یکی از نیازهای جامعه امروز توجه به تسهیل دسترسی مردم به خدمات اجتماعی مورد نیاز است. با توجه به ساختار جمعیتی ایران که طبق سرشماری سال 1390، 29درصد آن روستایی و 71درصد شهری است، توجه به خدمات اجتماعی در مناطق شهری بهمراتب بیش از پیش ضرورت پیدا میکند. بنابراین با توجه بهپیچیدگی، سیالبودن و نوزایی مسایل اجتماعی از تمامی ظرفیتهای موجود باید برای ارتقای شاخصهای سلامت اجتماعی، کیفیت زندگی، پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و دسترسی آسان و بهموقع مردم استفاده کرد. گرچه در چند سال اخیر در بعضی از مناطق شهری با اهتمام شورای اسلامی و شهرداران، شهرداری نیز در این زمینه فعال شده است که بدون شک شهرداری تهران در این زمینه پیشگام است، اما بهدلیل نیاز جامعه کنونی، شهرداریها باید از یک سازمان خدمات شهری به سازمان خدمات اجتماعی تغییر رویکرد دهند و در این زمینه از تمامی ظرفیتهای خود جهت ارایه خدمات اجتماعی استفاده کنند. ضمن اینکه علاوهبر حفظ ظرفیتهای قانونی موجود چنانچه نیاز باشد قوانین مرتبط برای این حضور موثر شهرداریها بازنگری یا تسهیل شود.
دستگاههای دولتی مرتبط نیز باید از این ظرفیت عظیم شهرداریها در زمینه توسعه شاخصهای سلامت اجتماعی استفاده لازم را بکنند. شهرداریها نیز باید در این راه از ظرفیتهای تشکلهای غیردولتی و انجمنهای مرتبط استفاده کنند و برونسپاری در حوزه خدمات اجتماعی را در چارچوب مقررات بهعنوان یک استراتژی اساسی اتخاذ کنند.
در اینجا لازم است نوع نگاه شهرداران و اعضای شوراهای اسلامی در شهرها نیز متناسب با نیاز جامعه تغییر کند. شهرداری سنتی امروز کارآمدی لازم را در جهت تحقق حقوق شهروندی و رضایت از زندگی نخواهد داشت و بنابراین در رویکردهای نوین ضمن حفظ آنچه ما بهعنوان فعالیتهای گذشته میشناسیم که موثر بودهاند باید به سمت ایدهپردازی اجتماعی در جهت تحقق زندگی اجتماعی در شهرها برویم. این امر مستلزم باور به نقش شهرداریها در حوزه اجتماعی است. بیتفاوتی یا مسوولیتگریزی شهرداری در این زمینه میتواند پیامدهای بسیاری برای جامعه داشته باشد. با توجه به نقش شهرداریها در حوزههای عمرانی، تدوین پیوستهای اجتماعی در پروژههای عمرانی هم باید مدنظر شهرداران قرار گیرد؛ موضوعی که بهندرت در پروژههای عمرانی مدنظر قرار میگیرد گرچه در برخی پروژهها سعی شده از این منظر نیز به موضوعات اجتماعی نگاه شود اما باید بپذیریم که حوزه اجتماعی در تصمیمگیریهای مدیران شهری غریب است؛ موضوعی که نمیتوان بهراحتی از کنار آن گذشت.
همانگونه که شهرداران مسوول حفظ محیطزیست و نظافت شهر هستند باید برای ساختن انسانی که بهرهمند از خدمات شهری میشود نیز اهتمام ویژه داشته باشند. در این راه در کنار مدیران شهری متخصصان حوزه اجتماعی از جمله مددکاران میتوانند شهرداری را در این راستا یاری دهند.
یکی از گروههای هدفی که شهرداریها همانطور که طبق قانون نسبت به آنها مسوولیت دارند و هم با توجه به جایگاه مدیریت شهری میتوانند وظایف خود را افزایش دهند در زمینه افراد کارتنخواب و بیخانمان است که در مصوبه سال 1378 شورایعالی اداری نیز به آن پرداخته شده است و نکتهای که در این زمینه باید به آن توجه شود این است که نوع ارایه خدمات به افراد بیخانمان نباید بهگونهای باشد که زمینه تشویق افراد را برای تکدیگری و بیخانمانی فراهم کند یا زمینه مهاجرپذیری را در نقاط شهری افزایش دهد.
ارایه خدمات به این گروه افراد باید بهگونهای باشد که افراد بعد از دریافت خدمات بتوانند به زندگی سالم و مستقل برگردند و نمود ظاهریشان در جامعه کمتر شود. ارایه خدمات اجتماعی باید با مشارکت افراد خانواده، تشکلهای غیردولتی در کنار شهرداری و با رویکرد محلهمحوری صورت گیرد تا این خدمات بهموقع در تمام مناطق در اختیار ذینفعان قرار گیرد و از ارایه خدمات بهصورت مرکزمحور و مستمر پرهیز کنند چراکه وابستگی افراد به خدمات را افزایش میدهد.
منبع:روزنامه شرق،24 آذر 92/جامعه/صفحه14:تفریح برای کارتن خواب ها؟