زهرا خدایی
9 ماه از حکومتداری محمد مرسی، رئیسجمهور اسلامگرای مصر گذشت، اما شهرهای مهم این کشور همچنان گاهگاهی شاهد ناآرامی است؛ جامعۀ مصر میان موافقان و مخالفان مرسی دو پاره شده و دولت در ایجاد اجماع و وحدت ملی چندان قدرتمند ظاهر نشده است. بسیاری از ناظران در کنار عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، نقش ضعیف مرسی را در این روند دخیل میدانند و بر این باورند که رئیسجمهور قادر نیست نمایندۀ همۀ مصریها باشد.
حمدین صباحی، از چهرههای مهم سیاسی مصر چندی پیش در مصاحبه با پایگاه اینترنتی المونیتور در انتقاد به عملکرد مرسی، وی را مبارکی جدید خطاب کرده و از رئیسجمهور میخواهد که به حرفهایش گوش کند. صباحی میگوید: مرسی انتخاب شد تا رئیسجمهور همۀ مصریها باشد، اما تنها نمایندۀ یک طیف است و جامعه مصر را با سیاستهایش تقسیم کرده است.
حمدین صباحی از کاندیدای ریاستجمهوری مصر که نزدیک به 4.8 میلیون رأی(20.7%) را در انتخابات جولای 2012 بدست آورده بود، مرسی را به راه انداختن موج خونآلودی متهم میکند که از ژانویه 2011 در این کشور بیسابقه بوده است. صباحی در توجیه ادعاهایش چند دلیل را برمیشمارد که در آنها مسئول اصلی شخص مرسی است. او میگوید:
مرسی انتخاب شد تا مطالبات انقلاب را برآورده کند، اما ثابت کرد که ناتوان از اجرای آنست. او انتخاب شد تا رئیسجمهور همۀ مصریها باشد اما ثابت کرد که تنها یک گروه را نمایندگی میکند. او انتخاب شد تا در میان مصریهای میدان التحریر وحدت ایجاد کند اما سیاستهای او، مصر را به چند قسمت تقسیم کرده است. مرسی انتخاب شد تا به سرکوبها پایان دهد اما بیش از 100 نفر از مصریها در زمان حکومتداری وی کشته شدند و صدها نفر نیز زخمی شدند. این فعال سیاسی مصری میافزاید: ما در واقع به دوران شکنجه در زندانها، ایستگاههای پلیس، سرکوب فعالان سیاسی و نقض آزادیهای اولیه بازگشتهایم. از سویی مرسی هیچ کنترلی بر امور ندارد و وقایع اخیر کانال سوئز، ضعف و ناتوانی دولت را به خوبی پررنگ کرد و این بزرگترین ضعف برای یک دولت است که نتواند قلوب و روح مردم را به هم نزدیک کند.
صباحی دربارۀ بازگشت نظامیان میگوید: من نقش تاریخی ارتش را درک میکنم اما بازگشت آنها به حکومت را نمیپذیرم. اگر ارتش تصور میکند نهادی متعلق به مردم است و با دفاع از مردم و مرزها باید امنیت را حفظ کند، نقش آنها مهم است. اما در عین حال باید در مقابل تحرکات اخوانالمسلمین در جهت تصفیه کردن ارتش و در دست گرفتن نهادها توسط این جریان ایستادگی کرد. من با آنهایی که خواهان بازگشت ارتش به صحنۀ سیاسی هستند، مخالفم. مصریها باید زندگی خود را داشته باشند و نظامیان باید بتوانند مردم را در این مسیر یاری رساندند و از گسترش خشونت جلوگیری کنند.
صباحی که در زمان حضور جان کری در قاهره، ملاقات با وزیر خارجۀ آمریکا را رد کرده بود، دربارۀ کمکهای مالی آمریکا در این مصاحبه میگوید: من هیچگاه از کشوری درخواست کمک نمیکنم اما کمک برای پیشرفت اقتصاد را میپذیرم، البته به میزانی که کمکهای مذکور همراه با دخالت در امور داخلی کشور نباشد.
این فعال مصری دربارۀ سفر کری میگوید: وزیر خارجۀ آمریکا قبل از ورود به قاهره اعلام کرده بود که به مصر می آید تا مردم را به شرکت در انتخابات پارلمانی دعوت کند. او آمده بود تا به ما بگوید چه بکنیم، اما من میخواهم به او بگویم از اینکه آمریکا به ما بگوید چه کنیم و چه نکنیم به ستوه آمدهایم. صباحی با انتقاد از عملکرد آمریکا در دوران مبارک و انتقاد از دخالت آنها در امورد داخلی کشور میافزاید: من میخواهم به کری بگویم که دستورها و اردهای خارج را از هرجایی که باشد، نمیپذیریم.
کاندیدای سابق ریاست جمهوری مصر پیرامون لغو برگزاری انتخابات در مصر را سیلی به دولتی میداند که بدون توجه به اجماع ملی، قانون اساسی را تصویب میکند و به حیات سیاسی مردم وقعی نمینهد.
صباحی میافزاید: مشروعیت اخلاقی و سیاسی مرسی به عنوان رئیسجمهور پایان یافته و مشروعیت قانونی وی دستخوش تنش و پس لرزه است. به اعتقاد صباحی مرسی مسئول عمیقتر شدن بحرانهای سیاسی کشور است و حتی به اعتقاد او باید در دادگاهی در مقابل آنچه که کرده پاسخگو باشد.
صباحی در پایان میافزاید: هیچ رئیسجمهوری بالاتر از قانون نیست و باید در مقابل هر شهیدی که بر زمین میافتد پاسخگو باشد. مرسی شانسی دارد که مبارک فاقد آن بود و آن آبادکردن ویرانیهاست. اما او از بیم پایان یافتن این مهلت از تعیین تاریخ طفره میرود.
اظهارات حمدین صباحی و انتقادات صریح وی از مرسی هرچند تنها منکعسکنندۀ مطالبات یک طیف است، با این حال نمیتوان این واقعیت را از نظر دور داشت که جامعۀ مصر چندپاره شده و بسیاری بر این باورند که این مسئله بر محبوبیت اخوانالمسلمین نیز تأثیر نهاده است. هرچند انتخابات پارلمانی با دستور دادگاه اداری مصر لغو شد، اما انتخابات آینده مشخص خواهد کرد که آیا هنوز مصریها به اسلامگرایان اعتماد دارند یا خیر.
5252