یادداشت پیش رو به انگیزه‌ی مشاهده‌ای است که شاید برای شما هم بارها پیش آمده باشد؛ این که به نظرتان چرا فهم محیط زیست در ایران اغلب به نظر می‌رسد با ثروت بیشتر رابطه‌ی معناداری را نشان نمی‌دهد؟

    صبح یکشنبه - سوم آذر 1392 - در زمانی که محور کرج به چالوس را برای رسیدن به همایش نوشهر - که داستانش را در یادداشت پیشین شرح دادم - می‌پیمودم، با منظره‌ای روبرو شدم که البته اغلب شما آن را دیده‌اید! ندیده‌اید؟ این که سرنشین یک خودرو چند صد میلیونیBMW - که تصویرش را می‌بینید - به راحتی آب خوردن، بطری خالی آب معدنی خود را از خودرو در حال حرکت خویش به بیرون پرتاب کرد و رفت!
    اما چرا؟

    چگونه است که در اینجا قانون مشهور پانایاتو جواب نمی‌دهد؟!
    پروفسور تئودور پانایاتو (استاد دانشگاه هاروارد و رییس مؤسسه بین‌المللی مدیریت) در گزارش وضعیت جهان در سال 2002 که برای سازمان ملل متحد تهیه کرد، به صراحت نوشت: «در سطوح درآمدی پایین و مراحل نخستین توسعه، رشد درآمد با میزان بالاتر تخریب محیط‌زیست همراه است، امّا از آستانه‌ای به بعد، درآمد بیشتر به بهبود محیط‌ زیست اختصاص می‌یابد.» مفهوم سخن ایشان آن است که اگر جامعه‌ای دچار فقر شود، دیگر نمی‌توان از آحاد آن جامعه انتظار داشت که نسبت به تخریب محیط زیستش حساس باقی مانده و برای حراست از آن، هزینه کند.

    شما چه فکر می‌کنید؟ پرتاب زباله به طبیعت ایران نشانه چیست؟ و چرا میزان اندوخته‌ی مالی آن پرتابگر، هیچ ربطی به دفعات پرتابش ندارد؟!

   در همین باره:

    - پرتاب زباله به طبیعت ایران از کدام واقعیت حکایت دارد؟

منبع: خبرآنلاین