فاضل ترکمن در این قطعه شعر بدجوری دارد گریه می​کند و دقیقا هم مشخص نیست به چه علت اینطور بی​قراری می​کند اما به هر حال شرایط مختلف اشک​آلود خود را بیان کرده است!

شب می‌رسد سه سوته و من گریه می‌کنم
من با تمام زور بدن گریه می‌کنم

سوسول و نازنازی و دخترانه نه
مردانه و کلفت و خفن گریه می‌کنم
...
من مثل شیر زیر پتو می‌روم وَ بعد
مانند مرده توی کفن گریه می‌کنم

چاه حمام پُر شده از اشک‌های من
دیگر درون تشت و لگن گریه می‌کنم

گاهی به پارک می‌روم و مثل یک شلنگ
روی گل و درخت و چمن گریه می‌کنم

در بنز و ماکسیما و الگانس و ال‌نود
در مترو و بی‌آرتی و ون گریه می‌کنم

خشکیده چشمه‌های پُر از آب هر دو چشم
حالا من از دماغ و دهن گریه می‌کنم

شب می‌رسد سه‌سوته و من گریه می‌کنم
من با تمام زور بدن گریه می‌کنم

 

6060

منبع: خبرآنلاین