توانایی همدلی با دیگران یکی از مهارت‌های مهم زندگی است که در ارتقای کیفیت روابط در جامعه انسانی نقش کلیدی ایفا می کند و لذا تقویت چنین مهارتی یک ضرورت در زمانه فعلی به شمار می‌رود.

به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، یکی از مباحث مهم در حوزه روانشناسی که در سال‌های اخیر نیز بسیار مورد توجه قرار گرفته، ناظر به بحث همدلی و ارتقای توانمندی افراد در این زمینه بوده است.

بنابر روایت حوزه، همدلی در روانشناسی به‌طور خلاصه به توانایی تشخیص و درک افکار و احساسات دیگران اشاره دارد؛ در واقع این مفهوم یعنی پا گذاشتن به دنیای درونی دیگری، تلاش برای کاوش در احساسات او و دیدن جهان از دریچه نگاهش، همان‌گونه که او می‌بیند و درک می‌کند.

بر این اساس باید گفت که توانایی همدلی با دیگران یکی از مهارت های مهم زندگی به شمار می‌رود، چه آن‌که همدلی کمک موثری در برقراری رابطه عمیق بین انسان ها می‌کند. همچنین این مهارت کمک می‌کند تا کیفیت روابط بین انسان ها بهبود یافته و عمیق شود.

توانمندی در برقراری همدلی و ارتباط مؤثر با دیگران

روانشناسان معتقدند که همدلی توانمندی‌ای است که وجود آن را از آغازین سال‌های زندگی در کودک می توان مشاهده کرد. از نخستین سال های زندگی، بسیاری از رفتارهای کودک حاکی از این واقعیت است که او قادر به درک دیگران است و می تواند با آنها به همدلی بپردازد.

البته باید توجه داشت که افراد مختلف از حیث توانایی و تمایل به همدلی کردن با یکدیگر متفاوت هستند و این تفاوت در میل به همدلی در افراد مختلف به شیوه تربیت کودکان از جانب والدین بستگی دارد. درصد قابل توجهی از رفتارهای همدلانه کودکان به واسطه تماشای شیوه واکنش نشان دادن اطرافیان در مقابل درماندگی دیگران شکل می گیرد.

لزوم چاره‌اندیشی برای علاج یک آفت مهم

متاسفانه امروزه شاهد این واقعیت هستیم که با بزرگ‌تر شدن کودکان و ورود آنها به جامعه، توان همدلی در آنها به طور نسبی کاهش پیدا می کند و این یکی از مسایل مهمی است که باید برای علاج آن چاره اندیشی کرد، به خصوص با عنایت به این‌که به هر حال همدلی نقش مهمی در تعاملات روزمره با دیگران ایفا می‌کند؛ این توانایی در نحوه‌ی گوش‌دادن به دیگران، شریک‌شدن در شادی‌ها و غم‌هایشان و کمک به آن‌ها در زمان نیاز آشکار می‌شود، از سوی دیگر باید توجه داشت که کاهش خطاهای شناختی و پرهیز از قضاوت و سرزنش دیگران، مهارت همدل بودن را تقویت می‌کند.

تعریف همدلی و تعیین شاخصه‌های آن

همدلی نوع خاصی از توجه داشتن به دیدگاه دیگری است. به عبارت صحیح، همدلی دو جزء شناختی و یک جزء عاطفی دارد؛ اجزای شناختی همدلی شامل توانایی در شناسایی و نامگذاری حالات دیگران و نیزتوانایی در حدس زدن دیدگاه اشخاص دیگر است و جزء عاطفی آن عبارتست از توانایی در نشان دادن پاسخ عاطفی مناسب، به منظور برقراری روابط همدلانه. بر این اساس، فرد باید بتواند خود را به جای دیگران بگذارد، امور را از دیدگاه آنها ببیند و از خود بپرسد اگر من به جای او و در شرایط او بودم، چه احساسی داشتم و طبعاً شرط لازم برای انجام چنین کاری، توجه به اصل خودآگاهی است.

در واقع وقتی ما بتوانیم خودمان را با همه کاستی ها، کمبودها و توانایی هایمان بشناسیم، در آن صورت دیگران را با همان وضعیتی که هستند با وجود همه نقاط ضعف و قوتشان می پذیریم و به آنها احترام می گذاریم. از دیگر شرایط لازم برای ایجاد همدلی بین افراد، اعتماد متقابل است. به عبارت دیگر اعتماد متقابل هنگامی ایجاد می شود که طرفین درگیر در ارتباط، نسبت به همدیگر یکدلی، آسایش و امنیت خاطر داشته باشند و این اعتماد به دست نمی‌آید مگر در سایه شناخت تفاوت‌های فردی و احترام گذاشتن به آن.

چه عواملی در ارتقای توانمندی همدلی مؤثر است؟

علاوه بر نهاد خانواده که همواره اهمیت خاص خود را دارد، محیط مدرسه، دوستان و همسالان هر یک به گونه ای خاص در چگونگی رشد شخصیت ما تاثیر می گذارند و فرهنگ حاکم بر جامعه و طبقه اجتماعی خاصی که هر یک از ما در آن قرار گرفته ایم نیز خود بر چگونه بودن و ویژگی های روانی واجتماعی ما تاثیر می گذارند. به دیگر سخن، مجموعه این عوامل، فردی منحصر به فرد می‌سازد که در برخی زمینه ها یا بعضی ویژگی ها با دیگران متفاوت و در برخی دیگر مشابه است.

البته در این میان برخی افراد بر این باور هستند که تفاوت ها مانعی بزرگ بر سر راه روابط صمیمانه محسوب می‌شوند و لذا فکر می‌کنند در برقراری روابط نزدیک با دیگران باید افرادی را برگزینند که بیشترین شباهت ها را با آنها داشته باشند. بی شک چنین باورهایی به فرد اجازه نمی دهد با صبر و تحمل به احساسات و افکار دیگران توجه کند و دیگران را همان طور که هستند، ببیند و بپذیرد و دوست بدارد.

درک درستی از تفاوت‌ها و تمایزات داشته باشیم

بر این اساس شاید بشود گفت بسیاری از رفتارهای نامناسبی که ما در جوامع مختلف نظاره‌گر آن هستیم؛ یعنی رفتارهایی همچون بی عدالتی ها، تبعیض ها، تحقیرها، تهدیدها و... ناشی از همین باور نادرست است. از سوی دیگر برخی از انسان ها بر این باور هستند تفاوت ها فرصت هایی مغتنم در زندگی هر فرد به شمار می رود که نباید از آن غافل شد.

در واقع، تفاوت ها فرصت های چالش برانگیزی هستند که به ما اجازه می دهند دوباره خود را نقاط ضعف و قوت خود را ببینیم. همچنین تمایزها و تفاوت ها به ما فرصت می دهند بفهمیم با چه مهارت هایی آشنا نیستیم و باید دنبال کسب آنها باشیم، ضمن آن که به هر حال باید دانست که توجه به تفاوت‌های فردی، پذیرش آنها و احترام به این تفاوت ها یکی از اصول پایه‌ای و مهم در برقراری روابط همدلانه با دیگران به شمار می‌رود.