مثلث نوشت:

علی رضا یکی از 4 زورگیری که فیلم آنان در جامعه تاثیر زیادی داشت اصلا نمی دانسته که جرم زورگیری چیست

آیا قبلاً هم دستگیر شده بودی؟
بله، چهار پنج مرتبه به خاطر مزاحمت و چند مرتبه هم به خاطر درگیری دستگیر شدم. اولین کار خلافم مربوط به سال 86 است که به اتهام مزاحمت برای نوامیس دستگیر شدم. اما مدت زیادی زندانی نبودم. در بقیه دستگیرها هم چون بیشترشان درگیری بود در همان کلانتری رضایت می‌گرفتم و سعی می‌کردم کار به دادسرا نکشد. به همین دلیل تا به حال فقط حدود سه ماه زندان بودم.
می‌دانی که این بار جرمت خیلی سنگین‌تر است؟
تا قبل از اینکه دستگیر شوم هیچ چیز نمی‌دانستم. بعد وقتی فهمیدم فیلم‌مان پخش شده و کار بالا گرفته فهمیدم این بار موضوع جدی است.
چطور شد زورگیری؟
یک روز در یک قهوه‌خانه نشسته بودم و اعصاب درست و حسابی نداشتم آن روزها مادرم بیمار بود و به همین دلیل مشکل داشتم. وقتی او را به بیمارستان برده بودیم گفته بودند تا پول ندهیم او را جراحی نمی‌کنند. به خاطر همین عصبانی بودم که مهرداد حالم را پرسید. وقتی از مشکلم گفتم او هم شروع به درددل کرد و گفت گرفتار است. مهرداد هم به خاطر پرونده‌ای که داشت باید رضایت شاکی‌اش را می‌گرفت و برای این کار به پول نیاز داشت. همانجا بود که تصمیم گرفتیم دست به زورگیری بزنیم تا پول مورد نیازمان را به دست بیاوریم. با این کار هم پول جراحی مادر من و هم پول برای گرفتن رضایت برای مهرداد تأمین می‌شد در ادامه نقشه‌مان را برای میلاد که برادر مهرداد است و علی که در قهوه‌خانه بود تعریف کردیم و آنها هم  موافقت کردند.
چاقو‌هایی که در زورگیری از آن استفاده کردید را از کجا آوردید؟
بعد از اینکه تصمیم‌ قطعی شد از همان حوالی یک چاقو خریدیم و شروع به پرسه در خیابان‌ها کردیم. نمی‌دانستیم قرار است کجا برویم و از چه کسی که زورگیری کنیم. فقط دنبال یک نفر بودیم که پولدار باشد. در حالی که در نزدیکی خیابان خردمند بودیم چشممان به مرد جوانی افتاد که داشت زنگ ساختمان چند طبقه‌ای را می‌زد. با هماهنگی یکدیگر از موتور سیلکلت پیاده شدیم و او را دوره کردیم و برایش چاقو کشیدیم. هرچه پول و کارت عابربانک داشت از او گرفتیم.
بعد از سرقت چه کار کردید؟
دوباره به قهوه‌خانه برگشتیم و در همانجا پول را قسمت کردیم. فکر می‌کردیم با زورگیری پول زیادی نصیب‌مان شود اما چیز زیادی گیرمان نیامده بود.
همان‌روز چند مرتبه دیگر زورگیری کردید؟
بعد از آن زورگیری در راه برگشتن، به قهوه‌خانه بودیم که یک مأمور پلیس به ما شک کرد و شروع به تعقیب‌مان کرد ولی ما توانستیم فرار کنیم. بعد از آن ترسیدیم و دیگر سرقت نکردیم.
چه شد که دستگیر شدید؟
داخل خانه بودم اما چطور شناسایی شدم را هنوز هم نمی‌دانم. هیچ رد و سرنخی از ما در محل حادثه نبود. نمی‌دانم چطوری رد ما را زدند. قیافه‌های همه ما پوشیده بود و به قدری این سرقت را تمیز انجام داده بودیم که حتی فکرش را هم نمی‌کردیم گیر بیفتیم. اما چند روز بعد گرفتار شدیم.
خبر داشتید فیلم زورگیری شما همه جا منتشر شده و پلیس به دنبال‌تان است؟
نه از این موضوع خب نداشتم تا زمانی که علی دستگیر نشده بود هیچی نمی‌دانستیم حتی فکرش را نمی‌کردیم که از ما فیلمبرداری شده باشد.
می‌دانی اتهامت محاربه است و ممکن است اعدام شوی؟
تازه متوجه شده‌ام. اگر می‌دانستم که زورگیری و داشتن چاقو مجازاتش اعدام است هیچ وقت این کار را نمی‌کردم.
17301

منبع: خبرآنلاین