این روزها دیگر موادمخدر،فقط از نوع سنتیاش در بازار نیست که بدانیم چگونه باید با آن برخورد کنیم.تنوع موادمخدر صنعتی و سنتی باعث شده است،شناخت انواع موادمخدر به یک ضرورت غیرقابل کتمان برای خانوادهها و جوانان بدل شود.از سوی دیگر پیشی گرفتن تعداد مواد روانگردان جدید در مقایسه با تعداد مواد تحت کنترل کنوانسیونهای بینالمللی باعث شده است که تعداد زیادی از این نوع مواد بدون هیچ ممنوعیتی به نقاط مختلف دنیا ترانزیت شوند.
بر اساس گزارش اخیر سازمان ملل بخشی از موادمخدر در پوششهایی مختلف همچون موادغذایی گیاهی و شادیبخش در کشورهای مختلف توزیع میشود.در همین زمینه دکتر بابک دینپرست معاون کاهش تقاضای مشارکت مردمی ستاد مبارزه با موادمخدر نهاد ریاستجمهوری با اشاره به این موضوع معتقد است: «دستگاههای ذیربط باید نسبت به نظارت و بررسی عملکرد و فعالیتهای عطاریها اقدام کنند.»از سویی دیگر،مصرفکنندگان این ماده به دلیل استعمال مکیدنی این ماده و تحریک ترشحات بزاقی مجبورند به کرات ترشحات بزاقی خود را تخلیه کنند و این تخلیه موجب انتقال بیماریهای عفونی همچون سل و هپاتیت میشود.درخصوص مشکلات،معضلات و راهکارهای این موادمحرک سعید صفاتیان،معاون سابق ستاد مبارزه با موادمخدر در گفتوگو با تهران امروز،اعلام کرد: «تبلیغات قوی قاچاقچیان در مقابل تبلیغات ضعیف دولتی موجب شده است که قاچاقچیان در حال حاضر پیروز میدان باشند و مصرفکنندههای زیادی را به سمت خود بکشانند و این در حالی است که چند سالی میشود جراید به موضوع آگاهی دادن به مردم پرداختهاند اما سوال اینجاست که در کل کشور چند نفر روزنامه و مجله مطالعه میکنند؟»
مواد محرکی که مخدر نیستند!
در این سالها،انواع موادمخدر آنقدر وسیع و گسترده شده است مانند لباس، کفش و کیف که در یک دوره مدلی از آن مد و پرمصرف میشود؛در دورهای دیگر ماده مخدر جدیدی جای آن را به خود اختصاص میدهد.در این وادی گسترده موادمخدر،موادمحرکی نیز به بازار آمده است و مهمترین تبلیغ قاچاقچیها آن که باعث شده جوانان کنجکاو،راحتتر به سمت آن کشیده شوند؛«عدم اعتیادآوری» آن است. علاوه بر آن، دلایل نادرست دیگری که موجب شده برای یک بار هم که شده این مواد «محرک» که با خود نام «مخدر» را یدک نمیکشند امتحان کنند تبلیغات مثبت این مواد از سوی افراد سودجو است. مانند کاهش اضطراب، استرس، تنشهای عصبی،ریلکسیشن،زیبایی، شادابی و حتی بالا بردن هوش و استعداد! «ناس»، «گرس» و «پان پراگ» سردمداران موادمحرک این روزها هستند که غیر از افراد مسن و کمی سن بالا، جوانها و حتی دانشآموزان را نیز به سمت خود کشانده است. علاوه بر آنچه در بالا به آنها اشاره شد قیمت پایین و جرایم سبکتر این مواد نسبت به موادمخدر دیگر موجب شده بیشتر از مواد دیگر مانند تریاک، هروئین و شیشه به سمت آن راغب باشند.
تبلیغات ضعیف دولتی برابر تبلیغات قوی قاچاقچیان
اتفاقی که چندان خوشایند نیست و به گفته کارشناسهای اعتیاد یکی از مهمترین دلایل تمایل به سمت اینگونه مواد، تبلیغات ضعیف دولتی از جمله وزارت بهداشت، وزارت ارشاد، صداوسیما و آموزش و پرورش در مقابل تبلیغات قوی قاچاقچیان است و از سوی دیگر سازمانهای مردم نهاد نیز فعالیتهای کمرنگی در این خصوص انجام دادهاند و علاوه بر آن خانوادهها اعتیاد را فقط برای همسایه میدانند برای همین کمتر تمایل دارند برای آموزش به سراغ مراکزی بروند که اطلاعات لازم را کسب کنند. متاسفانه دسترسی به موادمحرکی مانند «ناس»، «گرس» و «پان پراگ» آنقدر ساده شده است که به گفته معاون سابق ستاد مبارزه با مواد مخدر میتوان آنها را به راحتی آن هم با قیمت نه چندان بالا خریداری کرد . اتفاق ناخوشایندی که هر روز بیشتر از دیروز جوانهای کشور را به سمت خود میکشد و شاید هر روز دیرتر از دیروز باشد تا مسئولان، مردم و خانوادهها فکری برای شکستن این شاخ غول لعنتی پیدا و پیاده کنند.
وقتی از موادمحرک حرف میزنیم از چه حرف میزنیم؟
«در بین سه ماده محرک «ناس»، «گرس» و «پان پراگ»؛ «گرس» در ایران قدیمیتر است که از برگ، ساقه و صمغ گیاه گرس گرفته و به صورت سیگار و نخی فروخته میشود.»این گفتههای سعید صفاتیان،معاون سابق ستاد مبارزه با موادمخدر است.او در این باره میگوید: «ناس» در کشورهای همسایه مانند افغانستان و پاکستان بیشتر به صورت آدامس جویده میشود و حتی به صورت سنت و فرهنگ این دو کشور درآمده است. «پان پراگ» یک ماده محرک جدید است که تقریبا میتوان گفت با ترکیب تنباکو، آهک، خاکستر، ادویههای معطر، ساخارین و اسانسها و افزودنیهای غیرمجاز ساخته میشود. در برخی گزارشها ترکیبات سمی و خطرناکی همچون آرسنیک، کربنات، منیزیم و سرب نیز در این مواد مشاهده شده است و قاچاقچیان معمولا این ماده محرک را به صورت خوشبوکننده در اختیارمصرفکنندهها قرار میدهند. نکته هر سه این مواد، اعتیادآوری شدید آنهاست و متاسفانه غالبا بر این تصور هستند که با مصرف «گرس» یا «ناس» و «پان پراگ» اعتیاد پیدا نمیکنند.
مصرفکنندهها چه کسانی هستند؟
«گرس» را افرادی که سن بالا دارند بیشتر مصرف میکنند و گرسیهای مزمن هستند چون در روز 5 تا 10 نخ میکشند. «پان پراگ» بیشتر جوانها به سمت آن کشیده میشوند که هم به صورت تزریقی،کشیدنی و هم در بستههای شیک خوردنی مثل خوشبوکننده وجوددارد.«ناس» هم بیشتر به صورت جویدنی است و در کشورهایی مانند افغانستان و پاکستان بیشتر افراد سن بالا از آن استفاده میکنند و در ایران هم معمولا افراد سن بالا به سمت «ناس» کشیده میشوند. قیمتهای آنها هم متفاوت است. «ناس» و «پان پراگ» هم قیمتهای مختلفی دارد.برای «ناس» و «پان پراگ» واحد خاصی وجود ندارد.بیشتر کیلویی و بستهای میخرند درنتیجه قیمت آنها متنوع است.
آسیبهای این سه ماده کله پوک کن
عوارض موادمخدر و محرک در کل به سه دسته تقسیم میشود. عوارض جسمی،روانی و اجتماعی.این موادمحرک عوارض جسمی کمی دارند و عوارضشان بیشتر روانی و اجتماعی است.خودکشیها، دیگرکشیها، سوءظنها و... از جمله عوارضی است که بعد از مصرف این مواد دچار آن میشوند و بعد از آن وارد عوارض اجتماعی آن میشویم که خطرناک است.شما با آدمهایی سر و کار دارید که قضاوت ندارند، آینده نگر نیستند، فکر سالم ندارند و همیشه در حال هضیانگویی هستند.توهمهای مختلف بینایی،شنوایی،بویایی و لامسه از جمله توهمهای معمول این محرک هاست. در برخی موارد هم هضیانها به عمل تبدیل میشود،مثلا کسی که پنجره را باز میکند ارتفاع آن 10 طبقه است و این در حالی است که روبهروی خود یک درخت میوه میبیند و میخواهد میوه بکند و از آن بالا به پایین سقوط میکند. یا با ماشین با سرعت 150 کیلومتر بدون خط ترمز به یک دیوار میکوبد یعنی دیواری ندیده! به همین خاطر گفته میشود آسیبهای اجتماعی مصرف این نوع مواد در راس قرار دارد و بعد از آن آسیبهای روانی و جسمی دیده میشود.
راه حل چیست؟
خرده فرهنگ آنقدر در بین سیستم قاچاق قوی است که باید سیستم مقابل قویتر عمل کند.یعنی صداوسیما و وزارت ارشاد به عنوان دو رکن اصلی برنامهریزی کنند که خوشبختانه تفاهم نامههایی بین ستاد مبارزه با موادمخدر و صدا وسیما بسته شده مبنی بر اینکه برنامههایی جهت اطلاعرسانی در این خصوص تهیه شود. چون مردم تلویزیون زیاد میبینند؛حداقل خانواده معتادین گوششان به این برنامهها تیزتر است. اطلاعرسانی در این زمینه بعد از صداوسیما میتواند برعهده نهاد آموزش و پرورش باشد.در حال حاضر 20 میلیون جوان در کشور وجود دارد. نکته حائز اهمیت این است که آموزش و پرورش تا چه حد توانسته است در خانوادهها و دانشآموزان نفوذ داشته باشد؟ وقتی بهدنبال پاسخ این پرسش هستیم، شنیده میشود بودجهها در این خصوص کم است که مجلس و کمیسیون آموزش باید این بودجه را به آموزش و پرورش بدهند؛ اما تمام اینها باعث نمیشود که همه کارها را به گردن دولت بیندازیم. خانوادهها هم مقصر هستند. بسیاری از خانوادهها حاضرند میلیونها تومان خرج کلاس و رفت و آمد فرزندشان کنند. اینکه در آینده برای آنها چقدر مفید خواهد بود را کار نداریم سوال اینجاست که همین پدر و مادر برای فرزندشان در حوزه آشنایی با موادمخدر و محرک چقدر هزینه میکنند؟ خیلی از مراکز وجود دارند که وابسته به بهزیستی و وزارت بهداشت هستند و به مردم آموزش میدهند و تا حدودی در آموزش و پرورش هم در حال شکل گیری است. چرا پدر و مادرها در این کلاسها حضور پیدا نمیکنند؟ چون مردم همیشه احساس میکنند که اعتیاد برای همسایه است. متاسفانه اطلاعرسانی درباره وجود چنین مراکزی ضعیف است که به ضعف اطلاعرسانی سیستمهای دولتی بر میگردد. اگر بدانیم بالاترین آسیب اجتماعی در کشور اعتیاد است و 40 درصد زندانیها، 40-50 درصد جرایم، طلاق، کودکان خیابانی، زنان خیابانی و... وابسته به اعتیاد هستند شاید کمی این زنگ خطر هشدار وجود موادمخدر و محرک را با صدای بلندتری بشنویم و به فکر چاره باشیم. اعتیاد حلقه بزرگ آسیب اجتماعی است.وقتی حلقه در این حد وسیع باشد لازم است نگاه دولت،برنامهای که برای آن ریخته میشود، بودجه در نظرگرفته شده و امکانات آن هم قویتر باشد.
47301