نسرین وزیری: ذکر جملاتی از این دست در سخنرانی محمود احمدینژاد یادآور لحن سخنان وی در مناظرههای انتخاباتی سال 88 بود که بار دیگر هم خطاب به دشمنان خارجی تکرار شد و هم خطاب به برخی مسئولین داخلی.
او که میگفت نمیتواند افزایش فشارهای خارجی در یکسال و نیم گذشته بویژه در زمینه تحریمهای نفتی و بانکی را بیان کند، از سناریو هماهنگ شدهای در داخل سخن گفت که در پی برهم زدن بازار ارز بوده و «شواهدش» را هم رئیس جمهور در دست دارد.
رئیس جمهور که تا کنون علی رغم درخواست چندین باره مقامات قضایی در باب ارائه این شواهد به دستگاه و محاکم قضایی سکوت کرده؛ به دفاع از رئیس کل بانک مرزی پرداخت و از اعمال فشار کسانی سخن گفت که «حتی نامشان را هم بلد نیستند بنویسند»!
«هر جا کاری دست خود دولت بود و دولت در آن نقش داشت، موفق شده است»؛ کنایه رئیس جمهور به افراد و دستگاههایی بود که او مدعی دخالت آنها در امور دولت است و در این باره گفت: ادارهی کشور یک امر واحد است و قانون اساسی هم همین را گفته. رئیس جمهور، رئیس قوه مجریه است به استثنای مواردی که در اختیار مقام معظم رهبری است والسلام؛ بنابراین ما باید قانون اساسی را اجرا و ساختارها را جمع و جور کنیم تا این همه انرژی مصرف نشود.
«هر جا کاری دست خود دولت بود و دولت در آن نقش داشت، موفق شده است»؛ کنایه رئیس جمهور به افراد و دستگاههایی بود که او مدعی دخالت آنها در امور دولت است و در این باره گفت: ادارهی کشور یک امر واحد است و قانون اساسی هم همین را گفته. رئیس جمهور، رئیس قوه مجریه است به استثنای مواردی که در اختیار مقام معظم رهبری است والسلام؛ بنابراین ما باید قانون اساسی را اجرا و ساختارها را جمع و جور کنیم تا این همه انرژی مصرف نشود.
«یک مشت آدم جاهل» و «برخی که عددی نیستند» هم کلید واژههای رئیس دولت خطاب به کسانی بود که ان قلتهایی در برابر اقدامات دولت ایجاد میکنند.
گزیده سخنان وی به نقل از ایسنا از این قرار است:
* کشور در مسیر پیشر فت در زمینههای مختلف روی ریل خوبی حرکت میکند. دشمنان ما به دنبال بهانه هستند و پیشرفت ما را مستقیما در نظر گرفتهاند و این یک مساله عارضی است که باید حل شود. برخی فکر میکنند این موضوع با گفت و گو حل میشود، اما با چه شرایطی باید گفت و گو کرد؟ اصل مساله این است که عدهای در دنیا پیشرفت ایران را نقطه مقابل خود میدانند و شما دلایلش را بهتر می دانید.
* همه اتفاقاتی که در یک سال و نیمی که گذشت رخ داد، قابل بیان کردن نیست. چون راه را برای فشارهای بیشتر باز میکند، اما آنها خودشان گفتند که میخواهیم تلاش کنیم، سازمان اداری و اجتماعی کشور را بپاشانیم و از این منظر فشارها سنگین بود.
* هدف گرفتن بانک مرکزی و مراوادت ارزی و نفت برای کشوری که اقتصادش با درآمدهای نفتی گره خورده یک جنگ تمام عیار اقتصادی بود که با موارد قبل فرق میکرد.این بار کمیتهای هوشمند و لحظهای گذاشته بودند که تمام مبادلات و نقل و انتقالات ما را کنترل میکرد و میخواستند به این روش با ما بر مسالهی تجارت خارجی برخورد کنند.در واقع همهی توان نظام سرمایهداری علیه ملت ما بسیج شد.
* در کنار این موضوع اتفاق دیگری افتاد که من شواهدش را دارم، البته نمیخواهم که مسالهی امروز ما شود، ولی بحث هماهنگی در داخل مسالهای بود .اگر مصاحبهها و تیترهای یک سال و نیم گذشته را کنار هم بگذارید، میبینید که یک سناریو هماهنگ اجرا شده است و فشارهای خارجی و داخلی برای به هم ریختن بازار ارز به وجود آمد که کانه از این قضیه خوشحال بودند همان کسانی که فشار میآوردند تا قیمت ارز بالا بماند مدعیان اصلی بودند که فحش میدادند . بنابراین این یک جنگ روانی سنگین بدتر از محدودیتهای اقتصادی بود که طراحی شد.نمونه هم داشت و آن این که یک کسی در رسانهی رسمی کشور ادعایی کند و با او برخورد نشود و حتی وقتی ما از او شکایت میکنیم باز هم با او برخوردی انجام نمیشود.
* کشور ما در سال 91 تحت سنگینترین فشارهای اقتصادی و روانی قرار گرفت. میخواستند مردم ما را خسته کنند، اما شما در چنین شرایطی تولید و بازار و تجارت خارجی را اداره کردید و در این راستا جلوگیری از تحقق اهداف دشمن و مهارکردن ابعاد شکنندهی فشارهای خارجی بخش مهمی از پیروزی قلمداد میشود.
*ماجرایی که علیه بانک مرکزی در داخل درست شد کمتر از فشار خارجی نبود. بانک مرکزی تخلف و گناهی نکرده بود. قوانینی را که به دستش داده بودند، اجرا میکرد، اما به سر بانک مرکزی ریختند و احضار و برو و بیا راه انداختند و اگر رئیس کل بانک مرکزی حرفی میزد، تمسخر و فشار به وجود میآمد و این در این شرایط یک جنگ تمام عیار بود.
* بسیاری از فعالان اقتصادی هم تحت فشار بودند وقتی یک آدم بیسوادی که بلد نیست اسم خودش را بنویسد خود را در کارهای اقتصادی وارد میکند. مثلا به ما نامهی رسمی مینوشتند که این سد را در اینجا نسازید و در جای دیگر بسازید من به آنها میگفتم شما اصلا میفهمید سد یعنی چه؟ ولی آنها تهدید هم میکردند که اگر این کار انجام نشود با شما برخورد میکنیم و در واقع به همین صراحت به ما میگفتند که این کار را بکن و این کار را نکن.بنابراین من با وجود کارکردن در چنین شرایطی صمیمانه از شما تشکر میکنم.
* به هر حال گرانی وجود دارد و در بخشهای گوناگون هم مشکلات و نارضایتیهایی هم هست، اما این موضوع به معنای این نیست که شما کوتاهی کردید. اگر تلاشهای شما نبود، هر دو گروه بدخواهان به اهداف خود میرسیدند. یکی از نشانههایی که این بدخواهان به اهداف خود نرسیدند سفرهای نوروزی بود اما دشمنان ملت در طراحیهایشان و درخیز اولیه خود شکست خوردند.
* انشاء الله امسال یک اتفاق بزرگ رخ میدهد و یک انتخابات عظیم و باشکوه برگزار میشود که طی آن انرژی گستردهای آزاد خواهد شد و همه چیز به نفع ملت ایران عوض میشود.
* اگر چه اکنون تقاضای کاذب در بازار ارز و سکه داریم، اما جهت باید به سمت سرمایهگذاریهای دراز مدت برود و این شدنی است.
* اگر بحث مالیاتها درست شود و هدفمندی اجرا شود، اتفاقها چیز عجیب و غریبی نیست که بخواهد به واسطه آن ملت ایران تسلیم شود و زانو زند. من تضمین میدهم که اگر مانع تراشی نشود و ما بتوانیم از منابع خود به درستی استفاده کنیم، در واقع میتوانیم به منابع اصلی خود که دست خودمان است و از حوزهی دستاندازی دشمن خارج است به بهترین شکل بهره ببریم.
* هر جا کاری دست خود دولت بود دولت در آن موفق شده است. مثلا در موضوع هستهیی جایی که دولت نقش داشت در این بحث موفق بودهایم، البته با حمایتهای مقام معظم رهبری، اما هر جا 4 تا صاحبکار پیدا شد کار مشکل داشت. هم اکنون هم میبینیم که با ادغام وزارتخانهها اینها دارند کارشان را میکنند، اما برخی سیستم را نمیشناسند و درباره آن چیزی نمیدانند و یک تصویر مبهم و عجیب از ساختار اداری در ذهنشان وجود دارد در حالی که اینقدر سخت نیست. و کسانی هستند که کارها را درست میکنند.
*باید کارها را به مردم واگذار و به آنها اعتماد کنیم، البته برخی به نام مردم کار را به دست اشخاص خاص و خاص الخاص میدهند. این در حالی است که با 5 هزار نفر آدم نمیشود، اقتصاد را اداره کرد. این که اقتصاد نیازمند سرمایهداران بزرگ است درست نیست. من میگوم اقتصاد نیازمند آدمهای بزرگ است و قریب به اتفاق مردم ظرفیت بزرگ شدن را دارند.
*ممکن است ده نفر تخلف کنند و یا جوان کار را نمیداند، زمین بخورد، حالا ما باید به هربهانهای راه را آنقدر ببندیم که کسی جرات نکند وارد این عرصه شود؟ وقتی میبینم افرادی هستند که خود را از بقیه ملت مومنتر میدانند و فکر میکنند بهتر میفهمند و اگر کارها را به چنگ خودشان بیاورند بهتر است، خندهام می گیرد همین که آنها همین خیال را دارند معلوم است که ته خط هستند.چطور است که کسی خود را از 75 میلیون بالاتر میداند؟
*این که مردم را برای کارهای اقتصادی گزینش کنیم، خیلی بد است گزینش برای کسی است که میخواهد وارد ادارهای شود، اما این که وقتی یک نفر میخواهد کارخانه بسازد، از بچگیاش شمرده میشود و ذره بین میگذارند، بد است و در این صورت است که حفرههایی برای سوء استفاده مالی ایجاد میشود و من معتقدم امسال باید اینها را حذف کنیم.
* کسانیکه میخواهند سنگ اندازی کنند، بخدا عددی نیستند، اما آدم به خاطر مصالح کشور مراعات میکند والا این ها را سر جای خود نشاندن کاری ندارد.
*پیش بینی میکنم امسال سال خوبی باشد.
* این چه اخلاقی است که برخی میگویند دولت شش ماه آخرش سست میشود . اصلا مگر دولت برای خودش کار میکند؟ چرا باید سست شود؟ مگر بنا نیست که ما ذخیرهی آخرت را در این دنیا فراهم کنیم. یک مشت آدمهای جاهل و بعضا مغرض سال آخر دولت ، آن را تحت فشار قرار میدهد. آخر این چه نفعی برای ملت دارد و باید گفت که چه کسی این قانون را به مغز علیل شما نازل کرده است، بجای این به دولت کمک کنید تا یک مشکل حل شود! مگر میشود عمر گذشته یک ملت را جبران کرد.
* {خطاب به مسئولان حاضر در این نشست} شما قدر مسئولیت را میشناسید، بنابراین باید جلو برویم تا ان شاء الله ماموریت الهیمان را به سرانجام برسانیم.
/2929