دعا و ارتباط عمیق با خدا از مهم‌ترین راه‌های ایجاد آرامش و نشاط در زندگی است که می‌تواند دل‌های مضطرب را آرام کند و گره‌های سخت زندگی را باز کند. این ارتباط، حتی در دشوارترین شرایط، قوت قلب و امید به همراه دارد.

به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، حجت‌الاسلام حسین تقی‌پور، از اساتید و پژوهشگران حوزه علمیه استان مازندران در سلسله مباحثی به بیان «راه‌های ایجاد نشاط و شادابی از نگاه اسلام» پرداخت که با عنوان «فرمول شادی» در شماره‌های گوناگون تقدیم شما فرهیختگان می‌شود.

یکی دیگر از روش‌های ایجاد نشاط و شادابی برای خود و اطرافیان، دعا و اهل دعا بودن است.

بنابر روایت حوزه، اهل خدا بودن، انسان را آرام می‌کند. کسانی که اهل خدا نیستند و اهل دعا نیستند، باید بدانند که اساساً مورد لطف خدا قرار ندارند. قرآن کریم می‌فرماید:«مَا یَعبَؤُاْ بِکُمۡ رَبِّی لَوۡلَا دُعَآؤُکُمۡ»، یعنی اگر دعای شما نباشد، اگر نیایش شما نباشد، اگر ارتباط شما با خدا نباشد، و اگر این زمزمه خدا در وجود شما نباشد، اصلاً خدا به شما توجه نمی‌کند. عجز و ناتوانی خود، فقر خود، مسکین بودن و مستکین بودن خود را، به ویژه در حالت سجده، به خدا اعلام کنید تا ببینید چقدر آرام می‌شوید.

سید حسن نصرالله، شهید سید مقاومت که اسرائیل برای نابودی او هشتاد و سه تن مواد منفجره بر سر یک ساختمان ریخت، آرام بود. صحبت‌های او و فرماندهان ما را دیدید که چقدر آرام بودند.

حال سید حسن را به عنوان مثال بیان می‌کنم، و فرماندهان بزرگ مقاومت که همراه با سید حسن و هم همراه با سید هاشم صفی‌الدین به شهادت رسیدند، همگی با دعا زندگی می‌کردند.

درون جیب یحیی سنوار را بعد از شهادت دیدید که تسبیح تربت از آن درآوردند؛ یعنی اهل تسلیم بود. یحیی سنوار، فرد شجاعی که بیست و خورده‌ای سال در زندان‌های دشمن هم کتاب نوشت و هم مبارزه کرد. شما دیدید که وقتی جنازه‌اش را می‌خواستند بردارند، در جیبش تسبیح تربت حضرت ابی‌عبدالله را یافتند. این اهل ذکر بودن است. «الا بذکر الله تطمئن القلوب».

زمانی از علامه طباطبایی، به واسطه استاد آیت‌الله عابدی، نکته‌ای را نقل کردم برای شما. بعضی از دوستان آمدند و گفتند: خدا می‌داند که دستور علامه طباطبایی را که شما گفتید، به همان شکل خاص عمل کردیم و آرام شدیم. گاهی عصبانی هستم، گاهی ناراحت، گاهی درون من پر آتش است، لکن چهره‌مان را می‌خواهیم آرام نگه داریم. چه کار کنیم؟ علامه فرمودند: شصت و شش بار با تمامی وجودتان ذکر بگویید؛ نه اینکه تلویزیون را روشن کرده باشید و بخواهید مسابقه فوتبال را ببینید و در عین حال ذکر بگویید، یا بخواهید با اینکه مشغول کار دیگری هستید، ذکر هم بگویید؛ نه! با تمام وجودتان شصت و شش بار بگویید «الله الله الله». این کار را با حالت خاص، به ویژه در نماز شب و بعد از نماز صبح انجام دهید، زمانی که دیگران حضور ندارند؛ چون بعضی وقت‌ها، کسانی که در این وادی نیستند، این کارها را به تمسخر می‌گیرند یا به بازی می‌گیرند. بگذارید آن‌ها به کار خود ادامه دهند. انسان با یاد خدا و دعا آرام می‌شود.

سید حسن می‌گوید: رفتم پیش آقاجان، مقام معظم رهبری، گفتم: آقا، دیگر خسته شدم. من دبیرکل نباشم؛ در جبهه هستم، در مقاومت هستم، دبیرکلی را به دیگری بدهیم. آقا، دیگر خسته شدیم؛ بگومگوها زیاد است، بعضی‌ها هم حرف گوش نمی‌کنند. ایشان فرمودند: سید حسن، تو که ریشت سفید شد و خسته شدی؛ من که ریش‌هایم سه برابر تو سفید است! چه بگویم؟ بعد آقا به من فرمودند: سید حسن، هر وقت خسته شدی، برو در یک اتاق، ده دقیقه یا یک ربع با خدا، به هر زبانی که بلدی، حرف بزن؛ عربی بگو، فارسی بگو، انگلیسی بگو. با خدا حرف بزن و درد دل کن، ببین آرام می‌شوی یا نه.

گاهی می‌روید یک دعایی مانند دعای کمیل یا دعای ندبه می‌خوانید که چقدر شما را آرام می‌کند. گریه می‌کنید، اشک می‌ریزید، اما آرام می‌شوید. انسان نمی‌دانست راز آن چیست. دعا، فرموده است.

فیلمی از حاج قاسم دیدم که چهار پنج نفر از محافظین او در خط مقدم جبهه دوش ایشان را گرفتند و گفتند: حاجی، تو را به خدا نرو! آقا، دیگر اینجا خط مقدم است! حاج قاسم از دستشان فرار می‌کند و آن‌ها پشت سر او می‌دوند تا ایشان را حفظ کنند، و در این رویارویی، در این تخریب، در این خمپاره و بمب، به حاج قاسم می‌گویند: خب، آن دعا را خواندی؟ آن دعای «اللهم اجعلنی فی درعک الحصینة.....» را خواندی؟ به فارسی بگویم: خدایا، مرا در دژ مستحکم خودت قرار بده. آن وقت گنبد آهنین چیست؟

بعد گفتند: حاج قاسم، چه شد که این دعا را خواندی؟ فرمودند: آیت‌الله بهجت به من گفتند در مواقع خطر این دعا را بخوان. آیت‌الله بهجت به کسانی که بچه‌ها و نوه‌ها را به مدرسه می‌فرستادند و دلهره داشتند، فرمودند: وقتی بچه‌ها را می‌فرستید، آیت‌الکرسی را بخوانید، بعد پشت سر آن‌ها این دعا را بخوانید.

آیت‌الله بهجت می‌فرمودند: بسیار دیده شده و شنیده شده که امام زمان در مجلس حدیث کسا حضور پیدا کرده‌اند. هر روز بخوانید، برای گرفتاری‌هایتان بخوانید، برای مریضتان بخوانید.

یکی آمد و گفت: حاج‌آقا، من دعا کردم اما گره دلم باز نشد. گفتم: اشکالی ندارد، یک کبریت به من بده. پرسید: کبریت برای چیست؟ گفتم: این کبریت را کنار آب بگذار که نم نگیرد، بعد روشنش کن؛ اگر آتش نگرفت یعنی آن مکان، نم دارد. برو ببین کجا نم دارد. او گفت: حاج‌آقا، شما همیشه وقتی چیزی درست نمی‌شود، می‌گویید علتش گناه است و باید استغفار کرد. قبول نکرد.

گفتم: اشکالی ندارد، اجازه بده یک نکته دیگر بگویم. این گام اول است. گام دوم اینکه اگر خداوند حاجت تو را برآورده نکند، پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نقل کرده‌اند که هر کس دعا کند، خداوند یکی از سه چیز را به او می‌دهد: یا حاجتش را برآورده می‌کند، یا بلا را از زندگی‌اش دور می‌سازد، و اگر هیچ‌کدام نشد، خدا به حساب پس‌اندازش می‌گذارد و دفترچه‌اش را در قیامت به او می‌دهد.