«آخ جوون تشییع جنازه یک چهره معروف؛ بزن بریم سلفی بگیریم » این برای شان شده سرگرمی. برای آنها که دنبال مجالی اند برای دیدن چهره های سرشناس.

جنازه غلامحسین مظلومی روی زمین مانده بود. روحانی آماده بود تا نماز میت را بخواند. بعد از سال ها ورزشگاه پیر شیرودی در روز وداع با یکی از ستاره های روزهای باشکوهش داشت جمعیتی بیش از 10 هزار نفر را در خود می دید. از نسل کلانی و قراب تا پروین ، درخشان ، نامجو ، قلعه نویی و حنیف عمران زاده. تقریبا همه نسل های فوتبال مان دور هم جمع شده بودند و کلی فرمانده عالی نظامی به واسطه دوستی مظلومی دوست داشتنی با سردار احمدی مقدم در ورزشگاه بودند و البته جماعت پر شماری که آمده بودند برای آخرین وداع با یک قهرمان. این مجال اما فرصتی بود برای دیدن ، دیدن آنهایی که شاید خیلی ها سخت بتوانند این چنین از نزدیک ببینندشان. دیدن دایی از دو قدمی ، کشیدن لپ های علی پروین و بوسیدن علی منصوریان . کشیدن دست حنیف و سلفی گرفتن با امیر قلعه نویی. و اینگونه بود که پروین زیر دست و پا مانده و ناله کنان بگوید:«بابا کشتی من رو سر جدت هل نده» ، منصوریان را این قدر کشیدند که نمی توانست سرپا بایستد. سهراب بختیاری زاده از سلفی گرفتن کلافه شده بود . قلعه نویی تازه قدر دوستان درشت اندامش را می دانست که برایش سپری ساخته بودند و دایی به چنگ شان افتاده بود. روحانی مدام خواهش می کرد تا شرایط را برای خواندن نماز میت فراهم کنند اما انگار این ها که دایی را دیده بودند ، این قدر این دیدار برای شان هیجان انگیز بود که پشت به صفوف نماز ، جنازه قهرمان و همه مقدسات ایستاده بودند تا از دایی یا دیگران فیلم بگیرند. تلاش دیگران هم برای قانع کردن شان راه به جایی نمی برد . این اولین بار نبود که اتفاقاتی از این دست می افتاد ، این بار بهانه غلامحسین مظلومی بود ، هفته ای قبل مراسم مرتضی پاشایی و روزی دیگر عکس سلفی با تابوت سیمین بهبهانی. این سرگرمی جدیدشان است. آنها البته سلفی های شان را برای پز دادن بین دوستان و اقوام هزینه می کنند و باز کارشان شرف دارد به آنهایی که با دوربین و فیلمبردار به این مراسم می روند تا خودشان را به رخ بکشند و اصلا نان شان گره خورده به بیماری و افتادن در بستر رفقای شان. آن هایی که با عکاس های اختصاصی به بالین حجازی رفتند ، همان هایی که با پاشایی و مظلومی یا حسین مدنی همین رفتار را تکرار کردند . ستاره ها هم می میرند ، مثل همه مردم. آنها می میرند و جماعت زیادی به احترام شان دور هم جمع می شوند. البته این مجالی است برای فرصت طلبان . فرصت طلبانی که فقط آن بچه های 14 و 15 ساله ای نیستند که دور دایی یا قلعه نویی را می گیرند . مدیر پیشینی که دستش را به تابوت ستاره تکیه می زند و جلد روزنامه اش می کند یا ستاره ای که با 10 عکاس بالای پیکر نیمه جان چهره محبوب می ایستد ، چه کم از آنی دارند که زیر تابوت سیمین بهبهانی دارد عکس سلفی می گیرد؟

منبع: khabaronline
"