عربستان در آشکارترین حالت ممکن مترصد دخالت در امور داخلی آمریکا شده است.آیا موفق خواهد شد؟بعید است. ایالات متحده هر گز به به هیچیک از متحدان خود اجازه دخالت در امر داخلی خود را تخواهد داد. در این میان شرایط ایران چگونه خواهد شد. باید انتظار کشید اما ادامه راه فعلی شاید بهترین راه برای خروج از بن بست باشد.

سیاست خارجی ایالات متحده داری پیچیدگی های خاصی ست که شناخت آنها بیش از آنچه در ظاهردیپلماسی آمریکایی هامشاهده میشود اهمیت دارد. سیاست این کشور  در رابطه با متحدان یا نحوه مقابله با دشمنان و مواردی از این قبیل یک لایه رو دارد و ده لایه زیر. نوام چامسکی روشنفکر آمریکایی چندی پیش در توضیحی پیرامون نسبت منافع ملی آمریکا و اسرائیل گفته بود زمانی که  فقط منافع اسرائیل مطرح باشد واشنگتن قطعا از اسرائیل دفاع میکند،زمانی که منافع واشنگتن و تل اویو مشترک مطرح باشد باید مطمئن بود کاخ سفید از اسرائیل حمایت خواهد کرد اما زمانی که پای منافع و امنیت ملی ایالات متحده در میان باشد بدون تردید آمریکا فقط از منافع خود دفاع میکند.
نمیدانم به خاطر دارید ؟در اواسط دهه 80 میلادی دولت آمریکا جاسوسی کارکشته به نام جاناتان پولارد را در مرکز تحقیقات نیروی دریایی بازداشت و پس از یک محاکمه فوری و جدی وی را به جرم جاسوسی برای اسرائیل بدون امکان درخواست عفو به حبس ابد محکوم و اسرائیل را به دلیل جاسوسی و مداخله در امنیت ملی آمریکا به شدت مورد شماتت و انتقاد جدی قرار داد.از آن زمان تاکنون تلاش های دولت های گوناگون اسرائیل برای امکان آزادی وی نا موفق بوده است.
طی دو سه روز گذشته حداقل 2 مقام بلند پایه سعودی در اظهاراتی تعجب آور و مغایر با آنچه تا کنون از مقامات ریاض شنیده شده سخنانی تند و مداخله جویانه علیه سیاست های ایالات متحده ابراز داشتند وبه معنای واقعی کلمه برای مقامات این کشور خط نشان کشیدند .بهانه آنها تغییر نگاه واشنگتن نسبت به تهران بوده است. آگاهان و دیپلماتها هنوز ارزیابی موضع گیری های بسیار تند شاهزاده بندر بن سلطان در محکومیت آشکار سیاست های جدید اوباما و آقای کری در اوایل هفته قبل را به اتمام نرسانده بودند که روز 5شنبه ایراد سخنانی مشابه از سوی شاهزاده ترکی فیصل(برادروزیر خارجه) رئیس سابق سرویس های اطلاعاتی عربستان و سخنگوی غیر رسمی کاخ پادشاهی در عدم پذیرش توام با محکومیت سیاست های جدید واشنگتن همه را دربهت و حیرت فرو برد.این موضع گیری ها به جز حرکتهای اخیر مقامات ریاض در مجمع عمومی سازمان ملل و عدم پذیرش عضویت غیر دائم در شورای امنیت بود که هر دو این اقدام عجیب خلاف عرف دیپلماتی تلقی شد.
اما این دخالت ها چه ربطی به منافع ایالات متحده دارد؟موضوعی ست که توضیح آن نشان خواهد داد در بلند مدت چه مخاطره ای مهمی نه تنها سیاست خارجی ایران بلکه سیاست داخلی آمریکا را تهدید میکند.صرف نظر از ایران، سعودی ها بطور جدی وآشکارا شروع به مداخله در امور داخلی ایالات متحده آنهم به بهانه ایران کرده اند . با چه ابزاری؟ پول!!! بله ریال سعودی و دلار آمریکایی دارد کار خودش را میکند.
این رویه سعودی ها تاکنون در بسیاری از کشورها کارساز بوده و اثر خود را گذاشته است .اما اینکه در صدد برآمده اند با مداخله ای آشکار سیاست خارجی و امنیت ملی و منافع واشنگتن را  یکجا بخرند کاریست تازه  وعجیب . درسیاست خارجی موارد متعددی برای رایزنی بوجود میاید ،اعتراضات شدید صورت میگیرد  یا تا حدی تندی های دیپلماتیکی ردو بدل شود، یا اعمال نفوذ هایی انجام میشود و شاید  پول و هدیه ای هم ردوبدل شود. در دنیای دیپلماسی اینها امری عادی و نسبتا پذیرفته شده است که معمولا پنهان میماند.اما تهدید یک کشور ی قدرتمند و خرید در بست و یکجای سیاست های داخلی و خارجی آن مانند ایالات متحده از آن جنس کارها و مواضعی است که حتی اسرائیل هم تاکنون با کاخ سفید اینگونه برخورد نکرده است. "با ایران نباید رابطه برقرار کنی والا خود دانی!!!".این رفتار نشان میدهد سعودی ها به بهانه ایران در عرصه بین الملل تا به کجا حاضرند هزینه کنند و پیش بروند.اما موضع امریکایی ها چه خواهد بود؟آیا آنان اجازه خواهند داد ریاض از طرف خود و بعدا جامعه عرب اینگونه وارد حیات خلوت کاخ سفید شده و زمین چمن اختصاصی آقای رئیس جمهور را شخم بزنند؟ اجازه ای که حتی به اسرائیل هم نداده اند. بسیار بعید میدانم .نه فقط به دلیل حساسیتی که در امریکا نسبت به در پیش گرفتن اینگونه سیاست های مداخله جویانه وجود دارد، بلکه بیشتر به این دلایل که اولا تسلیم شدن به این گرو کشی های سیاسی آنهم به نفع اعراب و سعودیها قطعا سابقه بدی را بوجود میاورد که منافع ایالات متحده را مستقیما مورد تهدید قرار خواهد داد و مسلما آمریکای ها این کار را نمیکنند. ثانیا سایر دول غربی با آن مخالفت هستند چراکه تبعات خرید و فروش منافع ملی دامن آنان راهم خواهد گرفت. سعودی ها و اعراب خلیج فارسی پولشان که حساب و کتاب ندارد!!به همین دلیل تقریبا تمامی دولت های اروپایی در قبال این مشی جدید سعودی ها سکوت معنا داری کرده اند.
تصور میکنم کاخ سفید نه به صرف موضوع ایران بلکه جلوگیری از یک گروکشی آشکار سعی خواهند کرد در ابتدا با روش قانع کردن (تا کنون بنا به گفته آقای کری موفق نشده اند)و سپس مقابله جدی و بی تعارف دیپلماتیک  مانع ادامه سیاست جدید سعودی ها و سایر دول مشابه شوند.در این میان به نظر میرسد تنها نقاط دلگرمی ونسبتا قابل اتکای سعودی ها3 چیز باشد. اول پاره ای نمایندگان کنگره که در شمار مخالفان قسم خورده آقای اوباما در هر دو حزب ،خصوصا حزب جمهوری خواه قرار دارند دوم اعمال فشار به کاخ سفید از کانال سایر متحدان عرب مانند شورای همکاری خلیج فارس و سوم ایجاد مناسبات جدید ،گسترده و غیر متعاف با کشورهایی مانند روسیه وچین.3 اقدامی که هم اکنون قدم های آنرا برداشته اند. آیا موفق خواهند شد؟فکر میکنم خیر. دستکم بازی چندان مطابق میل سعودی ها پیش نخواهد رفت. اما در طرف دیگر بازی مسئله اصلی برای تهران تنها این نیست. سوال اساسی این است تا آن زمان این سیاست چه هزینه هایی به سیاست خارجی ایران تحمیل خواهد کرد؟.دستگاه دیپلماسی شاید تصور نمیکرد(دستکم تا به این حد)بحث تغییر رویکرد سیاست بین المللیش با مخالفت هایی اینچنین کنترل نشده روبرو شود.مقامات سیاسی در ایران تصور میکردند سیاست جدید تنش زدایی و تحقق آرامش ممکن است از طرف غرب و ایالات متحده جدی گرفته نشود ولی با استقبال کشورهای عربی خلیج فارس روبرو خواهد شد. ولی اکنون همه چیز بر عکس شده است!. حال تهران چه میتواند بکند وکدام استراتژی را باید در پیش بگیرد؟ آنهم با شرایطی که در داخل کشور با آن روبروست.باید گفت برای کاخ سفید که تصمیم خود را گرفته پاسخ تا حد زیادی روشن است. اما پاسخ تهران نباید جز تداوم رویه در پیش گرفته شده و قرار دادن کشورهای عربی و خصوصا عربستان در کار انجام شده چیز دیگری باشد. یعنی منطق حکم میکند چیز دیگری نباشد. با این تفاوت که ضروریست با ظرافت مناسبات خود با عربستان و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را ارتقاء دهد و  دامنه تنش ها را کنترل کند .شما موافق نیستید؟matinmos@gmail.com

 

 

برچسب‌ها