تاریخ انتشار: ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۵:۵۲

گویی درمانی برای این معضل وجود ندارد، شاید لازم باشد جلوی ماجراجویی‌های پرهزینه و کم فایده این جوان پر سودای خاندان متین صدر گرفته شود.

سعید جعفری

می‌گویند نادانی سنگی در چاه می‌اندازد که صد عاقل از خارج کردنش در می‌مانند. حکایت جوان پر سودا و کم تدبیر عراقی است. نامش را مقتدی گذاشته‌اند اما بویی از پیشرویی معقول و منطقی نبرده است. روزی با این می‌بندد و فردا با آن یکی. 

از همان ابتدای فروپاشی نظام صدام حسین قرابت چندانی با دیگر نیروهای شیعه نداشت و کمترین شباهتی با خاندان متین و موقر صدر ندارد. سرکشی بی نتیجه از عادات و ذات درونی و لاتیغیرش است. چه آن روز که نیروهای تحت امرش جیش المهدی برای آنچه مقابله با نفوذ و حضور آمریکا می‌خواندند، می جنگیدند و چه بعدها و در سال ۲۰۱۱  وقتی مقابل نوری مالکی ایستاد و زمینه را برای جولان دادن ایاد علاوی و گروه های اهل سنت فراهم ساخت. 

برای رسیدن به صندلی قدرت به هر ریسمانی چنگ می‌اندازد و مهم نیست در این مسیر به باورها و اندیشه‌های دیروزش پشت کند. روزی با تهران هماهنگ می‌شود، فردا از ریاض خط می‌گیرد. روزگاری مقابل آمریکا می‌ایستد و روز دگر، بنا بر اهداف آمریکا در عراق گام بر می‌دارد. 

هنوز دو سال نگذشته از روزی که رسما اعلام کرد دیگر قصد ندارد کار سیاسی انجام دهد و به حوزه و فقه باز می گردد، همان ابتدا هم روشن و عیان بود که این ادعا به لطیفه‌ای سیاسی می‌ماند. مزاحی که نه تنها شیرین که تلخ هم بود. 

خودسری ها و علاقه او برای عرض اندام در سپهر سیاسی عراق گاهی این باور را به ذهن متبادر می‌سازد که او در زمین دشمن بازی می‌کند. عدم توانایی‌اش در کنترل نیروهای تحت امرش هم که حکایتی دیگر است. 

آخرین شاهکارِ مقتدی هم که دیگر جهان را انگشت به دهان کرده است. مریدانش تحت عنوان گروهی خود جوش به پارلمان عراق حمله می‌کنند، مقامات سیاسی را تهدید می‌کنند و فرودگاه بغداد را می‌بندند. 

گویی درمانی برای این معضل وجود ندارد، شاید لازم باشد جلوی ماجراجویی‌های پرهزینه و کم فایده این جوان پرسودا گرفته شود. 

5250

منبع: خبرآنلاین