تاریخ انتشار: ۱۱ تیر ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۲

محمد مرسی اولین رئیس جمهوری است که پس از سه دهه استبداد حسنی مبارک قدرت را در مصر در دست گرفت.

محمد جواد موسوی زاده
بخش اعظمی از اسلام گراها به او رای دادند و بخشی از سبد آرای او متعلق به هواداران اخوان المسلمین و اسلام گراها نبود. بلکه بخشی از مردم مصر که نمی خواستند احمد شفیق در انتخابات پیروز شود و سیستم کشور مانند زمان مبارک اداره شود هم به او رای دادند. در نهایت مرسی پیروز شد ولی اکنون پس از یک سال ریاست جمهوری، خیلی ها در مصر او را به مبارک تشبیه می کنند و معتقدند اگر شفیق هم پیروز می شد خیلی تفاوتی نمی کرد. در تظاهرات چند روز اخیر در مصر، بسیاری از معترضان که خواهان استعفای محمد مرسی هستند، پلاکاردهایی در دست دارند که چهره مرسی با مبارک در آن پلاکاردها تلفیق شده است و معتقد هستند که مرسی هم مبارک دوم است. اما به راستی محمد مرسی تا چه حد مبارک است و تا چه حد استدلال های معترضان در این خصوص صحیح است؟ 
دلیل اولی که مرسی را مبارک جلوه می دهد، فساد اداری و رابطه گرایی است. مبارک را همه به عنوان فردی می شناختند که پست های کلیدی را به نزدیکان خود می داد و شایسته سالاری را کنار گذاشته بود.اما حالا ارائه پست های کلیدی و حساس از سوی مرسی به نزدیکانش و اعضای حزب اخوان المسلمین صدای اعتراض خیلی ها را بلند کرده است. انتصاب یکی از اعضای وابسته به اخوان المسلمین به عنوان وزیر جدید فرهنگ در کمتر از دو ماه پیش گروه های مخالف راعصبانی کرد. همچنین رئیس جمهور مرسی یکی از اعضای اخوان المسلمین را به عنوان وزیر اطلاعات منصوب کرده است و شورای ناظر بر روزنامه های مصر را ترکیبی از اعضای اخوان المسلمین تشکیل می دهد و در کل بسیاری از پست های مهم و کلیدی به اعضای این حزب سپرده شده است.از این رو بسیاری معتقدند که مرسی در تقسیم پست های کلیدی، همان رویه مبارک را پیگیری می کند و نزدیکان را در اولویت قرار می دهد.
دومین دلیل که به شباهت مرسی به مبارک می افزاید این است که وضعیت اقتصادی مردم همچنان در زیر سایه بی توجهی مسئولین است. اقتصاد مصر در دوران مبارک مبتنی بر اقتصاد نئولیبرالی بود و این نوع مدیریت اقتصاد باعث شکاف طبقاتی بزرگی بین آحاد جامعه مصر شده بود. دست مزدها سال ها بود که افزایش چشمگیری نداشت و طبق آمارهای رسمی در بین سال های 2010 تا 2011 یک چهارم از جمعیت مصر زیر خط فقر زندگی می کردند. مبارک به وضعیت اقتصادی طبقات ضعیف اهمیت نمی داد و اکنون مرسی هم در همین زمینه مورد انتقاد است.
در دوران مرسی آمار بیکاری در مصر بالا رفته است و درآمد زایی این کشور کم شده است.صنعت گردشگری همیشه یکی از عوامل درآمد زایی مصر بوده است. در سال 2008 حدود 13 میلیون گردشگر از سراسر دنیا به مصر آمده بودند که این موضوع باعث رونق کسب و کار بخشی از مردم شد اما اکنون آمار گردشگر در مصر کاهش یافته است. ارزش پوند مصر به سرعت در حال کاهش است و بنا بر اعلام رسانه های مصر، قیمت کالا ها روز به روز بالاتر رفته است.
سیاست خارجه مصر در دوران مرسی که کم شباهتی هم با سیاست خارجه مبارک ندارد می تواند دلیل سوم شباهت این دو فرد باشد. دشمنی با گفتمان مقاومت در منطقه همان رویه مبارک است که مرسی پیش گرفته است و مسئله سوریه به وضوح این موضوع را نشان داد. روابط عادی با اسرائیل و تضعیف مقاومت در منطقه توسط مرسی که در دستور کار حسنی مبارک هم بود، اعتراض بسیاری از جریانات را در مصر به همراه داشته است. جبهه نجات مصر و حزب کنگره مردمی ناصری از جریاناتی بودند که بارها در این زمینه از مرسی انتقاد کرده اند. اخیرا مرسی سفارت سوریه را در مصر تعطیل کرد و قطع کامل روابط دیپلماتیک با این کشور را اعلام کرد.بسیاری از مصری ها توقع داشتند به جای اخراج سفیر سوریه، سفارت رژیم صهیونیستی در مصر بسته شود.
مرسی همچنان به کمپ دیوید متعهد است و به همین دلیل هم توانسته کمک های مالی خوبی از آمریکا وصندوق بین المللی پول بگیرد. این پول های کلان که فقط در یک مورد 1.3 میلیارد دلار از جانب آمریکا پرداخت شده است دلیلی است برای اینکه مصر در قبال ساخت شهرک های بیشتر در زمین های فلسطینی توسط اسرائیل سکوت کرده و معاهده صلح خود را با رژیم صهیونیستی را حفظ می کند.در واقع مرسی هم رویکرد فروش سیاست برای خرید اقتصاد که از تئوری های انور سادات و مبارک بود را دنبال می کند و هنوز خیلی ها نمی دانند که او طرفدار اسرائیل است یا رژیم صهیونیستی را دشمن خود می پندارد.
دلیل چهارم که بر شباهت مرسی و مبارک دلالت دارد مربوط به آزادی بیان و حقوق اجتماعی است. رژیم مبارک در موضوعات اجتماعی تحت انتقاد های شدید قرار داشت. تسلط کامل رژیم او بر رسانه ها و عدم آزادی های اجتماعی از جمله این انتقادات به شمار می رفت.. بسیاری در مصر اعتقاد دارند که مرسی همچنان روند قبلی را دنبال می کند و اخیرا چند روزنامه توقیف شده است و شورای ناظر بر روزنامه ها که از اعضای وابسته به اخوان هستند تسلط کاملی بر رویدادهای رسانه ای این کشور دارند. همچنین در جریان اعتراضات به مرسی، خیلی ها معتقدند که پلیس همان روند قبل انقلاب را پیش گرفت و در بسیاری از مناطق، مردم را سرکوب کرد و رسانه های مصری در ماه های اخیر از شکنجه برخی از مخالفین نیز گزارش داده اند.
دلیل پنجم می تواند تجمل گرایی مرسی باشد که مردم را یاد مبارک می اندازد.. رئیس جمهور مرسی وقتی برای نماز خواندن به مسجد می رود حدود 3000 سرباز و نیروی امنیتی از دور و نزدیک از او محافظت می کنند. همچنین او هنگامی که به رم سفر کرد دقیقا در همان هتل لوکسی اقامت گزید که مبارک در آنجا بارها و بارها مهمان شده بود و منتقدان مرسی معتقدند که او پول زیادی را برای تشریفات هزینه می کند.
اما در برخی موارد اقدامات او شبیه به مبارک نیست و ویژگی های خود را دارد. شیعه کشی که در مصر راه افتاده است از جمله این موارد است. همه می دانند که سلفی ها ی تندرو او را ضد شیعه تحریک می کنند و سکوت معنادار مرسی جسارت زیادی را به سلفی های تندرو داده تا دست به این جنایات بزنند.سلفی ها حتی در زمان مبارک چنین جسارتی را نداشتند ولی اکنون چنین جسارتی را پیدا کرده اند.
به هر حال همچنان تظاهرات علیه رئیس جمهور مرسی ادامه پیدا می کند.تظاهراتی با همان شعارهای دو سال پیش که علیه مبارک به کار گرفته می شد. در واقع شعارهای علیه مرسی هم شبیه شعارهای علیه مبارک است و شاید شکل کناره گیری از قدرت توسط مرسی هم مانند حسنی مبارک باشد. مبارک در فوریه 2011 پس از 18 روز تظاهرات در سراسر کشور به خواست و اراده مردم تن داد و قدرت را به نظامیان تحویل داد. باید دید مرسی این 18 روز را چگونه سپری می کند. حال باید دید مرسی چه خواهد کرد. آیا او می تواند با امتیاز دادن و امضای قرارداد مصالحه با مخالفان سیاسی خود این وضعیت را تمام کند یا اوضاع جور دیگری رقم خواهد خورد. شاید مهمترین کاری که باید مرسی اکنون انجام دهد، این اقدام باشد که نشان دهد شبیه مبارک نیست و حکومت او با 30 سال استبداد مبارک متفاوت است. برخی ها فقط بنیادگرایی مذهبی را تنها تفاوت این دو شخصیت می دانند و می گویند اگر مبارک هم فردی مذهبی بود، تفاوتی با مرسی نداشت.امروز در مصر خیلی ها می گویند بین مرسی و مبارک تفاوتی نیست و فقط مرسی محاسنی دارد که مبارک نداشت و ما این دیکتاتور را هم حذف خواهیم کرد. آنها معتقدند که بعد از انقلاب چیزی به غیر از رئیس جمهور تغییر نکرده است و آنها امیدوارند که مرسی هم مانند مبارک در نهایت در مقابل خواست مردم کنار برود.
4949

منبع: خبرآنلاین