این مقدمه را گفتیم تا فتح بابی باشد برای یک مقایسه از آنچه داعشی ها برای مبارزه و کشتار خود بدان استناد می کنند و آنچه ایران در عرصه ی بین المللی برای رفع ظلم و احقاق حقوق مظلومین بکار می گیرد . داعش که برای نابودی مسلمانان از هیچ توحشی کوتاهی نمی کند و عینا آنچه صهیونیست های کودک کش انجام می دهند را به نوعی بدون نقص تکرار کرده و بعد نیز به راحتی از حمایت ملت فلسطین در مقابل رژیم پوشالی اسرائیل امتناع می کند ، و گویا فقط به فکر جهاد البته منحصرا از نوع " نکاح " آن می باشد ، ادعای سردمداری اسلام را دارد و بعد از جنایت هایی که در سوریه و لبنان و عراق انجام داده و می دهد ، کار ، ایده و عقیده ی منسجم و حتی انسانی را نیز ارائه نمی کند و مدام نیز به فکر جذب نیرو برای ادامه ی حیات شوم خود است - و البته در این مسیر بازندگان دنیا و آخرت منافقین ایرانی هم اینان را حمایت می کنند چون سگ زرد برادر شغال است - اینها چیزهایی بود که از طرف داعشی دیدیم و شنیدیم و خواندیم ، اما در مقابل هر جهلی ، نوری است و در مقابل هر ظلمی ، عدالتی و در برابر هر بزدلی ، دلیر مردی ایستاده است .
شاید جزو معدود اظهار نظرات مستقیم سردار سلیمانی باشد که نامه ای با حال و هوای دوران دفاع مقدس برای فرماندهان و مبارزان فلسطینی می فرستد و آنان را "برادران" خود می خواند و بجای داعشی ها برای آنهاه سنگ تمام می گذارد . اسرائیل که نطفه ی شوم انشقاق و برادر کشی را سالیان متمادی است در بین کشور های اسلامی مدیریت می کند ، و همچنین با نقشه های موزیانه ی استعمار برای بقای منحوس خود ، به ارعاب و تطمیع شیوخ عرب از راه های مختلفی علی الخصوص تفرقه ی مذهبی ، و ... می پردازد ، تنها راه بقای خود را در این می داند که مبارزه ی مسلحانه ای نباید بوقوع بپیوندد ، هر انتفاضه ای از جنس سنگ و موشک باید نابود شود ، و تا می تواند به این مهم توجه دارد که فقط باید با بجان هم انداختن مسلمانان ، کشتار مسلمانان به دست خودشان و البته با حمایت های مالی مثلا مسلمانان دیگر ، تا می تواند نفس بکشد و مثلا آقایی نماید ، ولی تا زمانی که اعتقاد به شهادت و روح امید برای تحقق وعده های قرآنی وجود دارد ، اسرائیل باید "جهنم" را برای خود تصور کند و ما نیز وظیفه داریم تا برای تحقق وعده های الهی در مسیر همبستگی ، درایت ، توسل به حبل المتین و قرآن گام برداریم .