در اخبار و جراید و در صحبتهای مردم، حرف از زورگیری و پرخاشگری و افزایش خشونت میان مردم است. چیزی که ما خودمان هم با آن روبهروییم و در تعامل با دیگران متوجه میشویم که چقدر آستانه تحمل آنها پایین آمده است.
در این میان نمیتوان تنها به حرفهای روانشناسانه و توصیههایی مبنی بر حفظ خونسردی و کنترل رفتار بسنده کرد بلکه باید دقت داشت که این رفتار محصول عوامل گوناگونی است. تنها یک عامل نیست که میتواند افراد را به پرخاشگری و تندخویی سوق دهد بلکه مسائل ریز و درشت دست به دست هم میدهند تا یک نفر به خشونت علیه دیگران رو بیاورد.
درگیری بین رانندگان خودروها، درگیریها و خشونتهایی که در خانه اتفاق میافتد، همسرآزاری و همسرکشی، کودکآزاری و به طور کلی همه این موارد نشاندهنده این است که باید علاوه بر نشان دادن قبح این کارها و مذموم شمردن آنها، اقدامات پیشگیرانه هم انجام داد.
یکی از مهمترین اقدامات پیشگیرانه، در کنار مباحث فرهنگی، رسیدگی به وضع معیشت مردم است چرا که وضعیت معیشت مردم ارتباط بسیار نزدیکی با خلقوخو و رفتار آنان خواهد داشت.
نباید تصور شود تنبیه زورگیران و کسانی که تخلفات اجتماعی و قانونی انجام میدهند، به تنهایی میتواند موجب درس عبرت گرفتن سایرین شود چرا که وقتی افراد در شرایط نامناسب اجتماعی و اقتصادی قرار گیرند، قدرت تحلیل و تفکر خود را از دست داده و برای رفع نیازهای آنی خود دست به هر کاری میزنند.
مجازات خلافکاران در شرایطی میتواند مثمرثمر واقع شود که زیرساختهایی برای پیشگیری از انجام دوباره آنها انجام گیرد نه اینکه صرفا به مجازات کردن متخلفان اکتفا و گمان شود دیگر راه را برای انجام جرایم بیشتر بستهایم.
وقتی هنوز بیکاری در حد بالایی وجود دارد، وقتی شرایط برابر بین افراد جامعه برقرار نیست، وقتی فاصله طبقاتی روزبهروز بیشتر میشود و گرانیها به افراد جامعه فشارهای سنگین وارد میکند، نمیتوان توقع داشت آمار جرم و جنایت و حتی افسردگی و انزوا بین افراد جامعه زیاد نشود.
با این حساب، تنها پاک کردن صورت مساله نیست که میتواند جوابگو باشد، شاید بهتر است به جای پاک کردن، مساله را با کارشناسان و دلسوزان در میان گذاشته و از آنها برای ارائه راهکارهای مناسب نظرخواهی شود تا بتوانیم در جامعهای امن و در بین مردمی شاد زندگی کنیم.
رئیس انجمن علمی مددکاری ایران
45234