تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۹۲ - ۲۲:۰۹

یکبار دیگر باید در باره آمارهای پیشرفت علمی ما بررسی مجدد صورت گیرد. پیشرفت علمی بسیار مهم است. از نان شب هم واجب تر. آیا واقعا پیشرفت کرده‌ایم؟‌ چه قدر؟‌ چه اندازه با قله های پیشرفت علم در جهان فاصله داریم؟‌ آمار غلط، اگر غلط باشد، در اینجا بدترین زیان را برای ما داشته و دارد.

حقیقت آن است که دولت نهم و دهم دولت علم گرا نبود. آن روزی که رئیس دولت سابق ایستاد و گفت: مهندسی داریم که روی زمین را نگاه می کند و می گوید که در دل زمین چیست، باید یقین می کردیم که دولت یاد شده، اعتقاد به علم و دانش ندارد. البته کسان زیادی در دستگاه اجرایی و سیستم آموزشی کشور اعم از وزارت آموزش و پرورش و علوم و بهداشت بودند که به علم بها می دادند، یا بهتر بگوییم نمی توانستند در حد معمول بها ندهند، چون به هر حال جوانان این مملکت جویای علم اند و برای همین هم خود را آواره دنیا کرده اند و هر ذلتی را به خود خریده اند تا علم بیاموزند، اما وقتی رئیس دولت این طور فکر کند، پیداست تا چه اندازه اوضاع نابسامان است.
و اما رهبری... طی سالیان متمادی، هر بار که با استادان و دانشجویان بوده‌اند، روی علم آموزی تاکید داشته و دارند. سخنان بسیار متین، توصیه های جدی، گوش دادن به ایرادات که نمونه اش همین مورد اخیر بود، ... اینها همه نشان از آن دارد که رهبری روی پیشرفت علمی تاکید زیادی داشته و دارند و اهمیت آن را بسیار بسیار می دانند
.... ولی اشکال این است که کسی نیست که این مطالب را در سیستم اجرایی کشور وارد کند و بکار ببنندد. برای آن بودجه بگذارد، برنامه ریزی کند و سنجش درستی از پیشرفت آن داشته باشد؟ رهبری هم علی القاعده و به درستی خودشان دخالتی نمی کنند و این کار را به دولت واگذار کرده‌اند که اقدام درستی هم هست.
در واقع توصیه کردن از سوی رهبری تنها بخشی از کار است، آنچه مهم است اجرایی کردن این توصیه هاست. بکار بستن این مطالب است. و این در حالی است که جز به اندک از آنها، توجهی نمی شود. خدا می داند این آمارهایی هم که داده می شود، و طبعا خدمت رهبری هم داده می شود و ایشان با اطمینان به آن مطالب استناد می کنند، چه اندازه درست است.
البته واضح است که سرعت ما در قیاس با بیست سال قبل بیشتر شده است و به خصوص در صنعت به دلیل ورود بخش تجربی به آن و نیز به خاطر تحریم، جدی تر شده‌ایم. اما آیا سیستم درسی و دانشگاهی ما همراه با آن و مطابق آنچه در دنیا وجود دارد پیش رفته است؟‌ من که بعید می دانم. دست کم آثار آن در حوزه هایی که ما آشنا هستیم، بسیار اندک است. تازه، هر بار که سعی می کنم آنها را جدی بگیرم، وقتی وضعیت دولت قبلی و وزرای مربوطه را می بینم، یک مرتبه، در حد قالب تهی کردن، عقب نشینی می کنم.
اکنون که دولت جدیدی آمده است، و امیدواریم وزیرش به افراط فکر نکند و داستان قلع و قمع پیش نیاید، امید داریم در این بخش توجه ویژه صورت گیرد. از همه استفاده شود. در انتخاب استادان رفاقت و دوستی کنار گذاشته شده و سختگیری شود. این قبیل مطالب که مثلا بچه ده دوازده ساله انرژی هسته ای تولید کرده است یا این که فلان آدم عجیب، فلان داروی شگفت را درست کرده و مطالبی از این درست را کنار بگذارد. عقل خدادادی نعمت برزگی است.
وزارت علوم، وزیری می خواهد که به علم فکر کند، همان طور که در وزارت نیرو وزیری می خواهیم که به تولید نیرو انرژی فکر کند و در بهداشت وزیری می خواهیم که به بهداشت فکر کند. راستی، علم چیست؟ آیا کسی در پی دستیابی به آن هست؟ به نظر می رسد باید همه وزارت خانه، همه وزرات خانه، از وزیر تا آبدارچی و راننده، بسیج شود تا «علم» بدست آید. باید محدودیت ها برداشته شود تا علم ارزش واقعی خود را نشان دهد. باید کاری کنیم که بچه های ما برای علم به بلاد غربت نروند. باید کاری کنیم که بچه های ما باور کنند اینجا هم چیزی برای یاد گرفتن هست. حتی اگر شده استاد بیاوریم در اینجا و علومی را که ربطی به سیاست و پدرسوختگی و وابستگی ندارد را تقویت کنیم. این کار چه منعی دارد؟ خدا پدر قاجارها را بیامرزد که دارالفنون را با همین استادها درست کردند و اساس این علم جدید را در ایران گذاشتند. (آدم های وابسته به غرب را هم لعنت کند).
و مجددا توصیه به دولت جدید این که آنچه در طول پانزده سال گذشته رهبری در باره پیشرفت علمی گفته را جدی بگیرید و اجازه ندهید علم، به صورت خودسر پیش برود، بلکه تلاش کنید با برنامه و رو به جلو حرکت کنید تا کارنامه روشنی در چهار سال بعد داشته باشید.

"