مشکلات مطرح شده مخاطبان در روز سوم تیر ماه

شهریار سیار نوشته است: نمیدانم اگر تولیدکننده ای کالای خود را در سایت رسمی و با نصب پوستر معرفی و تبلیغ و قریب 18500دستگاه آن معادل 185 میلیارد تومان را پیشفروش کند و بعدا مشخص شود چند ماه بعد کالایی با ظاهری جدید و متفاوت تحویل خواهد داد نام این کار چیست اما این کاری است که شرکت ایران خودرو با همه آن 18500 نفر خواستار رانا و حامیان کار و سرمایه ایرانی انجام داد. آینه ها و زه های جانبی و دستگیره ها و رینگها تنها نمونه هایی از این موارد است.

مهرداد نوشته: اضافه یارانه مربوط به نان ما را نداده اند هیچ مقام ومسئول و سایت و ... که پاسخگو باشد وجود ندارد. بانک مربوطه هم می گوید یارانه نان را فقط به کسانی که قبلا 28 هزارتومان که قابل برداشت نبوده داده بودند حالا قابل برداشت شده و به شما که آن را نداده بودند دیگر نمی دهند. چیکار کنیم به که بگوییم؟

 شهروند دیگری اشاره کرده: چرا در خصوص گرانی تعرفه های پزشکی مطلبی نمینویسید؟ ایا این یک مشکل اجتماعی نیست؟ کدامین کشور دنیا را سراغ دارید که متوسط حقوق کارمندانش حدود یک میلیون تومان در ماه و درامد متوسط متخصصانش حدود بیست میلیون تومان در ماه باشد؟ میدانید در سال جاری دولت 15 درصد حقوق کار کنان را اضافه و در ماه متوسط یک صد هزار تومان اضافه شده حال اگر ویزیت فقط هزار تومان افزایش و در روز چهل بیمار و در ماه 25 روز کار کنند حدود یک میلیون تومان در ماه یعنی ده برابر کارمند اضافه خواهد شد. می خواهم بدانم ایا در کشور تر کیه، اذر بایجان، کشورهای عربی یا اروپایی بین درامد کارمندان و متخصصان این همه اختلاف است؟ اگر هست یک نمونه اسم کشور و مقایسه درامد کارمند و متخصصان را بگویند و از حاشیه پردازی خودداری کنند.

 یک شهروند دیگر نیز نوشته: خواهشمندیم به وضعیت پرونده های این مردم بی نوا در اداره ثبت اسناد و املاک رسیدگی کنید. برای کاری که خودشان می گویند که: "دو روز بعد برای اخذ نتیجه بیایید"، معلوم نیست دقیقا یک ماه طول می کشد یا بیشتر. سال گذشته برای اخذ استعلام ملک به اداره ثبت جنوب غرب تهران مراجعه کردم، افرادی که در جریان هستند، می دانند که استعلام سند، یکی از ساده ترین کارهاست که علی القاعده زمان بسیار کوتاهی را می گیرد اما نزدیک به یک ماه طول کشید و آخر سر خودم با هزار مشکل پرونده را از میان انبوه پرونده های رسیدگی نشده پیدا کردم.

 مهدی مقتدا نوشته: دی ماه 1390 پس از اتمام 5 ساله دوم گواهینامه اقدام به تعویض در مراکز پلیس 10 نموده پس از چند روز گواهینامه ای به دستم رسید که بجز عکس که متعلق به خودم بود کلیه مشخصات مربوط به شخص دیگری بود. دوباره به مرکز مربوطه مراجعه کردم و پس از گرفتن کپی شناسنامه اقدام به برگرداندن به تهران شد. پس از مراجعات زیاد در خرداد ماه 91 همان گواهینامه اشکال دار تحویل من گردیده و پلیس 10 مدعی است که ار تهران استعلام شده و تا 6 ماه نمی توانند گواهینامه را تعویض کنند و بنده باید با هویت کسی دیگر رانندگی بکنم (البته مقصر کاربر و امور رایانه پلیس بوده است) آیا درست که به مدارک قانونی که هویت شخص این جواب داده بشود و من با اسم و مشخصات یکی دیگر زندگی بکنم ؟

 علی نوشته: از پیگیریتون درباره مشکلات مردم ممنونیم. بنده از متقاضیان مسکن مهر شرکت مپسا صنعتی ساز 3هستم. این شرکت از ما پول گرفته واز دهه فجر پارسال قرار بوده به ما خونه تحویل بده که هر موقع پیگیری میکنیم هی وعده و وعید میدن تا حدی که به شکل مطمئن به ما گفتن که فروردین 91دیگه سر خونتونید تا الان که میگن شهریور شاید هم پاییز! وضعیت ما رو معلوم نمی کنن تا ما هم به فکر خونه اجاره ای مون باشیم. شهر عمران پرند جوابگو نیست و خود تعاونی میگه شهر عمران پرند باید جواب بده. ما موندیم و سردر گمی.

 شهروند دیگری به نام حسین نوشته: من یک معلول صد در صد جسمی هستم متولد 1366 از مشهد. می خواهم ادامه تحصیل بدهم اما هیچ جا قبولم نمی کنند. مجبور شدم ابتدایی را در مراکز استثنایی بخوانم با اینکه از لحاظ هوشی مشکل ندارم. حالا راضیم همونجا ادامه بدم اما میگن شرط سنی داره! من فرزند شهیدم و کنایه های آدما رو به خودم و خانوادم تحمل میکنم. امکان اضافی نمی خوام فقط می خوام مثل بقیه امکان درس خوندم داشته باشم. تصور کن که حتی برای دور کردن یه مگس نیازمند مادرت باشی. ترحم نه فقط حق تحصیل! این پیام رو هم یه آشنا برام مینویسه.

 بهروز نیز نوشته: بنده ساکن شهریار هستم. این شهرستان دارای مشکلات عدیده ای است و من بارها این موضوع را مستقیم و غیرمستقیم سعی کرده ام به صورت انتقاد مطرح کنم. از مشکلات حمل و نقل گرفته تا نبود امکانات بهداشتی. نمی‌خواهم از بیمارستانی از شهریار حرف بزنم که تا به حال 3 رئیس جمهور گذشته آن را کلنگ زده‌اند و هنوز یک زمین است و چهارتا ستون. 3 رئیس جمهور گذشته می‌شود چند سال؟! راستی چند روز پیش اخبار گفت که رئیس جمهور در ونزوئلا یک بیمارستان ایرانی افتتاح کرده است!! بگذریم..!! سالهاست از شهری که آن را به نام باغ ها و سرسبزی ها یعنی شهریار می‌شناختیم گذشته است. من کاری ندارم که مسئولین از مهاجرت معکوس سخن می‌گویند اما به عنوان یک بومی این شهرستان شاهد بودم که جمعیت این شهرستان از 300 هزار نفر به 1 میلیون و 300 هزار نفر رسیده است و هر روز نیز این وضع بدتر می‌شود. موضوع وقتی مهم می‌شود که می‌بینیم شهرداری برای کسب درآمد بیشتر و البته جذب مهاجر بیشتر اجازه تخریب باغات را می‌دهد و با این جریمه ها کسب درآمد می‌کند. نتیجه این عمل که در شهریار اتفاق افتاده این است که اگر در گوگل ارت این شهرستان را ببینید از آن باغات پرمیوه و سرسبز، چیزی جز یک کمربندی در اطراف شهریار باقی نمانده. تخریب باغات در شهریار با سرعت به پیش رفته و حال صحبت از طرح باغات است: نوش داروی پی از مرگ سهراب !!! حال دیگر این شهر خنک نیست بلکه دود است و ترافیک !!
45234