محمدصالح نیکبخت می‌گوید هم از لحاظ ماهوی و هم از لحاظ تشریفات، اجرای حکم قاچاقچی اعدامی پایان یافته و دیگر جایی برای اجرای مجدد حکمی که قبلا اجرا شده است وجود ندارد.

فهیمه حسن‌میری: مردی که اعدام شده اما زنده مانده است. این ماجرایی است که این روزها موضوع بحث قرار گرفته و بعد از اظهار تعجب، این سوال را به همراه دارد که حالا تکلیف چیست؟ باید زنده بماند یا باید دوباره اعدام شود؟ جالب اینجاست که قانون هم پاسخ روشنی برای این سوال ندارد و برای این موضوع نادر رویه قضایی هم وجود ندارد که بتوان به آن استناد کرد. در این میان عده‌ای موافق اعدام مجدد او هستند و استدلال می‌کنند که این فرد برای جامعه خطرناک است و باید دوباره اعدام شود و عده دیگری معتقدند حالا که یک بار اعدام شده و جان سالم به در برده دیگر نباید اصراری روی سلب حیات او وجود داشته باشد. اما نظر فقها و حقوقدان‌ها راجع به این قضیه چیست؟ درباره این موضوع نظر محمدصالح نیکبخت، وکیل دادگستری و حقوقدان را پرسیدیم.

در ماجرای فردی که اعدام شده اما زنده مانده است، بحث‌های زیادی درباره اعدام مجدد یا زنده ماندن او مطرح است. نظر شما به عنوان یک حقوقدان درباره این قضیه چیست؟

اصولا باید به این نکته توجه داشت که احکام مدنی و جزایی فقط یک بار انجام می‌شوند. درمورد مجازات اعدام، هم از لحاظ قانونی درمورد صدور حکم و اجرای آن و هم درمورد تشریفات اجرای حکم، قانون و آیین‌نامه مشخص وجود دارد و آن این است که پس از رسیدگی در دادگاه که معمولا در مورد صدور حکم اعدام دقت و جدیت زیادی می‌شود و در این موضوع حکم از موارد حدود و قصاص نبوده و حکم اعدام از نوع مجازات‌های تعزیری بوده است، پس از صدور در دادگاه انقلاب بجنورد، به دلیل موضوع جرم ارتکابی محکوم‌علیه حکم صادره به دادستانی کل کشور فرستاده شده و قضات دادستانی کل کشور که معمولا از قضات باسابقه هستند، صدور حکم اعدام را از لحاظ ماهوی و شکلی تایید کرده‌اند. بنابراین پس از تایید حکم اعدام باید تشریفات اجرای حکم اعدام هم رعایت شود. برای تشریفات اجرای حکم باید قبل از اجرای حکم، فرد را از اجرای حکم مجازات او مطلع کرد و به او تکلیف می‌شود چنانچه وصیتی دارد بکند و قبل از اجرای حکم باید محکوم‌علیه توسط پزشکی قانونی معاینه و سلامت او تایید شود. پس از آن، حکم اجرا می‌شود و بعد از اجرای حکم صورت‌جلسه‌ای با حضور مقامات زندان و نماینده دادستان شهر محل اجرای حکم و سایر مقاماتی که در آیین‌نامه پیش‌نویس شده تنظیم می‌شود که در آن قید می‌شود حکم اجرا شده است. به این ترتیب حکم صادره درمورد محکوم‌علیه به طور کامل هم از لحاظ ماهوی و هم از لحاظ تشریفات اجرای حکم پایان یافته و دیگر جایی برای اجرای مجدد حکمی که قبلا اجرا شده است وجود ندارد.

در این باره قانون مشخصی هم داریم؟

در این مورد قانون ما ساکت است و با فقدان قانون در این مورد نمی‌توان بر اساس برداشت شخصی و نظری مجددا جان انسانی که به صورت معجزه‌آسایی از اجرای حکم اعدام رهایی یافته است با اجرای مجدد حکم گرفت.

 نگاه فقهی به این موضوع چگونه است؟

در اصول فقه بحثی وجود دارد به نام "مرّ و تکرار" و آن این است که اگر امر آمر دلالت بر دستور اجرای کاری کند، این بحث وجود دارد که اگر مکلف فقط یک بار آن امر مورد درخواست را به جا آورد تکلیف و امر از او ساقط می‌شود. هرچند در این مورد عده‌ای به تکرار نظر دارند ولی تقریبا نظر مشهور این است که در صورتی که امر آمر بر تکرار باشد، باید در خود آن امر یا به صورت صریح امر شود یا این که قرینه‌ای بر آن تکرار وجود داشته باشد. حالا در این پرونده، امر آمر که حکم حاکم بوده است اجرا شده و صورت‌مجلس تنظیم شده هم که علی‌القاعده صحیح است، تنظیم شده و در جایی هم دستور تکرار نیامده است بنابراین این نظر که گفته می‌شود چون امر حاکم به سلب حیات محکوم علیه بوده و این حیات هنوز باقی است، دور از قواعد و مقررات است.

ممکن است با سکوت قانون در این زمینه، حکم اعدام مجدد برای این فرد صادر شود؟

اگرچه ما در قانون نص صریحی درمورد تکرار این امر یعنی مجازات اعدام یا تکرار نشدن آن یعنی پایان موضوع نداریم، اما در یک مورد که مربوط به اجرای حدود است، موضوعی مشابه این داریم و آن این است که در مجازات رجم (سنگسار) در حین اجرای حکم رجم محکوم‌علیه بتواند خود را از آن چاله که تا بالاتر از کمرش در خاک است خارج کرده و فرار کند، مجازات رجم درمورد او مجددا تکرار نمی‌شود. با توجه به وحدت ملاک در این مورد به نظر می‌رسد مانند آن مساله هم دیگر نمی‌شود کسی که از اعدام یا سلب حیات به صورت معجزه‌آسایی نجات یافته، مجددا حکم را برایش اجرا کرد یا این که او را به خاطر جرم ارتکابی قبلی محاکمه و محکوم به اعدام کرد بنابراین نظر کسانی که می‌گویند مجددا باید او را اعدام کرد با قرائن و وجوه مطرح شده مغایرت دارد. ضمن این که باید گفت در این مورد موضوع حکم، نه حق‌ا... است و نه حق‌الناس و شاکی خصوصی هم وجود ندارد و جرم استنادی به او از جرایم تعزیری است که با آنچه مورد نظر قانونگذار بوده، تکرار مجدد و اصرار بر سلب حیات فردی از خواسته‌های قانونگذار ما نیست.

 نظر شما درباره این که گفته می‌شود می‌توان به جای اعدام برای او حبس ابد در نظر گرفت تا هم او اعدام نشود و هم جامعه مصون بماند چیست؟

من معتقدم این فرد مجازات جرمی که انجام داده را چشیده و به نظر من درست نیست که مجددا مجازاتی برای او در نظر گرفته شود زیرا مجازات اولیه تعیین شده برای او اعدام بود و آن حکم به صورت عملی درمورد او اجرا شده و به تایید مقامات ذیربط رسیده بنابراین جایی برای مجازات مجدد او باقی نمی‌ماند. اگر مجازات اعمال نمی‌شد این امکان وجود داشت که با رعایت شرایطی که در قانون هست مجازات او را تقلیل داد و به حبس ابد تبدیل کرد اما در حال حاضر می‌بینیم که این مجازات تایید و انجام شده است.

موافقان اعدام مجدد این فرد استدلال می‌کنند این که یک بار برای او حکم اعدام صادر شده به دلیل خطرناک بودن او برای جامعه است و اگر زنده بماند این خطر همچنان وجود دارد.

از آنجایی که فرد محکوم به خاطر صیانت جامعه از اعمال ارتکابی او و امثال او به اعدام محکوم شده است، می‌توان برای این امر راه‌های دیگری جز مجازات اعدام او به کار گرفته شود تا مبادا او مجددا دست به ارتکاب جرایم مشابه بزند و این امر می‌تواند با تحت نظر قرار دادن او، نگهداری در محلی خاص و ممنوعیت از خروج از آن محل برای مدت زمانی معین صورت بگیرد و وسوسه ارتکاب جرم را در شخص از بین ببرد. هرچند بر این باورم که چنین موضوعی آنچنان تاثیری بر او داشته که هرگز گرد جرایم قبلی نمی‌گردد. این اقدامات هم پیشگیرانه است و به عنوان مجازات نیست بلکه به عنوان تمهیداتی است که برای پیشگیری از ارتکاب جرم صورت می‌گیرد.

این اتفاق اصلا سابقه نداشته است؟

این اتفاق احتمالا در موارد دیگر هم بوده ولی در ایران برای این حالت نه حکم قانون وجود دارد و نه فتوای معتبری در این مورد دیده شده است و نه این که به صورت وحدت رویه درآمده است و به همین جهت اصل حرمت حیات انسان ایجاب می‌کند که در این مورد با توجه به رهایی او از اعدام دیگر حکم اجرا شده را در مورد او جاری نکنیم.

 چرا قانون در این زمینه تکلیف را مشخص نکرده؟ نوعی خلاء قانونی است که باید رفع شود؟

قوانین و مقررات بر اساس ضرورت‌ها و اتفاق‌های پیش‌آمده وضع می‌شوند و چنین موردی نادر است و تاکنون وجود نداشته و از طرف دیگر زمان پیش‌بینی شده برای نگهداری شخص روی طناب دار آنقدر زیاد است که احتمال حیات فردی که به گواهی پزشکان و مسئولان حاضر در آنجا اعدام شده است بسیار کم بوده است.


47234

منبع: خبرآنلاین