محمود حاجزمان: نظریهای که امروزه بیش از سایر نظریات در خصوص منشاء ماه مورد قبول اخترشناسان است، نظریه «برخورد عظیم» نام دارد. طبق این نظریه، در روزهای اولیه شکلگیری منظومه شمسی دو جرم بزرگ به یکدیگر برخورد کردند. یکی از این اجرام در نهایت به زمین تبدیل شد و جرم دیگر به قمر آن مبدل شد: ماه. اما هفته گذشته و در کنفرانس منشاء ماه (Origin of Moon) در لندن، پرفسور دیو استیونسون، متخصص علوم سیارهای از دانشگاه کلتک، سخنرانی فریبندهای را ارائه کرد. وی نظریه جایگزین جالبی برای این موضوع دارد: شاید زمین ما خیلی ساده قمر سیاره دیگری را دزدیده باشد!
زمین یک قمر دارد. مریخ دو قمر دارد، و مشتری نزدیک به 50 قمر دارد. اما ناهید چه؟ این سیاره هیچ قمری ندارد. بر اساس نظریه استیونسون، زمین قمر ناهید را از مدار این سیاره بیرون کشیده و آن را به داخل مدار خود آورده است. نظریهای که با در نظر گرفتن اندازه ماه، امکان آن از نظر فیزیکی دور از ذهن نیست.
نظریه برخورد عظیم مشکلات خاص خود را دارد. اندازه قمر زمین نسبت به سیاره مادر خود به مراتب بزرگتر از اقمار سایر سیارات منظومه شمسی است. بر اساس محاسبات، این نظریه مستلزم آن است که دو جرم نسبتا بزرگ با سرعتی زیاد، و تحت زاویه خاصی به یکدیگر برخورد کرده باشند؛ در غیر این صورت یکی یا هر دو جرم اصلی کاملا پودر میشدند.
استیونسون میگوید: «علت جذابیت این نظریه این است که زمین و ناهید به یکدیگر خیلی نزدیک هستند. آنها جرمی مشابه دارند، و اغلب مردم تصور میکنند که نحوه شکلگیری آنها نیز باید مشابه هم باشد. بنابراین سوالی که مطرح میشود این است که اگر ناهید و زمین به نحو مشابهی شکل گرفتهاند، چطور زمین قمر دارد ولی ناهید قمری ندارد؟»
البته استیونسون اصرار خاصی بر نظریه جدید خود ندارد. این نظریه برای شباهت زمینشناختی نمونههای جمعآوری شده از ماه با هسته زمین پاسخی ندارد؛ موضوعی که یکی از پشتیبانهای کلیدی نظریه برخورد عظیم است. استیونسون نظریه جدید را صرفا به این علت مطرح کرده که فکر میکند احتمال مذکور جذابیت خاصی دارد. از نظر وی، حتی با وجود سوالات فراوانی که کماکان باید پاسخی برای آنها پیدا کرد، فکر کردن به احتمال جدید صفای خاصی دارد.
۵۳۲۷۵