وقتی برای جشن سیصدمین شماره یک هفته نامه به کرمان دعوت شدم اشک در چشمانم حلقه بست. سیصد شماره؟ می شود؟ برای من که بیست و سه سال است کار روزنامه نگاری می کنم و سرجمع فعالیت هایم در این حوزه- البته در این میان خبرآنلاین را که از جمیع بلایای طبیعی و غیر طبیعی دور باد،باید استثنا کرد- پنج سال نمی شود.

 در همه این سال ها با خودم فکر کرده ام آیا این نحوه از زیستن درست است یا آن که به هر لطایف الحیلی یک نشریه را حفظ می کند؟ آن که طریق رندی پیشه می کند و در این روزگاران که سختی معیشت ایمان فلک را هم بر باد داده،در حد وسع خود آب و نان چند خانواده را تامین می کند درست رفتار می کند یا من که بدون ملاحظه این و آن هرچه دلم خواست گفته ام و مثل خانه بدوشان مدام از این نشریه به آن نشریه کوچ کرده ام؟نمی دانم. حقیقتا نمی دانم. اگرچه در این سال ها همواره به این پرسش بنیادین اندیشیده ام اما به پاسخی قطعی نرسیده ام. ولی راستش را بخواهید همواره ته دلم آن را که طریق دیگری خلاف طریق آنچه دلم گفت بگو گفته ام، برگزیده، ستایش کرده ام. صادقانه بگویم:در شیوه زیستن آدم هایی که پیرو بی چون و چرای دل دیوانه خویشند نوعی خودخواهی نهفته است. آن که صبوری پیشه می کند و منافع جمع را بر پیروی از دل خود ترجیح می دهد فداکار بزرگی است که با هیچ متر و معیاری نمی توان کارش را ارزش گذاری کرد و قدر و قیمتش را مشخص کرد. خودم را سرزنش نمی کنم. هر کسی را بهر کاری ساختند. اگر به اختیار بود شاید من هم بر همان طریقی می رفتم که آقای حسین واحدی پور در این سال ها رفته است.
من هم دلم می خواست روزنامه ای داشته باشم که امروز سی و ششمین سالروز تولدش باشد اما اگر کار جهان به همین راحتی ها بود و صرف خواستن به توانستن منجر می شد که کار آقای واحدی پور ارزش پیدا نمی کرد. آقای واحدی پور طبع و طبیعتی دارد که می تواند آتش و آب را به یکدیگر پیوند بزند. سی و شش سال یک روزنامه را بدون یک روز تعطیلی آن هم بدون وابستگی به هیچ کدام از جناحین منتشر کردن، کاریست کارستان که در خور هزاران هزاران تحسین و تقدیر است. صرف بودن و منتشر شدن خود هنریست سزاوار ستایش که گفت: بودن به از نبود شدن خاصه در بهار. اما روزنامه خبر جنوب فراتر از صرف انتشار است. روزنامه های رسمی و سیاسی نامدار ما، این روزها حتی یک سوم خبر جنوب تیراژ ندارند. خبرجنوب را شاید خیلی از ما پایتخت نشینان که فکر می کنیم مرکز جهان همین جاییست که ما نشسته ایم نشناسیم اما این روزنامه در استان فارس و در جنوب کشور روز نامه معتبر و شناخته شده ایست. خبر جنوب در کارنامه افتخارات بی شمارش به یک چیز بیشتر از هر چیز دیگری می نازد: این روزنامه نخستین روزنامه ایست که خبر آزادی خرمشهر را منتشر کرد. از همان سال ها تال به امروز این روزنامه، منافع ملی و رفتن در مسیر اعتدال را بر همه بازی ها ی مرسوم و معمول سیاست بازان ترجیح داده است. و این است راز ماندگاری و محبوبیت این رسانه شریف و حالا می توان گفت برومند. هر چند در روزگار ما به یک نشریه سی و شش ساله باید گفت کهنسال. در این سرزمین سی و شش سال برای یک نشریه یعنی خیلی. یعنی عمر جهان. و این ماندگاری و محبوبیت مدیون مردی است به نام حسین واحدی پور. که دیر بماناد و باعزت.

 

 

"