: نسل زد الگوبرداری از تجارب موفق بین‌المللی را می‌پذیرد و می‌تواند تحولات داخلی را با روندهای جهانی پیوند دهد.

این ویژگی‌ها باعث می‌شود که هرگونه محدودسازی یا سرکوب بدون پاسخگویی به مطالبات آنان، نه تنها بی‌اثر نباشد، بلکه محرک جنبش‌های اجتماعی گسترده شود.

تجربه‌های جهانی: درس‌هایی برای ایران

تحلیل تجربه کشورهای دیگر نشان می‌دهد که نسل زد می‌تواند نقش تعیین‌کننده‌ای در تحولات اجتماعی و سیاسی ایفا کند:

  1. نپال: جوانان نسل زد با شبکه‌های اجتماعی، اعتراضات ضد فساد و اصلاحات انتخاباتی را سازمان‌دهی کردند.
  2. هنگ‌کنگ: نسل جوان با ابزارهای دیجیتال و نوآوری‌های جمعی، اعتراضات گسترده علیه محدودیت‌های سیاسی و اقتصادی را هدایت کردند.
  3. اروپا: نسل زد در جنبش‌های اقلیمی، عدالت اجتماعی و حقوق اقتصادی نقش کلیدی داشت و توانست با نفوذ فرهنگی و اجتماعی، سیاستگذاران را تحت فشار قرار دهد.

این تجارب نشان می‌دهد که خشم و مطالبه‌گری نسلی دیجیتال، اگر به درستی مدیریت نشود، می‌تواند به چالش‌های جدی اجتماعی و سیاسی تبدیل شود.

نسل زد دارای حقوق بنیادینی است که باید به رسمیت شناخته شود:

1.    حق مشارکت اجتماعی و سیاسی: مطابق اصول بین‌المللی، جوانان حق دارند در تصمیم‌گیری‌های اجتماعی و سیاسی مشارکت داشته باشند و صدای آنان شنیده شود.

2.    حق دسترسی به اطلاعات و آزادی بیان: محدود کردن دسترسی دیجیتال یا سرکوب بیان، نقض حقوق بنیادین نسل زد است.

3.    حق آموزش و توسعه مهارت‌های اجتماعی و فرهنگی: تربیت نسلی که توانایی نقد، تحلیل و مشارکت مسئولانه داشته باشد، نیازمند محیط آموزشی باز و متنوع است.

نادیده گرفتن این حقوق می‌تواند باعث بی‌اعتمادی اجتماعی، تضعیف سرمایه اجتماعی و قطبی شدن جامعه شود و زمینه بروز اعتراضات گسترده را فراهم کند.

تندروی‌های سیاسی و اجتماعی، پیامدهای آشکاری دارد:

  1. افزایش بی‌اعتمادی بین نسل‌ها: سرکوب یا نادیده گرفتن مطالبات جوانان، اعتماد آنان به نهادهای حکومتی و سیاسی را کاهش می‌دهد.
  2. قطبی شدن جامعه: نسل زد با ابزارهای نوین، می‌تواند شکاف میان نسل‌ها و جریان‌های سیاسی را عمیق‌تر کند.
  3. ظهور جنبش‌های سریع و گسترده: نسل زد با شبکه‌های اجتماعی و ابزارهای دیجیتال، ظرفیت ایجاد تحولات ناگهانی و گسترده را دارد.

برای مدیریت هوشمندانه این تحولات و کاهش تنش، سیاستگذاران می‌توانند اقدامات زیر را در نظر بگیرند:

1.    ایجاد کانال‌های قانونی و شفاف مشارکت جوانان: فرصت‌های واقعی برای حضور آنان در تصمیم‌گیری‌های اجتماعی و فرهنگی فراهم شود.

2.    تقویت سواد رسانه‌ای و دیجیتال: آموزش نسل زد برای تحلیل محتوا، افزایش نقدپذیری و تصمیم‌گیری آگاهانه به جای محدودسازی.

3.    حمایت از نهادهای مدنی و سازمان‌های جوانان: ایجاد و حمایت از گروه‌های مستقل و غیردولتی که صدای نسل زد را نمایندگی کنند.

4.    ترویج گفت‌وگوی بین نسلی: فضایی ایجاد شود که نسل‌های مختلف بتوانند اختلاف دیدگاه‌ها را از طریق گفتگو و مشاوره حل کنند.

5.    حمایت از نوآوری و مشارکت فرهنگی–اجتماعی: فراهم کردن زمینه‌های آموزشی، هنری و علمی برای مشارکت فعال جوانان در توسعه جامعه.

آینده‌ی ایران، بدون در نظر گرفتن نسل زد قابل تصور نیست. این نسل، با خصلت دیجیتال، انتقادی و مطالبه‌گرانه، قدرت بالقوه‌ای دارد که می‌تواند جامعه را به سمت عدالت، نوآوری و شفافیت هدایت کند. سرکوب، محدودسازی یا نادیده گرفتن آنان تنها خشم و بی‌اعتمادی را تشدید می‌کند و شکاف میان نسل‌ها را عمیق‌تر می‌سازد. راهبرد موفق برای سیاستگذاران و نهادهای اجتماعی، شناخت، احترام و مشارکت فعال نسل زد است. تنها از طریق ایجاد کانال‌های قانونی و شفاف مشارکت، آموزش سواد دیجیتال و رسانه‌ای، و تقویت نهادهای مدنی و فرهنگی، می‌توان خشم بالقوه آنان را به قدرتی سازنده و تحول‌آفرین تبدیل کرد. نسل زد نه تهدید، بلکه فرصتی است برای بازآفرینی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ایران؛ فرصتی که اگر به درستی مدیریت شود، می‌تواند مسیر کشور را به سوی توسعه پایدار، عدالت اجتماعی و نوآوری نسل‌محور هدایت کند.

حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بین‌الملل کودکان

منبع: بدون منبع