سنگها، میهمانان جدید خیابان مللاند. سنگهای سفید سختی که حالا دو هفته است فرش خیابان ٣٠تیر شدهاند و حس و حال خیلیها را عوض کردهاند؛ آنها که پیادههای همیشه خیابان دوستداشتنی جنوب تهراناند و آنها که گاهگاه میشنوند پایین پایتخت، خیابانی هست که دهه ٤٠ و ٥٠، همان موقع که لالهزار هنوز لالهزار بود و ٣٠تیر را با نام قدیمیاش میشناختند، روشنفکرها و شاعرها و سیاستمدارها آنقدر رفتند و آمدند و آنقدر کافه گل رضاییه را جای همیشگیشان برای خوردن قهوه عصرانه کردند که زمان گذشت و خاطره آنها را با خود نبرد؛ گل رضاییه هنوز همان گل رضاییه است، کلیساها و کنیسهها و مسجدهای خیابان که حالا خیلیها دوست دارند نام «ادیان» را روی آن بگذارند، هنوز همانطور قامت برافراشته و سر به آسمان کشیده سرجایشاناند و آدمها اما دیگر آن آدمها نیستند؛ حالا بیشتر کافهها را کردهاند فلافلفروشیهای ٦ در ٤ متری و مغازههای رنگی آن زمان، رنگ و روغن سیاه میفروشند و آدمهایی که در آفتاب ظهر بهاری، مثل امروز که هم هوا خوب است و آفتاب، دلپذیرترین است برای خارجیهای از فرنگ آمده آفتاب نخورده، سی تیر را برای گردش انتخاب کردهاند.
حالا سنگفرشها آمدهاند و با خود تاریخ تازه آوردهاند؛ تاریخ تازه به خیابانی که نه آن زمان که «٣٠تیر» را با نام «احمد قوام» سیاستمدار قدیمی که پنجبار نخستوزیر شد و خانهاش که آنجا بود، کفش را سنگفرشها پر کرده بوند و نه بعدها که آن قیام معروف علیه قوامالسلطنه و در حمایت از مصدق، از همین خیابان شروع شد و نام خیابان را عوض کرد به ٣٠تیر. قدیمیها میگویند در همه آن روزهایی که حالا زمان خیلی وقت است آنها را با خودش برده، به یاد ندارند هیچ وقت کف خیابان سنگفرش بوده باشد؛ خیابان را از همان موقع تا همین پایان سال پیش، یا خاک پر کرده بود یا آسفالت و حالا این سنگفرشهای سفید جدید را خیلیها دوست دارند و خیلیها نه.
شهرداری و سازمان میراث اما میگویند آمدن این سنگفرشها برای اجرای طرحی است که قرار است حالا که تحریمها رفتهاند و ایرانیها روی آمدن فرنگیها به ایران بیشتر از همیشه حساب میکنند، گردشگران بیشتری را به خیابانهای قدیمی شهر بیاورند: طرح «ارتقای کیفیت زندگی، توسعه گردشگری»؛ طرحی که چهار محور را قرار است، پوشش دهد: خیابانهای پامنار، ٣٠تیر، حاشیه پیادهروهای خیابان منوچهری و بازارچه ترخانی.
اول فروردین امسال بود که شهرداری بعد از توافقش با سازمان میراث فرهنگی، تعداد زیادی کارگر و مهندس به خیابان ٣٠تیر آورد تا دو هفته از انجام پروژه را در روزهای عید نوروز انجام دهند و باقی را در روزهای بعدش. برای همین هم بود که هنوز دو، سه روزی از پایان نوروز نگذشته بود که قائممقام شهردار منطقه ١٢ از کشف سنگفرش تاریخی در تقاطع خیابان ٣٠تیر و جمهوری تهران و در عمق یک تا یک و نیممتری زمین خبر داد؛ سنگفرشهایی که به گفته کارشناسان میراث فرهنگی، تاریخش به دوره پهلوی اول و بین سالهای ١٣١١ تا ١٣١٥ میرسد. بعد از آن فروردین هنوز تمام نشده بود که مسئولان شهرداری منطقه ١٢ گفتند به قولشان عمل کردهاند و کف خیابان ٣٠تیر را از این به بعد سنگفرشهای سفید تازه پر کردهاند. بعد از آن شایعهها از راه رسید؛ یکی گفت ٣٠تیر دیگر جایی برای حرکت خودروها و موتورها ندارد و یکی میگفت شنیده میخواهند خیابان را به شکل قبل نگه دارند و فقط قرار است خودروها روی این سنگفرشهای تازه که بالا، پایین است و ارتفاعش تا زمین خیلی هم کم نیست، مثل همیشه حرکت کنند اما با سرعت کمتر.
این شایعهها را «عیسی علیزاده»، مدیرعامل سازمان زیباسازی شهر تهران تمام کرد. او گفت که خیابان ٣٠ تیر پیادهراه نمیشود و سنگفرشها ویژه تردد خودروها در آن نصب شده است: «با توجه به دستور شهردار تهران و انعقاد تفاهمنامه با وزارت امور خارجه، از یکسال و نیم گذشته در راستای ساماندهی میدان مشق و سر در باغ ملی اقداماتی در دستور کار قرار گرفت. بهطوری که اواخر سال ٩٤ کفسازی، مبلمان و نصب آبنماها در این میدان به پایان رسید. این خیابان که یکی از خیابانهای تاریخی پایتخت است به لحاظ وجود مسجد، کلیسا، موزه آبگینه، موزه ملی، آتشکده زرتشتیان و اینکه در کنار وزارت امور خارجه واقع شده از ویژگی خاصی برخوردار است.»
سنگفرشها آمدند؛ تردد خودروها هنوز بهجاست
اردیبهشت ٣٠تیر را خیلیها دوست دارند؛ آن آفتاب ملایمی که از گوشه و کنار خودش را روی زمین و حالا روی سنگفرشهای جدید پهن کرده و خارجیهای که میهمان هر روزه این خیاباناند، پیادهروهای پرآفتاب را ترجیح میدهند به سایه. غیراز سنگفرشهای جدید چیزی تغییر نکرده؛ آدمها از پیادهروها میگذرند و خودروها، اتوبوسها و موتورها با سرعت کمتری از آن میگذرند. آدمها هنوز مجبورند از پیادهرو بگذرند که خیابان جایی نیست برای آرامش آنها با این حجم خودرو و دود و دم همیشگی. حیاط سبز و تر و تازه موزه ملی که همیشه نیمکتهایش را قدیمترها و گردشگران عاشق تاریخ پر کردهاند، اینبار هم پر است از آدمها؛ مثل «اسدالله اصغری» که٧٠ ساله است و با «علیرضا»، پسر ٢٩ سالهاش منتظر نشسته است تا همسرش از وزارت امور خارجه برگردد؛ تاریخ زندگی «اسدالله» با تاریخ خیابان ٣٠تیر ورق خورده است؛ از همان وقتی که به دبستان حکیمالهی در همین خیابان میرفت و خانهشان در همین خیابان بود. او حالا میگوید این سنگفرشهای قدیم، حسی از تاریخ به او نمیدهد: «شهرهای قدیمی اروپا، مانند میلان و پراگ، سنگفرشاند اما سنگفرشهای آنها برمیگردد به ١٠٠ تا ١٥٠سال قبل. خودرو و تراموا و پیادهها روی آنها میروند و مدام آنها را تعمیر میکنند، مثلا وقتهایی که سنگها میشکند یا لبپر میشود . من وقتی بچه بودم در دبستان حکیمالهی در همین خیابان تحصیل میکردم.
خانهمان هم همینجا بود. از وقتی که یادم میآید ٣٠تیر آسفالت بود، هیچوقت سنگفرش نبوده، فکر میکنم قبل از آن هم خاکی بوده باشد.» او سنگفرشها را دوست دارد اما باز هم نکتههایی برای گفتن دارد: «من پنجسال در میلان زندگی کردهام، سنگفرشها اینطوری نبود و وقتی روی آنها قدم میزدم کاملا حس میکردم که در یک شهر قدیمی و تاریخی قدم میزنم ولی وقتی الان خیابان ٣٠تیر را نگاه میکنم، مدام یادم میآید که اینجا هیچ وقت سنگفرش نبوده و حالا سنگفرش بودنش چه معنایی میدهد؟ اینجا حس بهتری به من نمیدهد، چون قبلا آن را دیدهام و هویتش اینطوری نبوده است. من یادم میآید در میدان ژاله که حالا شهدا است موزاییکهای لوزی بزرگ به صورت سنگفرش بود، اگر همین الان هم اینطوری باشد، حس تاریخی به آدم میدهد، نه اینکه یک خیابان را که هویتیش اینطوری نبوده با سنگفرش عوضش کنیم.»
«النا»، زن ٢٥ ساله نروژی که همین امروز به تهران رسیده و حالا آفتاب ظهرگاهی اردیبهشت تهران برایش یک دنیا میارزد به روزهای همیشه ابری و سرد «برگن»، یکی دیگر از میهمانان امروز خیابان قدیمی تهران است. او سنگفرشهای جدید را دوست دارد اما با همان ذهن اروپاییاش، تاریخیتر به آن فکر میکند: «شهر برگن پر از سنگفرش است چون یک شهر تاریخی است. سنگفرشهای خیابان ٣٠تیر موضوع جدیدی برای ما نیست، خیابانهای شهرهای تاریخی ما در نروژ پر از این سنگفرشهاست. البته شکل این سنگفرشها در ایران و نروژ فرق میکند و البته من فکر میکنم که تاریخ این سنگفرشها هم فرق میکند. سنگفرشهای خیابان ٣٠تیر دایرهدایرهاند ولی سنگفرشها خیابانهای شهر ما صافتر و یکدستترند. البته این خیابانها دارای تاریخ مشابهی هم نیستند.» او میگوید از نظرش جالب است که یک خیابان را سنگفرش کردهاند اما همچنان پیادهها نمیتوانند روی آنها راه بروند: «این سنگها به مرور زمان میشکنند و از شکل میافتند. برای من عجیب است که این تعداد زیاد خودرو روی این سنگفرشهای زیبا گاز میدهند و میروند. درکشور ما در بسیاری از قسمتها که سنگفرش است، خودروها نمیتوانند حرکت کنند یا به تعداد محدود و خودروهای مخصوص مانند امداد و... حرکت میکنند.»
«محمد»، که ٢٠ساله است و ٣٠تیر را این روزها برای قدم زدن انتخاب میکند نه گردش در تاریخ اما میگوید چقدر از این سنگفرشهای تازه خوشش میآید: «من و دوستانم در این خیابان زیاد قدم میزنیم. از روزی که دیدیم اینجا سنگفرش شده، به ما خیلی حس خوبی داده است. درست است که باز هم نمیتوانیم روی سنگفرشها قدم بزنیم، چون پر از خودرو و موتور است اما باز هم همینکه در این خیابان زیبا راه میرویم و میبینیم که این سنگفرشها ظاهر خیابان را عوض کرده، حس خوبی است. »
«جمع میکنیم و میرویم دنبال کارمان»
آمدن سنگفرشهای تازه اما مسافران و ساکنان همیشگی خیابان ٣٠تیر را هم خوشحال کرده، هم ناراحت؛ مغازهدارهای قدیمی خیابان، جزو دسته دوماند. مثل آقا «مصطفی» که ١٥سال است اینجا مغازه تعمیر پرینتر و کارتریج دارد و میگوید سنگفرشهای تازه را دوست دارد اما فکر میکند در آیندهای نزدیک، به ضرر او تمام خواهد شد: «من فکر میکنم هزینهای که برای اینجا شده و با توجه به کار حدود ٢٠٠ کارگر که یکماه، مداوم کار کردند، زیاد است. من فکر میکنم این سنگفرشها کارآیی خاصی ندارد و چند دلیل برای این حرفم دارم؛ اگر قرار باشد از این به بعد در خیابان ٣٠تیر خودروها حرکت نکنند، تکلیف کاسبها و کسانی که اینجا زندگی میکنند، چیست. اگر هم قرار باشد خودروها بیایند و آدمها همچنان از پیادهرو راه بروند، پس دلیل سنگفرشکردن چه بود؟» او میگوید: «از طرف دیگر اگر ما به فکر گردشگرها هستیم، باید این را درنظر بگیریم که درهمه سالهایی که اینجا کار میکنم، همیشه دیدهام که گردشگرها سنوسال بالایی دارند و برای همین هم پیادهروی در خیابان ٣٠تیر برای آنها مهم نیست، از طرف دیگر اگر قرار باشد ما به فکر گردشگران جوانتر باشیم که دوست دارند پیادهروی کنند، باز هم جایی برای پیادهروی آنها وجود ندارد. من فکر میکنم که در خیابانهای قدیمی که میتوان کاربری بهتری برای مغازهها پیدا کرد و... این سنگفرشها را اجرا کنند. این سنگها یکماه دیگر آنقدر سیاه میشود که آدم بدش میآید چون این خودروها آن را خراب میکنند.»
«بهشاد سالارکیا»، ٥٠ساله هم جزو همین دسته است. او همینطور که با مشتریهای هر روزه که حالا تعدادشان کمتر شده سروکله میزند، میگوید به سنگفرشهای تازه خیابان ٣٠تیر باید از چند زاویه نگاه کرد: «در بیشتر کشورهای دنیا خودروها اجازه ندارند روی سنگفرشها حرکت کنند، اینجا هم اگر اینطور باشد بهتر و زیباتر است اما کاسبی ما کاسبها را خراب میکند. اگر قرار باشد مغازههای ٣٠تیر مثلا به کافه یا فروشگاههای صنایعدستی تغییر کاربری دهند، اتفاق قشنگی است و اینطوری اگر خیابان هم بسته شود، پیادهها مشتریهای خوبی برای این نوع مغازهها هستند اما مسأله اینجاست که مغازههایی مانند مغازه من که ٢٣سال است در این خیابان کار میکنیم، تکلیفشان چه میشود؟ ولی به هرحال به قول یکی از مهندسهای همین پروژه سنگفرش، ممکن است تا ٦ماه دیگر خیابان بسته نشود ولی تا ٦سال دیگر این اتفاق میافتد، به همین دلیل مغازهدارهایی مثل من چندوقت است که فکر میکنیم که از این خیابان برویم.»
مسئولان شهرداری: سنگفرشهای تازه خوبند و هدف، کمشدن رفت و آمد خودروهاست
اجراکنندگان طرح سنگفرشکردن خیابانهای قدیمی تهران اما این انتقادها را قبول ندارند. مثل «عابد ملکی» که شهردار منطقه ١٢ است و درباره علت سنگفرشکردن خیابان ٣٠تیر، به «شهروند» میگوید: «یکی از برنامههای طرح ارتقای کیفیت زندگی، توسعه گردشگری است. یکی از ابعاد این برنامه، رسیدگی به خیابانهای تاریخی و ایجاد محیطهای گردشگری مناسب است، درهمین برنامه هم سنگفرشکردن خیابان ٣٠تیر گنجانده شد. در این خیابان مجموعهای از موزهها همراه با ساختمانهای گردشگری، میدان مشق، کلیسا و کنیسه و مسجد قرار دارد. بنابراین میتوان گفت یکی از بهترین خیابانها از نظر حضور گردشگران است.» او ادامه میدهد: «٣٠تیر، یکی از بهترین خیابانها برای سنگفرشکردن بود که منجر به آرامسازی ترافیک هم میشود و رانندهها مجبور میشوند با سرعت کمی در خیابان حرکت کنند.» شهردار منطقه ١٢ درباره اینکه گفته میشود این خیابان قبلا سنگفرش بوده، میگوید: «خود خیابان ٣٠تیر سنگفرش نبود، فقط تقاطع ٣٠تیر- جمهوری سنگفرش بود.» او در پاسخ به سوالی درباره میزان هزینهای که برای سنگفرشکردن این خیابان شده، اظهار بیاطلاعی میکند: «عدد دقیق را نمیدانم، اما حدود ٢٠٠میلیارد تومان برای سنگفرشکردن ٣٠تیر، پامنار، حاشیه پیادهروهای منوچهری و بازارچه ترخانی هزینه شده است.» ملکی درباره کیفیت سنگفرشها هم میگوید: «این کیفیت برای آرامسازی ترافیک خوب است، البته در خیلی از جاهای دنیا هم از همین سنگفرشها استفاده میشود، اگر خودروها با سرعت مناسب حرکت کنند، آسیبی به لاستیک خودروها وارد نمیکند، البته رانندهها اگر میتوانند برای تردد از خیابانهای جایگزین استفاده کنند.» شهردار منطقه ١٢ میگوید: قرار است تردد خودروها به این خیابان پس از سنگفرشکردن قطع شود: «این یک موضوع دوطرفه است، اگر تعداد گردشگران آنقدر زیاد شود که خود آنها و حتی کسبه محل درخواست ممنوعیت تردد خودروها را بدهند، این خیابان تبدیل به پیاده را میشود، البته باید درهمین خیابان تعداد کافهها و رستورانها هم زیاد شود تا مردم رفتوآمد بیشتری داشته باشند، ما هنوز برنامهای برای پیادهراهکردن آن نداریم، این اتفاق خودبهخود میافتد.»
او درباره واکنش مغازهداران نسبت به سنگفرشکردن خیابان ٣٠تیر و کسادشدن بازار آنها، میگوید: «اینکه با سنگفرشکردن این خیابان، به کسبوکار مغازهداران لطمه میخورد، کملطفی است، یکماه مدت زمان کمی برای قضاوت است، ترافیک این خیابان آرامسازی شد، از طرف دیگر هم خود خیابان عریض شد تا برای عبورومرور گردشگران فضای مناسبی ایجاد شود. هدف ما رونق اقتصاد و حضور گردشگر است.» او درباره بعضی شنیدهها درباره تغییر نام خیابان ٣٠تیر به خیابان ادیان میگوید: «چنین موضوعی مطرح نیست و من درجریان نیستم.»
او ادامه میدهد: «ممکن است بخواهیم در این خیابان جمعهبازار برگزار کنیم یا پیادهراه هنری داشته باشیم، در برنامهها این را هم درنظر گرفتیم که برای چند ساعت در روز مانع تردد خودروها شویم و یک ایونت فرهنگی برپا کنیم، هفته گذشته بود که وزیر بهداشت و آموزشوپرورش در میدان مشق پیادهروی داشتند، میشود این برنامهها را اینجا برگزار کرد. رانندهها مطمئن باشند که اینجا کوچکترین معضل ترافیکی نخواهیم داشت، بستن خیابان زمانی اتفاق میافتد که واقعا در این مکان، رونق اقتصادی شکل گرفته باشد.»
«محمدعلی محمدی»، مدیر بافت تاریخی شهرداری تهران هم به «شهروند» میگوید: سنگفرشکردن خیابان ٣٠تیر تاریخ را در این خیابان احیا میکند: «این موضوع یکی از شاخصهایی است که نشانهای از هویت گذشته است.»
42304