به گزارش خبرآنلاین مراسم رونمایی از کتاب «چشم در برابر چشم» شامل خاطرات آمنه بهرامینوا - که در سال 1383 جوانی به نام «مجید موحدی» با پاشیدن اسید روی صورت او، باعث شد آمنه بیناییاش را از دست بدهد - روز جمعه 26 آبان در تالار استاد جلیل شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
آنطور که سایت خانه هنرمندان گزارش داده، در این برنامه که با استقبال علاقمندان و هنرمندان همراه بود، ابتدا «مهدی سجودی» نویسنده کتاب به روی صحنه رفت و از تلاشهای خود و «آمنه بهرامی» برای انتشار این کتاب گفت: «داستان آمنه تلاقی زیادی با زندگی اجتماعی مردم داشت. خیلیها سرگذشت او را دنبال میکردند. این کتاب نتیجه صحبت و شنیدن نوارهای صوتی است که آمنه در این سالها ضبط و نگهداری کرده است. او در اوج مشکلاتی که داشته و دارد، از حق طبیعی خود گذشت و به جای قصاص، گذشت را ترجیح دارد. این کتاب، قرار است به چندین زبان بینالمللی منتشر و فیلمی نیز در سطح جهانی از سرگذشت او ساخته شود. او دختری تواناست و امید او به آینده ستودنی است.»
در ادامه برنامه فیلمی 13 دقیقهای پخش شد که روایت روزی بود که آمنه به همراه خانوادهاش برای قصاص «مجید موحدی» به بیمارستان دادگستری رفتند و در لحظه آخر، او را بخشید. در ادامه پیام «محمدرضا سعیدآبادی»، دبیرکل یونسکو در ایران از سوی مجری برنامه خوانده شد و «علی صرافی»، وکیل مافع آمنه به صحبت پرداخت.
در انتهای برنامه «آمنه بهرامی» در میان تشویق حاضران در تالار و گروهی که از تلویزیونهای راهروهای طبقه اول برنامه را تماشا میکردند به روی صحنه رفت و ضمن تشکر از همه افرادی که در این برنامه حضور پیدا کردهاند گفت: «این کتاب قبلا در آلمان به چاپ رسیده است اما بسیار موجز و مختصر. من اصلا آن کتاب را دوست نداشتم؛ چراکه من را فردی ضعیف نشان داده بود. زمانی هم در ایران به دنبال یک ناشر بودم تنها شرطم این بود که تمام حرفهای من بیکم و کاست مکتوب شود. زمانی که تصمیم گرفتم خاطراتم را حفظ کنم اول سعی کردم خط بریل یاد بگیرم و بنویسم اما نشد. در نهایت صدایم را ضبط کردم و الان بیش از صد نوار از خاطرات و اتفاقاتی که پشت سر گذاشتهام دارم که همه آنها در کتاب آمده است. از وزارت ارشاد سپاسگزام که در زمانی کم مجوز انتشار این کتاب را به من دادند و از دکتر «محمدهادی ایازی» و دکتر «مجید سرسنگی» ممنونم که امکان برپایی این برنامه را در روز تعطیل و در خانه هنرمندان ایران به من دادند.»
آمنه بهرامی پیش تر در گفتگویی درباره نگارش این کتاب گفته بود: سال 87 وقتی حکم را گرفتم، بیش از 100 نوار 90دقیقهای از خاطرات روزمرهام داشتم که چون نمیتوانستم بنویسم، آنها را ضبط میکردم. پیش از این حادثه هم همیشه خاطرات خود را مینوشتم، اما بعد از آن ضبطی تهیه کردم و همه چیز را ضبط کردم. سپس با تشویق دکتر صبوری، شروع به پیادهسازی نوارهایم کردم و آنها را به صورت داستان گویا درآوردم. مهدی سجودی، مدیر انتشارات مهراندیش، با رعایت همه شرایط قرارداد، نوارهای صوتی من را پیادهسازی، ویرایش و به صورت کتاب منتشر کرد. این کتاب داستان سختیهای زندگی من است، اما سختیها در زندگی همه هست و من میخواستم کتاب، من را یک دختر قوی نشان بدهد. من پیش از این حادثه هم زندگی راحتی نداشتم. داشتم به سختی خودم را به هدفم میرساندم، ولی ناگهان هر چه ساخته بودم، نابود شد. اما با تلاشم درهای دیگری به رویم باز شد.
ساکنان تهران برای تهیه این کتاب و هر محصول فرهنگی دیگر کافی است با شماره 20- 88557016 سامانه اشتراک محصولات فرهنگی؛ سام تماس بگیرند و آن را (در صورت موجود بودن در بازار) در محل کار یا منزل _ بدون هزینه ارسال _ دریافت کنند. باقی هموطنان نیز با پرداخت هزینه پستی می توانند این کتاب را تلفنی سفارش بدهند.
6060