نشست نقد و بررسی رمان «کمی دیرتر» نوشته سیدمهدی شجاعی عصر روز سهشنبه 13 تیر با حضور نویسنده و رسول صدرعاملی، محمدرضا سنگری و فرهاد ناظرزاده کرمانی در فرهنگسرای ارسباران تهران برگزار شد.
گزیده ای از اظهارات سیدمهدی شجاعی را در ادامه می خوانید:
- برخی میگویند که این کتاب رمان نیست، البته در این موضوع جا برای صحبت و اظهار نظر زیاد است، شاید این اثر در قالبهای جدید نگارشی نگنجد، اما حرفهای تازهای دارد که آن را به رمان نزدیک کرده است. تعبیری که این کتاب را رئالیسم شهودی عنوان کرده است، تعبیری است که بر دل من نشست و البته فلش فورواردهایی را نیز در اصل کار میبینیم که به طور قطع با تعبیر سینمایی آن تفاوت دارد.
- اسم این کتاب ابتدا «آقا نیا» انتخاب شده بود که برخی از دوستان به آن اعتراض کردند و گفتند حساسیتزا است. پس از آن عنوان «لااقل کمی دیرتر بیا» انتخاب شد و در نهایت هم این عنوان برای کتاب در نظر گرفته شد که اسمی در لفافه است.
- این روزها در جامعه ما با طرح مباحث انتقادی نسبت به موضوع ظهور از سوی فردی طوری تعبیر میشود که انگار، نوعی حس از ما بهتر بودن به آن فرد دست داده و این تعبیر خطرناک است. شاید حضور نویسنده در کتاب «کمی دیرتر» به نوعی محاکمه شدن من در متن به همین خاطر بوده است. به نظر من، رمز اجازه همراهی نیافتن با حضرت ولی عصر (عج) نیز در همین نکته است. تغییری که بر پایه آن بخواهیم آنقدر سرگرم اصلاح دیگران شویم که از اصلاح خود غافل شویم، جدیترین بحث و آسیب در این زمینه است.
- کتاب من البته جلد دومی هم دارد که به دلیل اشتراک موضوع با جلد اول و نیز حضراتی که در جلد اول به خدمت آنها نرسیدهام، نوشته شده است. نظرم این بود که باید ابتدا از میان انسانهای پرمدعا شروع کنیم و پس از آن به لایههای کم ادعاتر برسیم. برای من مهم نیست که برخی بگویند این آدمها به نوعی برای گذشته هستند. مهم این است که نقطه اشتراک میان آنها را پیدا کنیم و البته این موضع درباره منتظران نیز صدق میکند.
رسول صدرعاملی نیز در این نشست، این کتاب را نقد جامعه شعارزده ما خواند و گفت: کتاب از نظر من چالشبرانگیز است و دارد جامعه شعارزده ما را نقد میکند و به چالش میکشد. آدمها همه حتی آدمهای مثل ما شعارهای توخالی میدهند. همه داریم یکسری کلماتی را که به شدت در سطح میگذرد، به سوی هم پرتاب میکنیم.
بخشی از اظهارات صدرعاملی بدین شرح است:
- من قبل از اینکه سیدمهدی شجاعی را بشناسم، کتابهای او را میشناختم. او نثری شیرین و دلربا دارد. به خوبی در کتابش به تعریف دین جامعه رسیده و به تأثیرگذاری دین در جامعه میپردازد. در رمان «کمی دیرتر» هم به سراغ تابوترین و مقدسترین شعار روز رفته است.
- این کتاب اثری بیزمان و بیمکان است، رؤیاگونه است و یک خلسه شیرین دارد که به کابوس میرسد و دوباره به رؤیا بازمیگردد. تشخیص مرز واقعیت و خیال در آن سخت است. اثر در گرگ و میش است و رنگ خاکستری دارد.
- در این کتاب آدمهایی نقد میشوند که مذهبی نیستند و ظاهر دین را دارند. سیدمهدی راهی ندارد جز اینکه شعار «مهدی بیا» را بررسی دقیق کند و ببیند آنهایی که خودشان سردمدار این شعار هستند، چقدر میتوانند در صورت آمدن او، با شرایط جدید هماهنگ شوند.
- این اثر به شدت رمان است. تخیلبرانگیز است، تصویری است. تمام قصه در رؤیایی که میتواند صادق باشد، میگذرد. در این اثر یکسری بچه قصه وجود دارد که راوی مانند نخ تسبیح قصهها را همراه میکند. اتفاقی که در کتاب افتاده، این است که سیدمهدی شجاعی شمایی از خودش را آورده و خودش را قربانی میکند.
- کتاب فلش فورواردهای کوتاهمدت دارد، از ساعت 5 به 5 و 10 دقیقه میرود و باز برمیگردد که ما این کار را در فیلمهای زیادی دیدهایم. معروفترین آن «کرش» (تصادف) است و من معتقدم کتاب به شدت رمان است. من میترسم؛ اما امیدوارم یکی بیاید و این اثر را سینمایی کند.
بنابراین گزارش، جدیدترین اثر سید مهدی شجاعی، رمانی است انتقادی درباره برخی مدعیان انتظار حضرت مهدی(ع) و برخی فرصت طلبان با ظاهر مذهبی در محافل معنوی که از دریچه انتظار، برای خود برو بیایی درست کرده اند...
ساکنان تهران برای تهیه رمان «کمی دیرتر» نوشته سید مهدی شجاعی کافی است با شماره 20- 88557016 سامانه اشتراک محصولات فرهنگی؛ سام تماس بگیرند و آن را در محل کار یا منزل _ بدون هزینه ارسال _ دریافت کنند. باقی هموطنان نیز با پرداخت هزینه پستی می توانند این کتاب ها را تلفنی سفارش بدهند.
6060