چه کسی باور می‌کند که بین حضور دارکوب‌ها با ترنم پایدار نوای رودها در زاگرس ممکن است رابطه‌ای ژرف و ناگسستنی وجود داشته باشد؟ یادداشت پیش رو، به همین بهانه به رشته تحریر درآمده است ...

    تصاویری را که می‌بینید، گونه‌ای دارکوب موسوم به دارکوب سرسرخ یا کله سرخ با نام علمی Dendrocopos medius است که نگارنده در نیم روز پنج‌شنبه‌ی گذشته - نهم آبان 1392 - به مدت 10 دقیقه افتخار تماشایش را در اطراف رویشگاه‌های جنگلی روستای کلیک در قلب منطقه حفاظت شده البرز مرکزی داشت. به نظرم حضور این پرندگان و مجال تماشای بی‌واسطه و نگریستن به رفتارشان، یکی از بخت یاری‌های آدم‌هایی است که طبیعت را دوست دارند؛ اصلاً انگار امکان تماشای آنها، هدیه‌ای است غیرقابل ارزشگذاری از سوی خدای مهربان طبیعت به مشتاقانش که بی‌منت اهدا می‌شود. درست همانگونه که زنگ باران به صدا درمی‌آید، آن زمان که نسیم عطشی در هیچستان سهراب در بن برگی می‌دود ...

    حتی شاید تصورش را هم نتوانید بکنید که تماشای این دارکوب زیبا و گوش سپردن به صدای آشنا و ضرباهنگ بی‌نظیرش در سکوت جنگل، تا چه اندازه روزم را ساخت، آنقدر که هنوز هم با یادآوری آن لحظه‌ها انگار از نو انرژی می‌گیرم ...

    خواستم بگویم آن گونه که دکتر کوچ‌بیده یکی از کارشناسان سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور اخیراً در یک نشست تخصصی در کمیته محیط زیست و توسعه پایدار تات اعلام کردند، بر بنیاد نتایج یک پایان‌نامه‌ی دانشگاهی، به نظر می‌رسد رابطه‌ی معنی‌داری بین کاهش شمار جمعیت دارکوب‌ها در جنگل‌های زاگرس واقع در استان ایلام و افزایش آفتی به نام سوسک چوبخوار به تأیید رسیده است. زیرا لارو این سوسک، یکی از طمعه‌های مورد علاقه‌ی دارکوب‌ها محسوب می‌شد که متأسفانه به دلیل دخل و تصرفات شدید انسانی، ورود بیش از حد دام و عملیات زراعی در زیراشکوب جنگل‌های بلوط و همچنین هرس شدید درختان برای تأمین نیاز علوفه‌ای و گرمایشی روستائیان سبب شده تا اغلب زیستگاه‌های دارکوب‌ها از میان رفته و دیگر نوای آشنا و موسیقی خوشایند و ضرب‌گونه‌ی این پرنده‌ی مفید و زیبا را کمتر بتوان در زاگرس شنید؛ انگار که این ضرب زمین در ضربان دل ماست که گم شده است ...
    همان زاگرسی که اگر نباشد، بی‌شک حال کارون، جراحی، مارون، کرخه، سفیدرود، زاینده رود، زرینه رود و سیمینه‌رود هم خوب نخواهد بود ...

    می‌بینید هموطنان عزیز من که تا چه اندازه اجزاء بوم‌سازگان (اکوسیستمی) ی که در آن زیست می‌کنیم، به هم پیوسته و از یکدیگر متأثر است؟
    برای همین است که در پیشانی این یادداشت نوشته‌ام: دارکوب‌ها که بروند، با خود بلوط‌ها را هم می‌برند؛ چرا که یا جای آنهاست و یا جای سوسک‌های چوبخوار ... و البته وقتی این سوسک‌ها دست بالا را بگیرند، معلوم است که نوای دل‌انگیز خروشان‌ترین رودخانه‌های کشور هم به لکنت می‌افتد! نمی‌افتد؟
    قدر طبیعت‌مان را بدانیم و با درک قوانینش، کاری نکنیم تا به قانون او، بربخورد و ضرب زمین در ضربان دل‌ها، گم شود ...
    همین و تمام.

    برای مطالعه بیشتر:
    - داستان انقراض یک گونه وابسته به زیستگاهی ویژه؛ جایزه 50 هزار دلاری بی‌برنده برای یافتن دارکوب نوک عاجی
    - ماجرای سنجاب‌ها و حضور آنها در زاگرس هم یه جورایی شبیه به قصه‌ی دارکوب‌هاست! یادتان هست؟
    - و این هم قصه‌ی هرس ناجوانمردانه‌ی بلوط‌های زاگرس!

منبع: خبرآنلاین