مدیرکل سابق خاورمیانه وزارت خارجه می گوید: اگر ارتش در انتخابات دخالت نکند و دست به تقلب نزند شانس پیروزی ابوالفتوح در انتخابات ریاست جمهوری مصر از همه بیشتر است.

 

زهرا خدایی


شمارش معکوس برای انتخاب جانشین مبارک در مصر آغاز شده است. اما خارج نشینان مصری رییس جمهورشان را چند روزی است که انتخاب کرده اند. آخرین اخبار از شمارش آرای اتباع مصری حاکی از آنست که در اکثر کشورهایی که آنها پای صندوق های رأی رفتند، ابوالفتوح، نامزد اخوان المسلمین را انتخاب کرده اند. برکسی پوشیده نیست که اسلامگرایان قدرت بلامنازع پس از تحولات جهان عرب در شمال آفریقا هستند؛ اما هنوز هم به قطعیت نمی توان از پیروزی ابوالفتوح در انتخابات ریاست جمهور سخن گفت؛ چرا که هنوز دستهای زیادی درصدد افزایش شانس گزینه های ارتش وجود دارد. چند روز مانده به انتخابات ریاست جمهوری خبرآنلاین آخرین تحولات مصر را با علی اصغر محمدی، مدیر کل سابق خاورمیانۀ وزارت خارجه و کارشناس خاورمیانه را مورد بررسی قرار داده است که در ذیل می خوانید.
پیش بینی شما از انتخابات مصر چیست؟
دو حالت وجود دارد: یا تقلب می شود و یا نمی شود. اگر تقلب بشود یکی از شخصیت های مدنظر دست اندرکاران انتخابات به دور دوم راه پیدا می کند تا در صورت مساعد بودن شرایط با انجام تقلب بیشتر او را به ریاست جمهوری برسانند. من بعید می دانم که این کار عملی شود. اگر هم عملی شود با بحران شدید در مصر روبرو خواهیم بود. در غیر اینصورت اگر انتخابات سالم برگزار شود، از درون این صندوقها به ترتیب عبدالمنعم ابوالفتوح و محمد مرسی خارج می شوند. یکی از این دو یا در دور اول و یا در دور دوم رییس جمهور خواهد شد. تاکید می کنم یکی از این دو یا در دور اول و یا به احتمال قویتر در دور دوم رییس جمهر مصر خواهد شد تا نشان دهد پیش بینی مبارک درست بود. او در آخرین روزهای حکومت فرعونی خویش بارها به آمریکا و اسراییل تاکید کرد که اگر من سقوط کنم حتماً اخوان المسلمین بر مصر حکومت خواهد کرد. همان زمان من گفتم تنها سخن درست مبارک این است.
کمی پیرامون فضای انتخابات ریاست جمهوری و شانس سایر نامزدها برایمان بگویید.
برای تحلیل دقیق اوضاع انتخاباتی مصر باید به چند نکتۀ اشاره کرد: بی تردید تحویل دادن کامل قدرت برای باقیماندگان از نظام سابق (هم به مفهوم ساختارحکومتی و هم به معنای نمایندگان نظام سابق) بسیار دشوار است. شاید درنهایت اگر شرایط به گونه ای پیش برود که ارتش به ناچار باید واقعیات را بپذیرد آنها فقط قدرت به مفهوم حکومت و دولت را تحویل خواهند داد ولی همچنان در تلاش خواهند بود که در حاکمیت به عنوان اصلی ترین طرف باقی بمانند. موضوع البته در حال حاضر باقی ماندن ارتش در حاکمیت نیست، بلکه بحث اینست که آنها آیا می توانند حکومت را هم تحویل بدهند یعنی آمادگی پذیرش این وضعیت را دارند یا خیر. ارزیابی من اینست که آنها تا آخرین لحظه تلاش می کنند که این کار را نکنند. لذا احتمال تقلب را بیش از هر زمانی نیز باید در نظر گرفت. شاید توسل به تقلب به روش پیچیده و جدید در دستور کار قرار گرفته باشد. شاهد این مدعا صحبت هایی است که شفیق طی چند روز اخیر کرده است. او اعلام کرده که پیروز انتخابات است و هرکسی که با پیروزی او مخالفت کند ارتش آن را سرکوب خواهد کرد. البته مصداق بارز این سرکوب نیز در عباسیه صورت گرفت؛ شفیق به عنوان نماینده اصلی رژیم سابق اینک با این گفتمان وارد عرصه شده است.
پیش بینی مراکز نظرسنجی الاهرام و مرکز نظرسنجی نخست وزیری نیز در خور توجه است. مراکزی که تا قبل از این تحولات سعی می کردند رأی عمرو موسی را بالا نشان دهند و رأی بقیه را پائین نشان دهند، حال سعی دارند رأی شفیق را بیش از همه نشان دهند. البته در این نظرسنجی ها رأی عمرو موسی نیز در ردیف پائین تری از احمد شفیق قرار دارد. مثلاً به تازگی رأی شفیق را 17% و رأی عمرو موسی را 12% و ابوالفتوح را نیز همن 12% اعلام کرده اند. یعنی آنها روش جدیدی را به صحنه آورده اند که ممکن است برنامه ریزی برای تقلب مدرن صورت گرفته باشد. به این مفهوم که 30 تا 40 درصد آراء را بین آراء باطله و کاندیدای غیرمهم تقسیم می کنند و بین کاندیداهای مهم به کسی که می خواهند نقش اول را بدهند 18 درصد و به نفر دوم 14 درصد و به نفر سوم نیز 12 اختصاص می دهند. در دور دوم نیز شاید ادارۀ کار برای آنها راحت تر باشد. من این را می بینم که در دستور کار قرار گرفته است. اینکه این برنامه و طرح تا چه میزان قابلیت اجرا پیدا کند سوال دیگری است که من معتقدم که اگر ارتش به این باور برسد که طرف مقابل مقاومت خواهد کرد و در مقابل این تقلب اساسی و نادیده گرفتن رأی مردم، آنها صحنه را متحول خواهد کرد آنوقت ناگزیر باید عقب نشینی کند چون ارتش مصر ارتش قدرتمندی برای مقابله با مردم نیست و توان رویارویی با مردم را نخواهد داشت.
نقش قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای به عنوان حامیان نامزدها را چگونه ارزیابی می کنید؟
آمریکایی ها که شاید نقش مهمی در روند انتخاباتی مصر دارند، تمایل ندارند هیچیک از اسلامگرایان سر کار بیایند و ترجیح می دهند که غیراسلامگرایان پیروز شوند. مصاحبۀ مشترک عمرو موسی و جان کری که به تازگی به مصر سفر کرده بود، می تواند شاهدی بر این باشد که آمریکایی ها تمایل دارند که عمرو موسی روی کار بیاید. البته به نظر من شاید انتخاب اول ارتش عمرو موسی نباشد و بیشتر به شفیق تمایل داشته باشد.
اتهاماتی که به احمد شفیق نامزد ریاست جمهوری نزدیک به ارتش مطرح می کنند چیست؟
مهمترین اتهام شفیق عهده دار بودن مناصب عالیه در زمان حسنی مبارک است و تلاش وی برای نجات مبارک و دست داشتن وی در جنگ جمال و حملۀ شترها به مردم بی دفاع در میدان التحریر است. شفیق پرونده سنگینی از اختلاس دارد که به تازگی به آن متهم شده است.
اگر به هر دلیلی دست اندرکاران انتخابات نتوانند برنامۀ خودشان را اجرا کند و به گونۀ دیگری نتایج انتخابات را شکل دهند، همچنان بر این اعتقادم که دو اسلامگرای برتر(عبدالمنعم ابوالفتوح و محمد مرسی) توان این را دارند که اکثریت آراء را از آنِ خود کنند. البته برخی نیز این احتمال را مطرح می کنند که شاید در همان دور اول آقای مرسی پیروز شود .من این احتمال را منتفی نمی دانم گر چه تحقق آن نیز بسیار دشوار است. نتایج انتخابات در خارج از کشور و در میان اتباع مصری نشان داد که پیش بینی من مبنی بر محبوبیت بالای مرسی و ابوالفتوح درست بوده است و عمرو موسی علیرغم "نظرسازیها" از محبوبیت چندانی برخوردار نیست. اما افزون بر ابوالفتوح که به دلیل گردآوردن جریانهای مختلف انقلابی و آزادیخواه مصر به صورت یک پدیده در آمده است ظاهراً دومین پدیده نیز حمدین صباحی است . صباحی ناصریست انقلابی مصر در خارج از کشور جایگاه سوم را از ان خویش کرده است.
کمی درباره ابوالفتوح برایمان بگویید.
عبدالمنعم ابوالفتوح یکی از برجستگان جنبش اسلامی در مصر است که از حدود بیست و سه سالگی به اخوان المسلمین می پیوندد و در حدود 38 سال است که در جرگۀ اسلامگرایان فعال سیاسی قوی بوده است و در دوران سختی ها(اعم از دوران سادات و همین طور مبارک) در سازماندهی اخوان و حل مشکلات اخوان نقش ویژه ای داشته است. 22 سال عضو مکتب ارشاد اخوان المسلمین(عالی ترین هیئت تصمیم گیری اخوان المسلمین در سطح جهانی) بوده است که بیانگر جایگاه بالای او در تشکیلات اخوان است. او رییس نظام پزشکی مصر و جهان عرب بوده است. به عبارتی ابوالفتوح بار سنگین فعالیتهای علنی اخوان را به دوش می کشیده است. تا همین مرحله از انتخابات او یک پدیدۀ بسیار بزرگ است، به این مفهوم که توانسته نیروهای مختلف حاضر در صحنه اعم از اسلامگرایان افراطی، لیبرالها، طرفداران ناسیونالیسم عربی و ناسیونالیسم مصری را گرد هم بیاورد و توان ویژه ای از خود نشان داده است. اگر ابوالفتوح بتواند به مقام ریاست جمهوری مصر برسد، به نظر من او توان این را دارد که خلأ رهبری در انقلاب مصر را پر کند و نه فقط رییس جمهور مصر بلکه در نقش رهبر انقلاب مصر ظاهر شود.
غالباً گفته می شود که انقلاب مصر رهبر نداشت.
بله از همین مسئله به عنوان نقطۀ ضعف انقلاب مصر نام برده می شود. غالباً گفته می شود که انقلاب مصر توانسته است آحاد مردم را به صحنه بیاورد و رأس نظام را ساقط کند ولی در روند تکاملی خود به دلیل نداشتن یک رهبر که از قدرت کاریزمایی برخوردار باشد و توان تصمیم گیری در مقاطع حساس را داشته باشد، با بحران تشتت آراء در میان انقلابیون مواجه شده است و مانع از آن شده که این انقلاب با سرعت و دقت پیش برود و بر کلیۀ توطئه های موجود در پیش روی خود فائق بیاید. این مشکلی است که انقلابیون مصر نیز بر آن معترف اند. البته آنها معتقدند که این ویژگی مثبت انقلاب مصر بود که در دورۀ مبارک چون رهبری واحد نداشتند مبارک متحیر بود که با چه کسی باید برخورد کند و به چه کسی باید فشار بیشتری بیاورد و در این وضعیتِ تحیر مبارک انقلاب توانست به پیروزی برسد. اما بعد از سقوط مبارک عدم وجود رهبر واحد، انقلاب را با مشکلات عدیده ای روبرو کرده است. از جمله تشتت آراء و عدم توانایی در اتخاذ تصمیم صریح برای مقابله با توطئه های پیش رو. از این رو آقای ابوالفتوح تنها کسی است که توان این را دارد به دلیل اینکه از اولین کسانی بود که در میدان التحریر حضور داشت. او در روز 25 ژانویه یعنی اولین گردهم آیی در تحریر در میان جوانان بود و اولین کسی بود که شعار مردم خواهان اسقاط نظام هستند را سر داد. او میدان تحریر را ساپورت مالی، امکاناتی می کرد و یکی از اصلی ترین رهبران میدان به شمار می رفت. لذا مقبولیت ویژه ای در میان جوانان تحریر(اعم از اسلامگرا و غیراسلامگرا) دارد. به دلیل پیشینۀ اسلامی او که چندین دهه یکی از فعالان جدی صحنۀ اسلامی بوده اکثریت اسلامگرایان نمی توانند او را به غیر اسلامی بودن متهم کنند. او مقبولیت قابل توجهی در میان اسلامگرایان داشته و دارد.
و در عین حال به دلیل برنامه های دقیق خودش و در پیش گرفتن سیاست "رحماء بینهم اشداء علی الکفار" سیاست نرمش در داخل و برخورد مقتدرانه در خارج و دفاع از حیثیت و عزت مصری در مقابله با اسراییل و آمریکا یک وضعیت به وجود آورده است که بسیاری از روشنفکران و سیاستمداران معتدل و باعزت را دور خود گرد آورده است. وی توانایی این را دارد که خلأ رهبری در مصر را پر کند.
وضعیت رابطۀ مصر و اسراییل با هریک از این نامزدهای ریاست جمهور چگونه خواهد بود؟
یکی از شگفتی های این انتخابات اینست که دو مورد همزمان به عنوان نماد در سیاست خارجی گذشته و آیندۀ مصر از کلیۀ کاندیداها سوال می شود و سوال مورد نظر اینست که در صورت انتخاب شدن وضعیت کمپ دیوید و رابطۀ مصر و ایران چه خواهد شد؟ در خصوص اسراییل وضعیت مشخص است. افرادی همچون حمد بن صباحی، بسطویسی، عبدالمنعم ابوالفتوح و سلیم العواء بدون استثناء از ضرورت انجام تعدیل و بازنگری در قرارداد کمپ دیوید سخن به میان آورده اند. آنها اسراییل را دشمن شدید تلقی کرده اند و برخی دیگر نیز اسراییل را غیر دوست شمرده اند مثل عمرو موسی البته نه به شدت دیگران. در هرحال هیچکس از دوستی با اسراییل سخن به میان نیاورده است. کاندیدای غیرمطرح دیگر مثل خالدعلی و .. همین مواضع را داشته اند. فقط آقای احمد شفیق گفته است که مصر با اسراییل در روابط متقابل محترمانه خواهیم و اگر لازم باشد به اسراییل سفر خواهد کرد. در مورد اسراییل، فضای عمومی نشان می دهد که سمت و سوی کاندیداهای ریاست جمهوری به چه شکل است.
تکلیف رابطۀ ایران با مصر چه می شود؟
عموم کاندیداها در مورد ایران اظهار نظرکرده اند. عمرو موسی وقتی مورد سوال قرار می گیرد که بازماندۀ رژیم سابق است و 10 سال مسئول سیاست خارجی بوده است می گوید: اگر من گوش به فرمان مبارک بودم اقدام به برقراری اولین ارتباط با ایران نمی کردم؛ من برخلاف نظر عموم بر این اعتقاد بودم که باید با ایران مذاکره کرد. عمرو موسی معتقد است گرچه در مورد ایران هنوز پرونده های معلق و مورداختلاف وجود دارد که ممکن است اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد، اما ایران دشمن نیست و کشور دوست ماست و باید با آن وارد مذاکره کرد.
عبدالمنعم ابوالفتوح می گوید: من با ایران به عنوان یک کشور برادر برخورد خواهم کرد و رفتارم با ایران و آمریکا به یک گونه خواهد بود و اگر میان ما احترام متقابل باشد، من نیز با آنها با احترام برخورد خواهم کرد.
سلیم العواء نیز متهم است به اینکه طرفدار ایران بوده است. بسطویسی نیز معتقد است که اولین اقدام من بعد از انتخاب شدن برقراری ارتباط با ایران است. صباحی نیز که موضع شدیدی در مورد اسراییل دارد، می گوید که اولویت استراتژیک وی برقراری رابطه با ایران است. مشاهده می کنید که یک وجه اشتراکی میان همۀ کاندیداها در مورد برقراری ارتباط وجود دارد. اما احمد شفیق می گوید که اولویت وی برقراری رابطه با عربستان سعودی است و می گوید که اگر رابطه مصر با ایران به زیان رابطۀ مصر و عربستان باشد، ما به ایران نیازی نداریم که البته این سخنان از طرف شفیق به عنوان یکی از بازماندگان رژیم مبارک طبیعی است. ولی او هم حتی از اتخاذ مواضع تند علیه ایران پرهیز می کند که این نشان می دهد موضوع ایران چنان است که کاندیداها برای به باور رساندن رأی دهندگان، خود را طرفدار این مسئله نشان می دهند یعنی فضای مردمی در مصر درمورد ایران بسیار مثبت است.

 

49263

 

منبع: خبرآنلاین