*از تمام این شکایت بازیها میتوان اینگونه نتیجه گیری کرد که هر شخص یا نهادی که مفاسد اقتصادی صورت گرفته در دوران ریاست احمدی نژاد را افشا نماید از او به جرم «تشویش اذهان عمومی » طرح شکایت میشود چراکه گویی آقای رئیس دولت پاکدستان، درصدد آن است تا آنچه در دوران صدارت و کیاستش صورت گرفته و اکنون تحت عنوان پروندههای مفاسد اقتصادی بر روی میزها جولان میدهند، از نگاه افکار عمومی پنهان بماند.
* متاسفانه همانطور که در سپهر سیاسی ایران بسیاری چیزها در جای خود قرار نگرفته است، این شکایت بازی های احمدی نژاد هم نشان دهنده ی این است که به جای آن که مطابق وعده اش که اگر فساد یکی از آن پاکدستان، توسط قوه قضائیه مشخص شود، در ملاء عام عذر خواهی میکند، در جامه یک فرد طلبکار ظاهر شده است.
آنچه مبرهن است این است که محمود احمدی نژاد قفل سکوتش شکسته شده است و بازار بگم بگم هایش دوباره درحال گرم شدن است. جلسات پی در پی در ساختمان ولنجک، در ساختمان دانشگاه ایرانیان، سفرهای استانی اش و در چند هفته اخیر شکایت از دولتمردان یازدهم نه تنها حاکی از دلتنگی هایش نسبت به لنزهای دوربین و خبر اولی رسانهها شدن است، بلکه این تیتر یک شدن های متوالی اش پیام آور یک هشدار است. هشدار برای در راس امور قرار گرفتن. اینکه بخواهد با شکایت از دولتمردان تدبیر و امید بر مفاسد اقتصادی صورت گرفته در دولتش سرپوش بگذارد و در قالب یک طلبکار ظاهر شود نوعی زنگ خطر محسوب میشود. این هشدار و زنگ خطر حضور مجددش را میتوان از صحبت های اخیرش در نشست هایی که برگزار میکند، نیز دریافت. از یک سو اعلام میدارد که «ما قصد آمدن مجدد نداریم » از سویی دیگر از نزدیک بودن «پیروزی» سخن میگوید. در همه اظهارنظرها هم از علاقه و اصرار مردم به بازگشتش خبر میدهد.
*از طرفی طرح شکایت های متعدد از سوی رئیس دولت پاکدستان نشان دهنده کام تلخ وی از پیروزی دولت یازدهم و مردم ایران در مذاکرات هستهای و حصول توافق تاریخی است که میخواهد با شکایت از دولتمردان تدبیر و امید هم کام مردم را تلخ نماید و هم سرپوشی بر عدم موفقیت خود در این مذاکرات بگذارد. اما باید بداند که دیگر در بر پاشنه قبلی نمی چرخد.
2727