سربازرس مگره، شخصیت محبوب عدهای از علاقهمندان به رمان پلیسی است که توسط ژرژ سیمنون نویسنده بلژیکی و شهیر پلیسی نویس خلق شده است. این سربازرس فرانسوی، مردی میانسال و جاافتاده است که به همراه بازرسهای زیردست و همکارش پروندههای معمایی و جنایی شهر پاریس را در اداره آگاهی این شهر، حل و فصل میکند.
مگره در «ناکامی مگره» باید طعم ناکامی را بچشد تا بتواند پرونده پیش رویش را به سرانجام برساند. این رمان شامل 9 فصل است که به ترتیب عبارتند از: «خانم سالخورده کوچه کیلبورن و قصاب مونسو»، «خانم منشیای که اعتماد نمیکند و همسری که نمیخواهد بفهمد»، «گذشته پیشخدمت و مستاجر طبقه سوم»، «زن مست و عکاس بیسر و صدا»، «خانمی که دوست دارد کنار بخاری بنشیند و دختری که خوراکیها را دوست دارد»، «مرد داخل پستو و اثر انگشت روی صندوق کوچک»، «یک مسئله ساده محاسبه و یک خاطره از زمان جنگ که سادگی کمتری داشت»، «پنجره، گاوصندوق، قفل و سارق» و «جستوجوی ناپدیدشدگان».
«دلواپسیهای مگره»، «مگره از خود دفاع میکند»، «تردید مگره»، «شکیبایی مگره» و «مگره و سایه پشت پنجره»، «سفر مگره» و «دوست مادام مگره» کتابهایی هستند که پیش از این، در قالب مجموعه کتابهای پلیسی نقاب با ترجمه عباس آگاهی، به چاپ رسیدهاند. «مگره در کافه لیبرتی» عنوان دیگری از این مجموعه است که به همراه کتاب «ناکامی مگره» واره بازار نشر شده است.
در قسمتی از رمان «ناکامی مگره» میخوانیم:
- ژوزف، ایشون سربازرس مگره هستن. یه موضوع کوچک بود که دارم باهاشون به اون رسیدگی میکنم.
و خطاب به سربازرس: «ژوزف گلدمن، کارگزار من، یا به قول معروف، دست راستم. همه اینجا اونو آقای ژوزف خطاب میکنن.» آقای ژوزف یک کیف دستی چرمی مشکی زیر بغل داشت و با لبخندی عجیب که ردیف دندان خراب را ظاهر کرد، از پلکان بالا رفت.
- جناب سربازرس، شما رو همراهی نمیکنم. ویکتور در رو براتون باز میکنه.
ویکتور همان پیشخدمتی بود که جلیقه راه راه به تن داشت و در پایین پلهها منتظر ایستاده بود.
- قرارمون برای فردا صبح.
مگره تکرار کرد: «فردا صبح.»
او به یاد نمیآورد هرگز این احساس ناتوانی، یا بهتر بگوییم عدم واقعیت را شناخته باشد. حتی این ساختمان شخصی واقعی جلوه نمیکرد. حتی به نظرش رسید که پیشخدمت، هنگام بستن در پشت سر او، لبخند استهزاآمیزی به لب داشت. وقتی به مرکز پلیس آگاهی برگشت به این فکر افتاد که فردا چه کسی را برای محافظت از فرمال بفرستد و بالاخره لاپوانت را انتخاب کرد و دستوراتش را به او داد: «ساعت هفت و نیم اونجا باشد. هرجا که میره دنبالش برو. اون تو رو توی ماشیناش سوار میکنه. احتمال داره که سعی کنه غیظتو در آره.»
- چرا؟
- اهمیتی نداره. از همکلام شدن باهاش اجتناب کن.
مگره ناچار شد به پرونده پیرزن انگلیسی بپردازد که حالا خبر میدادند او را در موبوژ دیدهاند. البته امکان زیادی وجود داشت که این شخص، آن پیرزن نباشد. حالا دیگر سرنخهای قلابی و پیرزنهای انگلیسی که همهجا در سراسر فرانسه دیده شده بودند، از شمار خارج بود. واشه تلفن زد تا دستور بگیرد.
- چه کار باید بکنم؟ توی خونه یا بیرون کشیک بکشم؟
- هر جور دلت میخواد.
- اگرچه بارون میباره، ولی ترجیح میدم بیرون باشم.
این یکی هم از حال و هوای ساختمان بلوار کورسل خوشاش نمیآمد.
- طرفهای نیمهشب میفرستم پستات رو تحویل بگیرند.
- خوبه، متشکرم رئیس.
مگره شام را در خانهاش خورد. در آن شب همسرش درد نکشید و مگره تا ساعت هفت و نیم یک سره خوابید. طبق معمول، هنگامی که هنوز در رختخواب بود، همسرش برایش یک فنجان قهوه آورد. اولین نگاهش به طرف پنجره اتاق بود که در پشت آن، آسمان همچون روزهای گذشته، سخت ابری بود. تازه وارد حمام شده بود که صدای زنگ تلفن بلند شد. صدای همسرش را شنید که جواب میداد: «بله... بله... یه لحظه آقای لاپوانت...»
چنین چیزی بوی فاجعه میداد. در واقع قرار بود که لاپوانت ساعت هفت و نیم به بلوار کورسل برود و پستاش را تحویل بگیرد. اگر او حالا تلفن میزد...
- الو... خودم هستم...
- گوش کنین رئیس... یه اتفاقی افتاده...
- مُرده؟
- آره
این کتاب با 144 صفحه، شمارگان 770 نسخه و قیمت 6 هزار تومان منتشر شده است.
به گزارش این خبرگزاری، به تازگی همچنین رمان «نقطه امگا» نوشته دن دلیلو با ترجمه کیهان بهمنی روانه بازار کتاب شده است. کیهان بهمنی رمان تازهای از دندلیلو نویسنده صاحبنام ایتالیایی ـ آمریکایی و برنده جایزه پن فاکنر و پولیتزر را با عنوان «نقطه امگا» ترجمه و منتشر کرد.
این رمان که توسط نشر روزنه به تازگی روانه بازار کتاب شده است داستانی در نقد سیاستهای جنگطلبانه پنتاگون و کاخ سفید را مطرح میکند.
در رمان «ریچارد الستر» تئوریسین جنگ و مشاور سری پنتاگون پس از سالها کار در مراکز سری سیاستگذاری آمریکا، در حرکتی خودخواسته به نقطهای دور دست در ناکجاآباد میرود تا سالهای باقیمانده عمرش را به دور از هیاهوی زندگی شهری در آرامش سپری کند. اما فیلمساز جوانی که مایل است درباره زندگی او فیلمی بسازد به دیار او میرود و بهانهای برای رمزگشایی از باندهای مافیای قدرت و سیاستمداران جنگ طلب آمریکایی میشود.
بهمنی در باره این نویسنده آمریکایی پیش از این به مهر گفته بود: دلیلو در زمره نویسندگان پست مدرن ایالات متحده به شمار میرود که نثر سنگینی دارد و مطالب خود را معمولا در چند لایه معنایی روایت میکند و اساسا اعتقادی به بیان ساده روایت داستانی ندارد و در طول داستانهایش به طور مدام به بازی با نثر و کلام میپردازد.
به گفته این مترجم، دن دلیلو در ادبیات خود به شیوهای از تجربهگرایی مایل است که به نوعی پیش از او در آثار دونالد بارتلمی نیز دیده میشده است.
دن دلیلو در بخشی از این رمان و به نقل از قهرمان داستانش ـ الستر ـ مینویسد: از خشونت متفرم. حتی از فکر کردن بهش هم وحشت دارم. فیلمهای خشن هم نگاه نمیکنم. وقتی در تلویزیون اخبار کشتهها و زخمیها را نشان میدهند رویم را بر میگردانم. یک بار وقتی بچه بودم، دعوا کردم. بعد حالم بد شد. خشونت باعث میشود خون توی رگهایم منجمد شود. یک روز به آنها درباره جنگ حرف زدم. گفتم زمزمههایی راجع به عراق هست. گفتم ما داریم سر موضوعات هستهای با دولتها لاس میزنیم. یک زمزمههایی به گوشم میرسید. ولی این را از من بشنو. اوضاع تغییر میکند. اتفاقاتی در شرف وقوع است. اما مگر ما همین را نمیخواهیم؟ مگر سنگینی بار آگاهی غیر از این است؟ ما هر چه که داشتیم استفاده کردیم. ماده میخواهد خودآگاهی خودش را از دست بدهد. ما همان قلب و ذهنی هستیم که ماده بهش تبدیل شده است. وقتش است همه چیز را تعطیل کنیم. فعلا این تنها انگیزه ماست.
رمان نقطه امگا در 166 صفحه و با قیمت 7850 تومان منتشر شده است.
6060