روز قبل که اظهار نظر یک راوی(همسر یک دیپلمات وزارت امور خارجه)را در ستون " کیهان و خوانندگان" روزنامه کیهان خواندم ، پیش‌بینی نمی‌کردم بخش رسانه‌های خارجی معاونت مطبوعاتی چنین سریع عکس‌العمل نشان دهد و از آن مهمتر روزنامه کیهان نیز بدون هیچ توضیح و تعریضی متن جوابیه را کامل منتشر کند.

در ستون خوانندگان روزنامه کیهان مورخه 24 اردیبهشت(چهارشنبه) آمده بود:

در تاریخ 93/2/21 ساعت 14 در پارک لاله خبرنگار آلمانی از دو دختر ایرانی درخواست کرد با توجه به زیبایی دختران ایرانی روسری‌های خود را بردارند و بعد سیگار به آنها تعارف کرد و گفت حالت بگیرید تا از شما عکس بگیرم. بنده به پلیس اطلاع دادم و آنها را دستگیر کردند. برخی از خبرنگاران خارجی از آزادی‌های بی‌حد و حصر کشورمان نهایت سوءاستفاده را می‌کنند و کسی هم نیست که با آنها برخورد نماید. بنده که همسر یک دیپلمات وزارت امور خارجه بودم درکشورهای خارج حق گرفتن عکس در منزل خود از فضای بیرون را نداشتم. مسئولین امنیتی - انتظامی نگذارند خون مقدس شهدا به راحتی پایمال شود.

پاسخ اداره کل رسانه‌های خارجی

با عنایت به خبر منتشره در صفحه 2 ستون «کیهان و خوانندگان» آن روزنامه به شماره 20774 مورخ 1393/2/24 به نقل یکی از حاضران در پارک لاله، مبنی بر درخواست یکی از خبرنگاران آلمانی از دو تن از دختران ایرانی جهت کشف حجاب، به اطلاع می‌رساند طبق بررسی‌های به عمل آمده، در طی روزهای گذشته هیچ خبرنگاری با تابعیت آلمانی و یا غیرآلمانی در پارک لاله حضور نداشته و گزارشی نیز در خصوص موضوع فوق به اداره کل رسانه‌های خارجی واصل نگردیده و مسئولان مرتبط در نیروی انتظامی نیز خبر برخورد با خبرنگار آلمانی را تایید نکرده‌اند، لذا این خبر خالی از صحت می‌باشد.

مرتبط بامتن: انعکاس این گونه جوابیه از آن جهت شگفت انگیز است که قاعده کیهان است که در برابر این گونه رخدادها کوتاه نمی‌آید و منابع زمینی و آسمانی را به مدد می‌گیرد تا ثابت کند آنچه نوشته درست بوده است. موارد بسیار زیاد است که از جمله معروفترین آنها  ماجرای ملاقات اختصاصی  دروغین آقای خاتمی با جرج سوروس است که تمامی شواهد و امارات و نشانه‌ها از کذب بودن چنین ملاقاتی خبر می‌دهند، حتی آقای هومن مجد که مترجم آقای خاتمی در آن سفر بود، در مصاحبه‌ای چنین ملاقاتی را تکذیب کرد ،اما کیهان همچنان بر شیری که خود آفرید نشسته و از آن پایین نمی‌آید. یا ماسون خواندن مرحوم ایرج افشار که بعد از دیداری که  آن مرحوم با مقام محترم رهبری داشتند و عکس آن دیدار منتشر شد، آنها نیز چند مدتی  دست از سر آن مرحوم برداشتند. اگر چه اخیرا به پدر آن زنده‌یاد (مرحوم محمود افشار) بند کرده‌اند.

نمونه متاخرتر آن ماجرای  مرحوم ریچارد فرای است که هنوز دست از  سر آن بنده خدا بر نمی‌دارند.به تازگی نیز اثری از  پیتر آیزنمن (معمار آمریکایی) را بی هیچ دلیلی به هولوکاست منتسب و با برخی هیابانگ‌های عده‌ای، همایشی مهم را از حیز‌ انتفاع ساقط کردند( و متاسفانه دولت و وزارت علوم هم در این زمینه کوتاه آمدند) در حالی که شخص معمار در گفت وگویی گفته است""این بنای یادبود یهودیان کشته‌شده در اروپاست. هیچ نمادی از هولوکاست یا هرچیزی مرتبط به آن در این یادبود نیست. هیچ نماد یهودی یا هر نماد دیگری در آن نیست. یک مکان خیلی خنثی است. جایی برای تعمق و تجربه. برای من که معمار این یادبودام، هیچ ربطی به هولوکاست ندارد. من هیچ‌وقت درباره هولوکاست حرف نمی‌زنم."

حال به توجه به چنین تجربه‌هایی از تحریفات کیهان در اصل ماجرا مشخص نیست که چرا در ماجرای خیالی آمدن روزنامه‌نگار آلمانی به ایران و نزولش  از آسمان بر نیمکت‌های پارک لاله، آنها پذیرفتند آنچه نوشته شد یک خیالپردازی بیش نبود .منبع مورد نظر آنها(همسر یک دیپلمات ایرانی در خارج)نیز فعلا کوتاه آمده و سخنی به اعتراض و تعریض بیان نکرده است. البته از برادران خودارزشی‌پندار بعید نیست که به حیله‌ای خبرنگار آلمانی را به ایران آورده و روی همان نیمکت نشانده و عکسی از او را به عنوان شاهد چنین رخدادی بر روزن رسانه افکنند و نوایی تازه ساز کنند.

منبع: وبلاگ مهمان خبرآنلاین