به گزارش خبرآنلاین، چاپ دوم کتاب خواندنی «زندگی نامه کریستیانو رونالدو» نوشته تام اولد فیلد با ترجمه ای از محمدحسین برومند و حسین کشاورز از سوی انتشارات خبر امروز و کتبیه زرین منتشر و روانه بازار نشر شد.
این کتاب در فصول یازده گانهای به مرور زندگی این ستاره فوتبال جهان از دوران کودکی تا حضور در رئال مادرید پرداخته است. «دوران کودکی، شروعی نو در منچستر، محقق شدن رویاها، اندوه فصل دوم، جام جهانی 2006، سرانجام قهرمانی، یورو 2008 و حضور در رئال مادرید» عناوین بخشهای این کتاب است که زندگی فردی و حرفهای او را به شکل مینیمالیستی روایت میکند و اطلاعات تازه و جالبی را همراه با نقل قولهای چهرههای برتر فوتبال جهان درباره او به مخاطب منتقل میکند.
در پشت جلد کتاب میخوانیم: «رونالدو ستاره فوتبال پرتغال، اولین مهارت های فوتبال خود را در جزیره محل تولدش مادریا زیر نظر پدرش آموخت. او مردی خانواده دوست است که به ندرت وقت دیدن برنامههای تلویزیون را دارد و اوقات فراغت خود را با آشپزی پر می کند و معمولا قبل از تمریناتش این کار به او آرامش میدهد.»
بخش هایی از فصل اول و دوم کتاب را در ادامه بخوانید:
«خانه کوچکی داشتند که بسیار محدودشان میکرد و به حدی شلوغ بود که ماشین لباسشویی را در سقف نصب کرده بودند. دوران خوشی را با برادر و خواهرهایش گذراند که خاطرههایش دلنشین است. مادر مستخدم و پدر باغبان بود. با اینکه از لحاظ مالی در شرایط خوبی نبودند، اما آنها همیشه مراقب فرزندانشان بودند. این سبک زندگی به او ارزش خانواده و اهمیت سختکوشی را یاد داد. رابطه ای عالی با پدرومادر داشت و بویژه مادرش را بزرگترین حامی و الهام بخش خود میداند. هر دو نفر او را بسیار به فوتبال تشویق کردند و خواستند که از استعدادش در فوتبال نهایت استفاده را ببرد.
*
هرچند خانواده گرمی داشت اما زندگی برایش آسان نبود؛ پدر اکثر اوقات مست بود و این فشار زیادی بر خانواده وارد میکرد. و برای نزدیکانش دردناک بود. مادر یکبار به دیلیمیل گفت که رونالدو بارها و بارها پیشنهاد داد که هزینه درمانش را بدهد اما پدرش موافقت نمیکرد؛ وابستگی او به الکل، اوضاع نگران کنندهای رقم زده بود که خاطرات بسیار بدی در دوران کودکی برایش به جا گذاشت.
مشکل سرانجام بالا گرفت و مادر به این نتیجه رسید که نمیتواند با پدرش زندگی کند؛ آنها تصمیم گرفتند از هم جدا شوند هرچند توافق آنها دوستانه بود. و هر دو به زندگی در شهر فونچال ادامه دادند. اما این مشکلات به شدت روی کریستیانو تاثیر گذاشت. او آن هنگام دور از مادیرا بود و این تصمیم آنها برایش دشوارتر هم شد...
*
در ابتدا بازیکنی خجالتی و خام بود اما دشواری های بسیاری را پیشتر تجربه کرده بود و از خطراتی که در راه زندگی کمین کردهاند آگاه بود. تجربه او در زمینه مشکلاتی که پدر و برادرش(اعتیاد) ایجاد کرده بودند به او این اطمینان را میداد که از افراط بپرهیزد. مادرش میگفت: کریستیانو دیده مشروبات الکلی و مواد مخدر چه بلایی بر سر نزدیکانش آورده است به همین دلیل است که او چنین فردی شده. او تنها یک اعتیاد دارد آن هم به فوتبال.
*
حرف و حدیث درباره رفتن او به منچستر زیاد بود. و خیلی ها به مربی با تجربهای مثل فرگوسن انتقاد میکردند که چرا او را انتخاب کرده است ولی او در جوابشان می گفت: کریستیانو در سن 18 سالگی تجربه بازی در لیگ برتر پرتغال را دارد و با اینکه هنوز خیلی جوان است اما مهارتهای منحصر به فردی دارد، به انتخابم ایمان دارد.
*
بزرگترین خوش شانسی او این بود که کارلوس کیروش کمک مربی تیم، پرتغالی بود و هرجا در فهمیدن یا صحبت کردن انگلیسی مشکل داشت به کمکش می آمد اما از بخت بد، او به رئال مادرید رفت و رونالدو مجبور شد زبان انگلیسیاش را تقویت کند. کیروش تلاش بسیاری کرده بود که رونالدو به یونایتد برود...»
این کتاب در 172 صفحه پالتویی با قیمت 15هزار تومان تجدید چاپ شده است.
6060