دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: آمریکا رویارویی جدیدی را با ایران شروع کرد که پایه‌هایش از 10 سال پیش گذاشته شده بود. این رویارویی زمانی آغاز شد که ما سیاست تنش‌زدایی را آغاز کردیم .

محسن رضایی در سخنرانی پیش‌ از خطبه‌های این هفته نماز جمعه تهران با اشاره به سند چشم‌انداز 20 ساله گفت:‌ دو هدف از ابلاغ این سند در نظر گرفته شده بود. هدف اول این بود که توازن میان زندگی و سیاست درست شود؛ همانطور که کشور در بعد امنیتی، دفاعی و حکومتی به سرعت پیش رفته بود، زندگی نیز به همان سرعت بهبود یابد و هدف دوم این بود که برای حفظ توسعه، امنیت و پیشرفت کشور باید در بیرون از مرزها نیز نقش سازنده‌ای داشته باشیم. هم در منطقه، هم در جهان اسلام و هم در روابط بین‌الملل این نقش را داشته باشیم و این نقش در سند تبیین و برنامه‌ریزی شده و بر همین اساس سیاست‌های کشور باید از این سند پیروی می‌کرد.
گزيده سخنان وي به نقل از ايسنا از اين قرار است:
·          همان زمان پس از ابلاغ این سند پیش‌بینی می‌شد که هم در خارج و هم در داخل اجرای این سند با موانعی روبرو شود یعنی در داخل، برخی گروه‌ها و افراد به دلیل فرهنگ‌های گوناگون از این سند پیروی نکنند و در خارج نیز قدرت‌های بین‌المللی ممکن است نخواهند شاهد ایران بزرگ، قدرتمند و پیشرفته باشند. یکی از نقاطی که در ملاحظات انجام شده در این سند مورد توجه قرار گرفت، این بود که دیر یا زود آمریکا پس از اینکه سرش از مسائل فروپاشی شوروی راحت شود وارد منطقه می‌شود و خواهان شکل‌دهی دوباره این منطقه است. ما این مساله را پیش‌بینی کردیم و آمادگی‌های لازم را انجام دادیم که ایران هنگامی که در مسیر پیشرفت حرکت می‌کند، آمریکا وارد منطقه شود و جلوی پیشرفت ما را در منطقه و در داخل کشور بگیرد و اتفاقا این حوادث رخ داد.
·         آمريكا رویارویی جدیدی را با ایران شروع کرد که پایه‌هایش از 10 سال پیش گذاشته شده بود. این رویارویی زمانی آغاز شد که ما سیاست تنش‌زدایی را آغاز کردیم و دنیا را به گفت‌وگو دعوت کرده بودیم و می‌خواستیم تمدن‌های جهانی و ایرانی را کنار هم بنشانیم و گفت‌وگو کنیم. بعد از جنگ وارد دوران تنش‌زدایی شده‌ بودیم اما آنها جواب گفت‌وگوی ما را با بی‌ادبی و اهانت دادند و جورج بوش رییس‌جمهور پیشین آمریکا در شرایط گفت‌وگو به ما توهین کرد و اعلام کرد که ایران، عراق و کره‌شمالی در محور شرارت قرار دارند.
·          در حالی که ما برخوردهای مسالمت‌آمیزی را با غرب در پیش گرفته بودیم بوش که بر سر کار آمد، با کنار گذاشتن سازمان ملل و حتی شورای امنیت تصمیم گرفت که این منطقه را به تصرف درآورد و در نتیجه به عراق و افغانستان حمله کرد ولی در جنگ سوم یعنی آمادگی برای حمله به ایران ناکام ماندند، پس به لبنان حمله کردند و جنگ 33 روزه اتفاق افتاد.
·         هدف اوباما نیز همانند بوش بود و اعلام کرد که باید این منطقه را شکل داد زیرا ما صاحب این منطقه هستیم. اوباما همان مسیر گذشته را ادامه داد اما این بار براساس سیاست اوباما، به جای جنگ افروزی، با پنبه سر بریدند و با شعارهای دموکراسی، فشار اقتصادی و امنیتی با حضور در پشت صحنه‌ها وارد میدان شدند اما همان هدف بوش را ادامه دادند.
·         اوباما علیه ایران و جهان اسلام در سه جبهه وارد میدان شد؛ جبهه اول جبهه سیاسی بود. در سوریه، لبنان، حوزه خلیج فارس و تنگه هرمز نه تنها با ما بلکه با کشورهای دیگر درگیر شدند و لشکرکشی کردند. امروز متاسفانه برخی از کشورهای اسلامی که فریب آمریکا و ناتو را خوردند، به عنوان عمله آمریکا وارد این بازی سیاسی شدند و یک ناامنی بزرگ را در منطقه بوجود آوردند.
·         جبهه دوم اوباما علیه جهان اسلام، فشار اقتصادی است. در جبهه دوم، اوباما تحریم‌های اقتصادی را علیه ایران وضع کرد و در جبهه سوم که جبهه فرهنگی است، تعداد زیادی از شبکه‌های صدا‌و‌سیما را قطع کردند اما خودشان با تمام توان علیه ملتمان فعالیت‌ می‌کنند تا بدین شکل منطقه را در دست بگیرند و نقشه‌اش را عوض کنند و چون با جنگ نتوانستند این کار را انجام دهند، اکنون با دموکراسی، فشار اقتصادی، فرهنگی و تبلیغات می‌خواهند این اقدام را انجام دهند.آنها می‌خواهند نقشه منطقه را عوض کنند تا بدین شکل به نفت این منطقه دست یابند، امنیت اسرائیل را ایجاد کنند و اسلام را در منطقه محو کنند. تنها مساله ایران نیست، ترکیه و عربستان اشتباه نکنند. آقای اردوغان و دوستانش باید بدانند که دیری نخواهد پایید که از تخت به پایین کشانده خواهند شد. اینها هدف بسیار خطرناکی را در پیش گرفته‌اند و می‌خواهند اساس اسلام نباشد.
·         هدف آمریکا، سوریه و بحرین نیست. آمریکا طرح بسیار خطرناکی را در منطقه در پیش گرفته که در چشم‌انداز سند ایران 1404 پیش‌بینی شده است. مهم‌ترین نقطه این طرح، ایران است و ایران به عنوان یک سد هم برای ملت و هم برای منطقه عمل می‌کنند. به عبارت دیگر در داخل تلاش می‌کنند که تحریم‌های اقتصادی را رفع کند و در خارج نیز اجازه ندهد که طرح بسیار خطرناک آمریکا که با سوءاستفاده و ساده‌اندیشی برخی از دولتمردان منطقه در حال اجراست پیاده شود و ما در این راه تنها هستیم و رهبر معظم انقلاب نیز در این راه تنهاست و ایشان همزمان به سوریه و دمشق، خلیج فارس، تحریم‌های اقتصادی و مسایل داخل کشور و اینکه ما درست عمل می‌کنیم یا نه فکر می‌کنند؛ پس ما باید بیدار و متوجه شرایط حساس ایران باشیم و فریب اوباما را نخوریم.
·          ما به دنبال جنگ نیستیم اما آنها که در برابر ایدئولوژی و برنامه‌های انسان‌دوستانه ما کم آورده‌اند. به همین دلیل وارد تحریم‌های اقتصادی علیه ایران شدند. حتی در مساله هسته‌یی ایران همه همکاری‌های لازم را با آژانس انجام داده‌ایم و هیچ نقطه‌ای نیست که تحت نظارت دوربین‌های آژانس نباشد اما چرا آنها ما را تحریم کردند؟
·         اقتصاد مقاومتی به معنای اقتصاد ریاضتی نیست. اقتصاد مقاومتی یک جهاد بزرگ و تمدن‌ساز است که صرفه‌جویی یکی از اصول اصلی این اقتصاد محسوب می‌شود زیرا اسراف در کشور زیاد است. بر همین اساس باید در رویارویی سوم موفق شویم و در همین راستا دولت، مجلس، قوه قضاییه، مجمع تشخیص مصلحت نظام در برنامه‌های خود اقتصاد مقاومتی را سرلوحه قرار دهند و مردم نیز همانند دوران انقلاب و جنگ که نیروهای اصلی بودند باید در اقتصاد مقاومتی نیز نیروی اصلی باشد و این انرژی عظیم جوانان همانند جنگ آزاد شود.
·          ما باید با اندیشه، تدبیر و ایمان به جنگ گاوچران‌های آمریکایی برویم؛ آنان که وقتی منطقشان جواب نمی‌دهد، به تحریم‌ها و جنگ‌افروزی‌ها روی می‌آورند.
/2929
منبع: خبرآنلاین