تاریخ انتشار: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲ - ۱۷:۵۹

.

"من راه هایی برای پول درآوردن بلدم که شما هچکدام انها را نمی دانید" جان دی. راکفلر

 نمی دانم او هیچ وقت سعی کرد این راه ها را به کسی یاد بدهد یا نه، ولی من سال ها در میان کتاب هایی که در دوره های مختلف نمایشگاه بین المللی کتاب عرضه می شدند دنبال این راه ها گشتم و چیزی پیدا نکردم.
پیشتر شنیده بودم که حرف عشق در دفتر نباشد، اما نمی دانستم که حرف پول هم در دفتر نیست و گویا پول در آوردن هم آمدنی است نه آموختنی!
اشتباه بودن این برداشت در یکی از سفرها به بلادکفر  مشخص شد، زمانیکه در یک کتابفروشی داشتم با خواندن عناوین بالای قفسه ها دنبال ردیف کتب سیاسی می گشتم، چشمم به عنوان تجارت و پول (Business&Money) افتاد و از آن عجیب تر اینکه در قفسه کناری آن همین عنوان برای سطح کودک و نوجوان قرار داشت.
موضوع کتابی که دنبال آن می گشتم به کل فراموشم شد. به سمت قفسه مربوط به گروه سنی کودک و نوجوان رفتم و چند عنوان آن را نگاه کردم : " چگونه به فرزندانمان یاد دهیم از لحاظ مالی مستقل شوند" و یا " چگونه به فرزندانمان یاد دهیم پول در بیاورند؟"
دریافتم که حرف عشق در دفتر نباشد درست است اما حرف پول در آوردن، در دفتر و کتاب است و باید تکنیک های آن را به نسل های بعدی آموخت. تعجبم از این بود که از این دست کتاب ها را هیچ وقت حتی در بخش کتب لاتین و بخش بین المللی نمایشگاه کتاب ندیده بودم، ترجمه این دست کتاب ها هم گمان نمی کنم در فهرست عناوین کتب ناشران داخلی قرار گرفته باشد.
اینکه اصولا فرزندان ما آموزشی مبنی بر اینکه بعد از فراغت از تحصیل چگونه در جامعه از راه حلال پول در آورند در سیستم آموزش و پرورش نمی بینند به کنار، متوجه شدم که در همه این سال ها حتی ناشران خصوصی نیز توجهی به این موضوع نداشته اند.
در همین نمایشگاه کتاب امسال بازهم دقت کردم و در میان همه عناوینی که برای گروه سنی کودک و نوجوان در نظر گرفته شده دقت کردم، پیچیده ترین مسائل فکری، اعتقادی، علمی، از کهکشان های دور گرفته تا ظریف ترین نکات که مربوط به تجزیه و تحلیل بال مگس در زیر میکروسکوپ های دانش آموزی است را دیدم اما حتی یک کتاب 30 صفحه ای که یکی از تکنیک های پول در آوردن (از طرق صحیح و مشروع نظیر کار آفرینی، ابداع و ... ) در جامعه را ندیدم.
ناشرانی را می شناسم که از تکراری بودن سوژه ها گلایه مند هستند و می گویند بازار پر شده است از کارهای تکراری. مگر پیامبر(ص) نفرمودند: "من لامعاش له، لا معاد له" ؟ بسم الله. راه های در آمدزایی و کار آفرینی و کسب در آمد صحیح را به نسل سرگردان ما یاد بدهید. به فرزندان ما که بعد از اخذ دیپلم و لیسانس و فوق لیسانس از سیستم آموزشی این کشور حتی قادر به تامین مخارج ایاب و ذهاب خود هم نیستند یاد دهید که چگونه می توان در جامعه وانماد و سال ها، عمر خود را به توهم یافتن کار و استخدام در یک دستگاه دولتی یا خصوصی، در طلب مدرک های رنگارنگ تلف نکرد.
یادمان باشد کارآفرینان بزرگ دنیا و ثروتمند ترین مردان و زنان دنیا عمدتا مدرک تحصیلی قابل توجهی نداشتند و بلکه بعضا بی سواد یا کم سواد بوده اند. آنها فقط راه های کار آفرینی و ثروت افزایی را با پرورش استعدادهای خدادادی پیدا کرده بوند.
اما نکته عجیب این است که گویا قرار است این راه ها دست کم در کشورهای جهان سوم همیشه مخفی بماند و قرار نیست کسی از آنها سخنی به میان بیاورد تا ما و نسل ما همچنان هچکدام انها را ندانیم.

 

منبع: خبرآنلاین