نگاهی به رفتار متحدان سنتی آمریکا در خاورمیانه نشان می دهد که مشکل فقط بی اعتمادی آنها به ایران نیست بلکه بیش از همه بی اعتمادی آنها به دولت اوباماست.

مارک کاتز، استاد علوم سیاسی دانشگاه فیرفاکس ایالت ویرجینیای آمریکا در یادداشتی در پایگاه اینترنتی لوبلوگ تحت عنوان:" نزدیکی ایران- آمریکا چه تأثیری بر عربستان سعودی و اسراییل دارد؟" به پیامدهای منطقه ای و بین المللی این نزدیکی پرداخته است. کاتز می گوید اسراییل و عربستان سعودی نگران آنند که با همراهی ایران با جامعۀ بین الملل، دیگر از فشار آمریکا بر این کشور خبری نباشد.
خلاصۀ یادداشت کاتز را می خوانید:
اسراییل، عربستان سعودی و سایر کشورهای حاشیۀ خلیج فارس به شدت نگران تلاشهای دولت اوباما در ازای کاهش فعالیت هسته ای ایران و برقراری رابطه با این کشور هستند. متحدان سنتی خاورمیانه ای آمریکا به واشنگتن هشدار داده بودند که ایران قابل اعتماد نیست و معامله با این کشور اصولاً به صلاح نیست.
اسراییل و عربستان سعودی از این مسئله به شدت عصبانی و آشفته هستند و متعجب اند از اینکه دولت اوباما با آگاهی از این احساس ناخوشایند متحدان همچنان مسیر خود را می رود. نگاهی به رفتار آنها نشان می دهد که مشکل فقط بی اعتمادی عربستان سعودی و اسراییل به ایران نیست بلکه بیش از همه بی اعتمادی آنها به دولت اوباماست. اما پرسش اینجاست که آمریکا در مقابل این موضع متحدان چه خواهد کرد؟
به نظر می رسد قوی ترین واکنش آمریکا به همین بدبینی متحدان بود که سبب شد تا واشنگتن میزانی از بازدارندگی را در مورد ایران به کار گیرد. در واقع آنچه که اسراییل و عربستان را نگران می کند، ترس از این مسئله است که در صورت تقویت رابطه ایران- آمریکا، دیگر از این سیاست بازدارندگی خبری نباشد. در نتیجه، این احتمال وجود خواهد داشت که آمریکا فشار بیشتری به عربستان سعودی و اسراییل برای تلطیف سیاست هایشان در قبال ایران بیاورد تا مانعی بر سر راه گسترش روابط ایران و آمریکا و روند پیوستن ایران به جامعه جهانی نباشد.
شاید این روند خوب پیش برود اما شاید از طرفی اوباما نتواند همۀ موانع را پشت سر بگذارد؛ چون تحریم ها علیه ایران بسیار سخت است و افکار عمومی آمریکا سالهای متمادی به ایران با نگاهی بدبینانه نگریسته اند و به جز بخش کوچکی از جامعۀ ایرانیان آمریکایی، تنها شمار اندکی خواهان بهبود روابط تهران- واشنگتن هستند.
اما در صورت بهبود روابط ایران و آمریکا این روند تا اندازه ای تغییر خواهد کرد. شرکتهای آمریکایی به خصوص در حوزۀ نفت، همواره خواهان رابطۀ تجاری با ایران بوده اند، اما تحریم ها و تصویر منفی ایران مانع از این امر شده بود. بهبود روابط تهران- واشنگتن می تواند فعالیت های اقتصادی را افزایش داده و تلاش بیشتری برای کاهش تحریم های ایران صورت گیرد؛ تحریم هایی که به اعتقاد آنها زمینه های فعالیت بیشتر و بهره برداری کشورهای اروپایی، روسیه و چین را فراهم کرده است.
از طرفی بهبود رابطه میان تهران- واشنگتن می تواند لابی های ارمنی- آمریکایی را نیز منتفع کند. آنهایی که معتقدند رابطۀ بهتر میان ایران و آمریکا می تواند منجر به کاهش وابستگی آنها به روسیه از طریق ترکیه و آذربایجان شود؛ همسایگانی که ارمنستان همواره با آنها دچار مشکل بوده است. و به رغم مشکلات و اختلافات با ارمنستان، آذربایجان، قزاقستان، ترکمنستان و کمپانی های نفتی فعال در آنها نیز از صادرات نفت از طریق ایران بسیار استقبال می کنند.
از سویی نگرانی آمریکا از طالبان و همۀ تلاش آنها در راستای بازدارندگی آنها می تواند با بهبود رابطه با ایران موثرتر باشد. ایران می تواند مسیر و شریک بهتر و قابل اعتمادتری از پاکستانِ غیرقابل اطمینان و یا مسیر طولانی و پرهزینۀ از طریق روسیه و یا آسیای مرکزی برای حمایت از نیروهای دولتی افغانستان باشد.
اگر همۀ اینها - و سایر موارد پیش بینی نشده - در راستای بهبود روابط میان طرفین تقویت شود، نگرانی عربستان سعودی، اسراییل و سایر کشورها این خواهد بود که شاید دیگر نشود واشنگتن را برای اعمال فشار بیشتر علیه ایران متقاعد کرد. در واقع همین دلیل است که بیش از هر زمان دیگری اسراییل و سعودی را نگران کرده است.
در هر حال، رابطۀ خصمانۀ میان ایران- آمریکا به سیاست های خصمانۀ ایران در قبال اسراییل و یا در قبال عربستان پایان نداده است و حتی ممکن است در آینده این تخاصم ادامه یابد. بهبود روابط میان تهران- واشنگتن نیز نمی تواند ایران را به دوست اسراییل و یا عربستان سعودی تبدیل کند. اما بهبود روابط میان ایران و آمریکا فرصت مناسبی است برای ایران تا ببیند که چگونه می تواند هزینه- فرصت های موجود را محاسبه و آن را در رفتار خود در قبال متحدان سنتی آمریکا در منطقه به نمایش بگذارد.

ترجمه: زهرا خدایی

5252

منبع: خبرآنلاین