به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، در جهانی که هر پدیده با ابزار خاص خود ارزیابی میشود، رفتار انسان نیز در روز حساب با ترازویی سنجیده خواهد شد که یک کفه آن حقیقت مطلق است و کفه دیگر عمل ما. روایات نشان میدهند که پیامبران و اولیای الهی معیار این سنجش هستند و هر کس به اندازه شباهت اعمالش با سیره آنان جایگاه دارد. برخی بندگان چنان پاک و استوار زندگی کردهاند که بیهیچ حساب وارد بهشت میشوند و در مقابل، گروهی هم به سبب انکار و شرک حتی شایسته سنجش اعمال نیستند.
حجت الاسلام والمسلمین رضا محمدی شاهرودی، کارشناس مسائل دینی، به صورت تحلیلی توضیح میدهد که میزان اعمال چیست، چگونه رفتارها ارزیابی میشوند و چه عواملی میتوانند انسان را به حسابی آسان یا سرنوشتی دشوار برسانند.
معنی وزن کردن رفتار انسان چیست؟
اندازهگیری و سنجش در این دنیا همیشه بر اساس معیارهای مشخص انجام میشود. همانطور که برای ارزیابی یک شعر به دانش عروض و قواعد ادبیات نیاز داریم، یا برای تحلیل درستی یک سخن به حکمت و منطق رجوع میکنیم، هر پدیدهای ابزار مختص خود را برای بررسی دارد. هیچگاه نمیتوانیم گرمای یک جسم را با معیار مسافت بسنجیم و یا جرم را با واحد سرعت اندازه بگیریم؛ زیرا هر موضوعی معیار تعریفشده خود را دارد.
این قاعده در مورد ارزیابی رفتار انسان نیز صدق میکند. هر عمل ما معیار ویژهای دارد و با محکی سنجیده میشود که متناسب با ماهیت آن عمل است. اما در جهان آخرت، این معیارها از جنس «حق» هستند و سنجش رفتارها بر اساس حقیقت انجام میشود. عملکرد انسان در کفهای قرار میگیرد و حق در کفه دیگر؛ سپس مشخص میشود که عمل چه اندازه با حقیقت مطابقت داشته و چه مقدار در آن ناحقی و کجی وجود دارد.
نتیجه این سنجش تعیین پاداش و کیفر است. بخش هماهنگ با حق موجب ثواب میشود و قسمت آلوده به ناحق، انسان را دچار خسارت و عقوبت میکند. آنچه در دنیا ممکن است ناچیز یا بیاهمیت به نظر برسد، در قیامت با معیارهای دقیق سنجیده شده و ارزش حقیقیاش آشکار میشود.
پس معنای وزنکردن اعمال، نمایش نسبت عمل انسان با حقیقت است؛ نه وزن فیزیکی و نه ارزش ظاهری. این وزنکردن نوعی آشکارسازی است که نشان میدهد رفتارهای ما در مسیر حق بوده یا آمیخته به هوا و خطا صورت گرفته است.
پیامبران و اولیای الهی؛ ترازوی سنجش رفتار انسان
در روایتها آمده است که میزانهای قیامت، پیامبران و اولیای الهی هستند. در پاسخ به پرسشی که از امام صادق علیهالسلام درباره معنای «میزانهای عدالت» در روز حسابرسی پرسیده شده بود، ایشان فرمودند: «مقصود همان بندگان برگزیده خدا یعنی انبیا و اولیاست.» این نظر نشان میدهد که سنجش رفتار انسانها بر اساس معیارهای معمول یا دنیایی نیست.
دلیل این جایگاه آن است که پیامبران و اولیای الهی بر اساس رضای خداوند رفتار کرده و زندگی آنان تجسم حق است. اعمال آنان خالصانه و مطابق خواست الهی بوده و هیچگونه آلودگی نفسانی و انحراف در آن وجود نداشته است. در نتیجه وقتی رفتار ما در کنار رفتار آنان قرار میگیرد، روشن میشود که چقدر به مسیر الهی نزدیک بودهایم.
این مقایسه، راه تشخیص میزان صداقت، پاکی و خلوص اعمال ماست. هر مقدار که رفتار ما شبیه به سیره آنان باشد، نشانه حقانیت عملکرد ماست، و هر اندازه از آن فاصله داشته باشد، میزان ناخالصی و خطای ما را نشان میدهد. این روش سنجش بسیار دقیقتر از هر محاسبه ذهنی یا ظاهری است.
بنابراین نقش انبیا و اولیا نهتنها هدایت انسانها در دنیا، بلکه معیار سنجش اعمال در آخرت نیز هست. آنان الگوی رفتار حق هستند و رفتار دیگران در نسبت با آنان معنا پیدا میکند.
آیا در دنیا میتوان رتبه آخرتی خود را حدس زد؟
این پرسش برای بسیاری مطرح میشود که آیا ممکن است انسان در همین دنیا تصویری تقریبی از جایگاه آخرتی خود داشته باشد؟
پاسخ این است که به طور نسبی چنین چیزی ممکن است، البته به شرط آنکه انسان در ارزیابی خود صادق، منصف و بهدور از خودستایی باشد. هر فرد از نیتها و رفتارهای پنهان خود آگاهی دارد و میداند چه اعمالی را برای رضای الهی انجام داده و در چه مواردی انگیزههای ناشایست چون خودنمایی یا آزار دیگران دخیل بوده است.
اگر انسان با عدالت درونی و دوری از خودفریبی به رفتار خود نگاه کند، میتواند تا حدودی حدس بزند که موقعیت اخرویاش چگونه خواهد بود. معیار این ارزیابی توجه به عملکرد فرد در عرصههایی همچون تقوا، دوری از گناه، ایمان حقیقی، عدالتورزی، محبت به مردم و حمایت از نیازمندان است. همچنین میتوان سنجید که چقدر از آزار رساندن به دیگران فاصله گرفته و چه اندازه به خیرخواهی نزدیک شدهایم.
این خودسنجی نوعی تمرین برای قیامت است. انسان میتواند مانند کسی که خود را با یک معیار بیرونی تطبیق میدهد، رفتار خود را با اصول اخلاقی و دینی بسنجد. اگر در این بررسی خود را بینیاز و کامل دید، احتمالاً در دام خودپسندی افتاده و حقیقت را نادیده گرفته است. اما اگر ضعفهای خود را بشناسد، به اصلاح رفتار نزدیکتر میشود.
در نهایت باید گفت که چنین سنجشی قطعی نیست، اما میتواند تصویری واقعبینانه به انسان بدهد و او را برای رسیدن به رتبهای بهتر تشویق کند. همین آگاهی است که انسان را به مسیر رشد و اصلاح سوق میدهد.
چطور بدون حساب وارد بهشت شویم؟
در روایات آمده که گروهی از بندگان خدا بدون حساب وارد بهشت میشوند. این موضوع به این معنا نیست که اعمال آنان نادیده گرفته میشود، بلکه نشاندهنده پاکی روح و درستکاری آنان است. افرادی که زندگی خود را بر پایه اطاعت خدا و دوری از گناه بنا کردهاند، اساساً چیزی برای حسابکشی ندارند؛ زیرا رفتارشان همسو با حق بوده است.
پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله در روایتی بیان میکنند که روز قیامت منادی ندا میدهد: «کجا هستند اهل صبر؟» گروهی از انسانها برمیخیزند و فرشتگان با احترام به استقبال آنان میآیند. فرشتگان میپرسند: «صبر شما در چه چیزی بود؟» و آنان پاسخ میدهند: «در اطاعت خدا و دوری از نافرمانیاش پایداری کردیم.» سپس دستور میرسد که این افراد بدون حساب وارد بهشت شوند؛ زیرا راست گفتهاند و عملشان پاک بوده است.
در مرحله دیگری، منادی ندا میدهد: «اهل فضل و برتری کجا هستند؟» گروهی دیگر برمیخیزند و فرشتگان از آنان میپرسند که برتری آنان در چه بوده است. پاسخ میدهند: «در دنیا با نادانی مردم روبهرو میشدیم و تحمل میکردیم؛ بدی میدیدیم و میبخشیدیم.» خداوند آنان را تأیید میکند و اجازه میدهد بیحساب وارد بهشت شوند.
دسته سومی هم معرفی میشوند که «همسایگان خدا» نام گرفتهاند؛ کسانی که رابطهشان با یکدیگر بر پایه عشق الهی، گذشت و همراهی در سختیها بوده است. آنان در دنیا برای خدا یکدیگر را دوست میداشتند و به یکدیگر نیکی میکردند، و در قیامت بدون حساب در جوار رحمت الهی جای میگیرند. این سه گروه نمونهای از انسانهایی هستند که پاکی باطن، آنها را از حسابرسی طولانی بینیاز میکند.
کسانی که بدون حساب وارد آتش میشوند
همانگونه که گروهی بدون حساب وارد بهشت میشوند، دستهای نیز بدون حساب راهی عذاب میگردند. این افراد کسانی هستند که مرتبهای از انحراف را پشت سر گذاشتهاند که اعمالشان ارزش سنجش ندارد. مهمترین ویژگی این گروه، شرک ورزیدن به خداست؛ یعنی برای خالق یکتا شریک و همتایی قائل شدن.
امام رضا علیهالسلام در روایتی میفرمایند که همه انسانها مورد حسابرسی قرار میگیرند، جز کسانی که به خدا شرک آوردهاند. این افراد اصلاً وارد مرحله سنجش نمیشوند و فرمان میرسد که مستقیم وارد آتش گردند؛ زیرا اساس ایمان را انکار کردهاند و اعمالشان بیارزش شده است.
قرآن کریم نیز به صراحت درباره این گروه میفرماید که آنان آیات پروردگار را انکار کرده و لقای الهی را نپذیرفتند، بنابراین اعمالشان تباه گشته است و در روز قیامت هیچ وزنی برای آنان قرار داده نمیشود. یعنی رفتارشان سنجیده نمیشود، زیرا بنای ایمان را ویران کردهاند و عمل بدون ایمان، جایگاهی در ترازوی آخرت ندارد.
این آیه و روایتها نشان میدهد که انحراف در اعتقاد میتواند به جایی برسد که حتی اعمال نیک ظاهری نیز بیثمر شود. بنابراین مراقبت از باورها، پایه اصلی نجات انسان در قیامت است.