به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، هما شهرامبخت در ایبنا نوشت: کتاب «سنت زردشتی در روزگار اسلامی (۳): روایت فرنبغ سروش» تألیف دکتر حمیدرضا دالوند توسط پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر شده است.
این کتاب سومین جلد از مجموعه پژوهشی «سنت زردشتی در روزگار اسلامی» به قلم دکتر حمیدرضا دالوند است. تمرکز اصلی اثر بر بررسی، تصحیح، ترجمه و تحلیل روایت فرنبغ سروش است؛ متنی کوتاه اما کلیدی که به اصلاح تقویم یزدگردی در سال ۳۷۵ یزدگردی اشاره دارد. اهمیت این روایت در آن است که یکی از معدود منابع اصیل و باقیماندهای است که به طور مستقیم به یک اصلاح رسمی در نظام گاهشماری ایران پس از اسلام میپردازد.
تقویم یزدگردی، پس از سقوط ساسانیان و آغاز سلطه خلافت اسلامی، به عنوان نظام تقویمی جامعه زردشتیان تثبیت شد و برای قرنها در ایران اسلامی نیز به حیات خود ادامه داد. برخلاف تصور رایج، این تقویم صرفا یادگاری از گذشته نبود، بلکه ساختاری زنده و پویا داشت که خود را با شرایط تاریخی جدید تطبیق میداد. شناخت روند این تطورات برای بازسازی دقیقتر تاریخ اجتماعی، مذهبی و اداری ایران در قرون نخست اسلامی اهمیت فراوان دارد؛ زیرا بسیاری از رویدادهای ثبتشده در متون فارسی میانه و نیز بخشی از تاریخنگاری اسلامی، بر مبنای همین تقویم تنظیم شدهاند.
روایت فرنبغ سروش به دلیل اشاره صریح به اصلاحات تقویمی در سال ۳۷۵ یزدگردی، جایگاهی بیهمتا در مطالعات تاریخی دارد. این اصلاحات، به نوعی تلاش جامعه زردشتی برای رفع شکاف میان گاهشماری مذهبی و چرخه طبیعی فصول بود؛ مسئلهای که از قرنها پیش از آن نیز در سنت تقویمی ایران وجود داشت. مطالعه این روایت نشان میدهد که زردشتیان نه تنها سنت تقویمی ساسانی را حفظ کردند، بلکه با آگاهی و دقت علمی، آن را در برابر گذر زمان بازتنظیم کردند تا هماهنگی میان آیینهای دینی و نظام طبیعی حفظ شود.
یکی از بخشهای قابل توجه این جلد، پیوست دقیق و گستردهای است که دالوند به تقویم تطبیقی ۱۳۰۰ ساله یزدگردی اختصاص داده است. این پیوست، نتیجه پژوهش دقیق در تطبیق گاهشماری یزدگردی با تقویمهای هجری قمری و میلادی است و امکان تطبیق تاریخی رخدادها و متون را با دقتی بیسابقه فراهم میکند. چنین ابزارهایی نهتنها برای پژوهشگران سنت زردشتی، بلکه برای مورخان ایران پس از اسلام، نسخهشناسان و پژوهشگران تاریخ فرهنگی نیز کاربرد فراوان دارند؛ بهویژه در زمینه تاریخگذاری اسناد، سنگنوشتهها، وقفنامهها و روایات تاریخی.
ساختار کتاب دقیق و پژوهشمحور است. ابتدا مقدمهای تحلیلی درباره نقش تقویم یزدگردی در سنت زردشتی و تعامل آن با ساختار سیاسی و دینی اسلامی ارائه شده است. سپس متن روایت بر اساس نسخههای موجود تصحیح انتقادی شده و همراه با ترجمهای علمی در اختیار خواننده قرار میگیرد. دستگاه انتقادی متن، دقت نسخهشناختی نویسنده را نشان میدهد و اختلافات نسخهای به شیوهای شفاف و تحلیلی گزارش شدهاند. پس از آن، شرح تاریخی و تحلیلی روایت آمده که زمینههای اجتماعی، تقویمی و آیینی اصلاحات را توضیح میدهد و روایت را در بستر تاریخی گستردهتری قرار میدهد.
دالوند در این اثر از روششناسی میانرشتهای بهره گرفته است. او با تکیه بر دانش زبانشناسی تاریخی (فارسی میانه و اوستایی)، تاریخ تقویم، و مطالعات دینی، توانسته است متنی نسبتا فشرده را به دریچهای برای فهم عمیقتر پویایی سنت زردشتی در روزگار اسلامی تبدیل کند. یکی از دستاوردهای مهم کتاب، نشان دادن این نکته است که سنت زردشتی نه در انزوا، بلکه در پیوند با تحولات اجتماعی و فرهنگی دوران اسلامی به حیات خود ادامه داد. این نکته تصویری دقیقتر از چگونگی تداوم سنتهای ایرانی در پس از فروپاشی ساسانیان ارائه میدهد.
از منظر اهمیت پژوهشی، این کتاب را میتوان منبعی مرجع در حوزه گاهشماری تاریخی ایران دانست. تحلیل روایت فرنبغ سروش فراتر از یک مطالعه متنی صرف است؛ زیرا به فهم سازوکارهای دینی و اجتماعی جامعه زردشتی در مواجهه با زمان و تاریخ میپردازد. این مطالعه، خلأیی را در پژوهشهای تاریخی پر میکند که تاکنون به دلیل کمبود منابع اصیل و فقدان تصحیح انتقادی متون، کمتر مورد توجه قرار گرفته بود.
در مجموع، جلد سوم مجموعه «سنت زردشتی در روزگار اسلامی» اثری منسجم، علمی و نوآورانه است. تمرکز آن بر یک متن خاص، همراه با ارائه ابزارهای پژوهشی دقیق، آن را به منبعی ارزشمند برای ایرانشناسان، مورخان تقویم، پژوهشگران متون زردشتی و دینپژوهان تبدیل کرده است. این کتاب نهتنها خلأی مهم در مطالعات تاریخی ایران را پر میکند، بلکه الگویی برای نحوه کار میانرشتهای بر متون کلاسیک ایرانی ارائه میدهد.
کتاب «سنت زردشتی در روزگار اسلامی (۳): روایت فرنبغ سروش (وهیزگ ۳۷۵ یزدگردی با پیوستی در تقویم تطبیقی ۱۳۰۰ ساله یزدگردی)» تألیف دکتر حمیدرضا دالوند توسط پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر شده است.
۲۵۹