درباره پرسش های کلیشه ای از ارتباط خانواده با سلامت سینما

«آقای {وزیر، معاون، مدیر، رییس و...}! آیا واقعا شما حاضر می‌شوید به همراه خانواده خود این فیلم را ببینید؟»

عبارت بالا، جمله آشنایی است که هر از چند گاهی توسط جریان‌های رادیکال فرهنگی از برخی مسئولان سینمایی پرسیده می‌شود و البته پیشاپیش نیز خود گوینده سوال، نتیجه می‌گیرد که چون این مسئول نمی‌تواند فیلم مزبور را با خانواده‌اش تماشا کند، پس آن فیلم باید توقیف شود.

این سوال صرفا در حوزه سینما مطرح نمی‌شود و‌گاه به پدیده‌های فرهنگی دیگر مثل کتاب هم ربط داده می‌شود. اتفاقا تاآنجا که نگارنده به یاد دارد، یکی از رسمی‌ترین مقام‌هایی که در چندین سال اخیر از این زاویه به بیان معیار اثر هنری و فرهنگی مطلوب با مصداقیت کتاب پرداخت، آقای صفار هرندی، وزیر اسبق ارشاد بود. ایشان سخنی قریب به این مضمون داشت که اگر بتوان کتابی را با صدای بلند نزد اعضای خانواده خواند، آن کتاب خوبی است وگرنه، نه.

مفروض این دیدگاه بر پایه محوریت خانواده قرار دارد: اگر اثری برای همه اعضای خانواده مناسب تشخیص داده شود جایز است و الا باید دچار ممنوعیت شود. اما پسندهای عمومی خانوادگی چقدر می‌تواند محک مناسبی برای ارزیابی یک اثر فرهنگی قرار گیرد؟

کانون خانواده کهن‌ترین نهاد بشری است که همچنان اعتبار و کارکردهای عاطفی و انسانی خود را حفظ کرده است. اما این ویژگی‌ها دلیل خوبی برای معیار جواز یا عدم جواز کالاهای فرهنگی به شمار نمی‌رود. چه دلیلی وجود دارد که یک پدیده برای همه اعضای خانواده کاربرد داشته باشد؟ اصلا از حوزه فرهنگ و هنر بگذریم و مثال‌هایی از حوزه‌هایی دیگر بزنیم. آیا والدین در محیط خانواده نزد اطفال خود هر سخنی را به زبان می‌آورند؟ طبعا خیر. این موارد می‌تواند شامل مراودات متداول زناشویی باشد تا صحبت از چگونگی مرگ اقوام و... آیا اینکه والدین به خود اجازه نمی‌دهند در این زمینه جلوی فرزندان خود حرف بزنند، به معنی ممنوع بودن این فعالیت‌ها است؟ ممکن است خانمی به جشن تولد دوستانش برود و صلاح نداند درباره نوع پوشش دوستانش با همسرش صحبت کند. آیا این امتناع به معنی باطل بودن آن جشن است؟ ممکن است مردی، راز مشکلات مالی همکارش را با همسرش در میان نگذارد. آیا این بدان معنی است که فقر آن همکار جزو موارد ممنوعه اجتماعی است؟

اینکه هر یک از اعضای خانواده موارد مگو و یا محدودشونده‌ای را برای عضو دیگری در نظر می‌گیرند امری متداول است. به همین نسبت، یک کالای فرهنگی هم ممکن است برای برخی از اعضای خانواده مناسب باشد و برای برخی نه. این کجایش اشکال دارد؟

ایا قائلان به این جور پرسش‌های طلبکارانه، خود حاضرند بخش‌هایی از مثلا کتاب حلیه المتقین مرحوم علامه مجلسی را که اختصاص به آداب زفاف دارد، برای خواهران و دختران خود قرائت کنند؟ و اگر جواب منفی است، این کتاب باید خمیر و دور انداخته شود؟

سینما هم خارج از این روال نیست. این واقعیت که هر فیلمی ممکن است مناسب هر شخصی نباشد، مجوزی برای ممنوعیت یک فیلم نیست. سال‌ها است که آن سوی دنیا، با اعمال درجه بندی‌های سنی و یا هشدارهای پیشینی، این مشکل را حل کرده‌اند. نکاتی از قبیل میزان خشونت، استعمال دخانیات، کم و کیف دیالوگ‌ها، و... در یک فیلم، از قبل به وسیله رسانه‌های مقتضی به اطلاع مردم می‌رسد تا هر خانواده‌ای مایل بود بر اساس این نکات به تماشای فیلمی برود و یا نرود و یا اینکه برخی از اعضای خانواده صرفا بروند. طبعا کسی که بیمار قلبی است و از فضاهای خشن و یا ترسناک رنجور می‌شود، به تماشای فیلم‌های وحشت نمی‌رود و یا والدین فرزندان خود را به تماشای فیلم‌هایی با موضوعات ملتهب نمی‌برند.

آخرین باری که این سوال کلیشه‌ای به ظاهر موجه از مسئولی پرسیده شد، درباره فیلم خانه پدری کیانوش عیاری، به استناد سکانس خشن اولش بود. اجازه دهید بنده به جای آن مدیر مورد سوال جواب دهم: «اینکه من همراه خانواده‌ام چه می‌بینم یا می‌خوانم، بستگی به معیارهای داخلی خانوادگی‌ام دارد که‌گاه اجازه استفاده عمومی می‌دهد و‌گاه اقتضا می‌کند انفرادی استفاده کنم. اگر شما مشکلی با تماشای این فیلم، انفرادی یا خانوادگی، دارید؛ خب نبینید!»