محمد حاجزمان: در گودالی خاکی در مرکز چین، زیر آنچه پیشتر باغ خرمالوی روستای ژیانگ نزدیک شهر ژیان، سه زن میانسال روی پازل باستانی پیچیدهای خم شدهاند. یانگ رانگرانگ، پیرزن 57 ساله بشاش با مدل مویی پسرانهاش، تکه شکسته و زمختی را در دستان پینهبستهاش میچرخاند و آن را در جای درستش قرار میدهد. دو زن دیگر طوری میخندند و زیر لب موافقتشان را اعلام میکنند که گویی از تفریحی عصرگاهی لذت میبرند. آنچه یانگ و دوستانش انجام میدهند، کنار هم چیدن اسرار ارتش سفالی 2200 ساله مشهور چین است، بخشی از مجموعه مقبره مشهور (و همچنان ناشناخته) کین شی هوانگ دی، نخستین امپراتور چین.
معمولا روزها طول میکشد تا یانگ و دو همکارش تودهای از خردهریزهای رسی را در قالب جنگجویی به اندازه واقعی دربیاورند؛ اما امروز خوششانس بودهاند و کل کار را تنها در چند ساعت تمام کردهاند. از سال 1974/1353 که دهقانان ژیانگ (روستای اجدادی او) هنگام حفر چاه برای باغ خرمالویشان سر سفالین حجاری شدهای را از زیر خاک درآوردند، یانگ مشغول حل پازلهای اینچنینی است. خودش میگوید: «من هیچ استعداد خاصی ندارم؛ اما تقریبا تکتک این جنگجویان از زیر دست من رد شدهاند.»
برای مشاهده اینفوگراف زیر در ابعاد بزرگ، اینجا را کلیک کنید.
یانگ که به بازسازی ارتشی از هزاران جنگجو کمک کرده، آخرین تکه کار امروز را برانداز میکند؛ سری سفالین که درون پلاستیک محافظ پوشیده شده است. از میان لفافه درخشش رنگهای صورتی و قرمز پیداست، جامانده رنگهای درخشان که یادآور شکوه راستین جنگجویان ارتش سفالی است.
پیکرههای تکرنگی که بازدیدکنندگان موزه ارتش سفالی ژیانگ میبینند، در واقع به عنوان رویای چند رنگ فرمانروایی شکل گرفتند که بلندپروازیهای جاهطلبانهاش از مرز قلمرو انسانهای فانی نیز فراتر رفت. کین شی هوانگ، به عنوان نخستین امپراتور برای متحد کردن چین زیر فرمان یک سلسله، در فاصله سالهای 221 تا 220 قبل از میلاد سرزمینهای زیادی را به قلمرو حکومتش افزود. صرف نظر از ساختن نخستین بخشهای دیوار بزرگ چین، این پیشوای خونخوار سیستمهای نوشتاری، پولی و اندازهگیری را نیز یکسان کرد و نام او ریشه کلمهای شد که امروزه چین خوانده میشود (کین در اصل به صورت چین تلفظ میشود.) در تمام این مدت امپراتور برای زندگی پس از مرگ آماده میشد و عملیات ساخت مجموعه آرامگاهی خودش در مساحتی برابر 90 کیلومترمربع رهبری میکرد. ارتش سربازان و اسبهای سفالی کین صفوفی محزون را شکل نمیدادند؛ بلکه نمایشی ماوراءلطبیعه بر پا کرده بودند که غوغای رنگهای تند قرمز، سبز، بنفش و زرد آن را پر کرده بود.
متاسفانه بخش اعظم این رنگها با گذشت زمان یا در اثر مجاورت با هوا در زمان کشف و حفاری از دست رفتهاند. در کاوشهای پیشین، باستانشناسان اغلب تنها از سر درماندگی محو شدن رنگهای جنگجویان در هوای خشک ژیانگ را نظاره میکردند. آزمایش نشان داد به محض قرار گرفتن مجسمهها در مجاورت با هوا، لاک الکل لایه زیرین رنگها پس از 15 ثانیه ورمیآید و تنها ظرف مدت چهار دقیقه به کلی از دست میرود. تکههای لرزان تاریخ در زمانی کمتر از آنکه طول بکشد یک تخممرغ بپزد، برای ابد گم میشوند.
برای مشاهده اینفوگراف در ابعاد بزرگ، اینجا را کلیک کنید.
اکنون ترکیبی از خوششانسی و تکنیکهای جدید حفظ و نگهداری رنگهای واقعی ارتش سفالی را آشکار کرده است. حفاری سه سالهای در مشهورترین سایت باستانشناسی ژیانگ، که به نام گودال شماره 1 شناخته میشود، منجر به کشف بیش از یکصد سرباز شده که برخی از آنها هنوز زیبایی رنگآمیزی خود را حفظ کردهاند؛ موهای سیاه، چهرههای صورتی و چشمانی قهوهای یا مشکی. بهترین نمونه حفظ شده در ته گودال پیدا شد؛ جاییکه لایهای از گل و لای ناشی از سیل همچون آبدرمانی 2هزار سالهای عمل کرده بود.
آخرین حفاری در گودال شماره 1 در سال 1985/1364 توقف ناخوشایندی داشت؛ زمانیکه یک کارگر سر سربازی را دزدید و البته درنهایت اعدام شد؛ سر در مقابل سر، آنطور که سنتها اقتضا میکرد. در وقفه طولانی پس از آن، محققان چینی با متخصصان دفتر دولتی حفاظت و نگهداری باواریا آلمان همکاری کردند تا ماده نگهدارندهای موسوم به PEG بسازند که به حفظ رنگ جنگجویان کمک میکرد. در طول حفاری اخیر، لحظهای که یک اثر رنگشده از زیر خاک در میآمد، کارگران هر تکه از رنگ آشکار شده را با مایع اسپری میکردند و بعد، آن را در پلاستیک میپیچیدند تا رطوبت محافظ آن باقی بماند. رنگارنگترین قطعات (و خاک اطراف آنها) برای عملیات بیشتر به آزمایشگاهی در پای کار منتقل میشد. جای بسی خوشحالی است که به نظر میرسد تکنیکهای نوین حفاظت از رنگهای باستانی کار میکند.
خبرنگار نشنالجئوگرافیک تعریف میکند: "در شیار باریکی در بخش شمالی گودال شماره 1، شن مائوشنگ باستانشناس چیزی را به من نشان داد که شبیه کولهپشتیهای سفالی به نظر میرسید که روی خاک قرمزرنگ پخش شده باشد. در حقیقت، آنها تیردانهایی سفالی بودند که پیکانهای برنزی درونشان کماکان آماده جنگ بود. شن و من از کنار بقایای یک ارابه به تازگی حفاری شده رد شدیم و کنار یک ورقه پلاستیکی ایستادیم. شن از من پرسید: «دلت میخواهد یک کشف واقعی را ببینی؟»
وقتی که شن پلاستیک را کنار زد، یک سپر دندانهدار یک متری ظاهر شد. چوب سپر پوسیده بود؛ اما طرح ظریف و رنگهای قرمز درخشان، سبز و سفید آن روی زمین منقوش شده بود. چند قدم آن طرفتر یک طبل جنگی کامل و دستنخورده بود که پوشش چرمی آن الگوی باشکوه دیگری روی خاک بر جای گذاشته بود؛ خطوط لاکیرنگی به ظرافت و نازکی موی انسان. اینها به همراه نقوش ابریشم ریزبافت و پارچههای کتانی که در همین محل یافت شده بود، نشانههایی از فرهنگ هنرمندانهای را به تصویر میکشید که به لطف خاندان کین شکوفا شده بود."
امروزه با این همه رنگ و هنرمندی که روی خاک نقش بسته است -افسوس که این رنگ باستانی آسانتر از لاک الکل، به خاک میچسبید- مرمتکاران چینی تلاش میکنند خود خاک را حفظ کنند. رانگ بو، شیمیدان ارشد موزه در توسعه ماده شیمیایی چسبانندهای مشارکت داشته که با نگه داشتن ذرات خاک در کنار یکدیگر مانع از دست رفتن رنگها میشود. او توضیح میدهد: «ما با زمین همچون یک اثر هنری رفتار میکنیم.» چالش بعدی یافتن راه قابل قبولی است که بتوان این رنگها را مجددا روی جنگجویان سوار کرد.
با توجه به اینکه کمتر از یکدرصد مجموعه مقبره تاکنون حفاری شده است، ممکن است قرنها طول بکشد تا تمام بقایای پنهان آشکار شود؛ اما ضربآهنگ اکتشافات تندتر شده است. در سال 2011/1390 موزه دو پروژه طولانیمدت حفاری را در دو طرف پشته 250 متری مقبره مرکزی آغاز کرد. کاوشهای اکتشافی یک دهه قبل در این ناحیه منجر به کشف گروهی از بندبازان و مردان قویهیکل سفالی شد. وو یونگکی، رئیس موزه پیشبینی میکند که حفاریهای گستردهتر منجر به کشفیاتی خواهد شد که «هوش از سر آدم میپراند.»
در پایین گودال شماره 1، یانگ تسمههایی را که جنگجوی سرهم شده او را به هم نگه میدارد محکم میکند. روی سر جنگجو که هنوز در پلاستیک پیچیده شده، به خاطر رطوبت قطره بسته است. رنگدانه واقعی آن حفظ شده و قرار است بدن او با تمام ترکها و شکافهایی که در طول 2200 سال بر پیکره آن نقش بسته، در موزه به نمایش گذاشته شود.
در نخستین روزهای حفاریهای ژیانگ، نقایص و شکافهای جنگجویان سفالی با گچ پر میشد. اکنون و برای بازتاب تکامل نگاه موزه به صحت تاریخی آثار، ارتش جدیدی در انتهای غربی گودال با شکافها و تمام نواقص در حال شکلگیری است. در هر مجسمهای اثر کار دست یانگ به خوبی مشخص است. او با لبخند کمرنگی میگوید: «کار خاصی نبود.» و با این گفته، او و دوستان روستاییاش سر کار خود بازمیگردند تا قطعات پازل زیر ریشههای درختان خرمالوی قدیمی خود را کنار یکدیگر قرار دهند.
5353