انتصابات و پیشنهادهای ترامپ برای در اختیار گذاشتن پست‌های حساس سیاسی در آمریکا به محافظه‌کاران تندرو، نشان از آن دارد که روزهای سختی در انتظار جهان به‌ویژه جهان اسلام است. آیا در این زمینه فکری شده است؟

مشکلات مسلمانان طی این چند سال اخیر، و در سایه منازعات میان دولتهای مسلمان، از حد مجاز و معمول! عبور کرده است. دولت های مسلمان که اکنون نه گفتگو و اتحادی با یکدیگر دارند و نه توان مالی و نظامی قابل توجه برای حل و فصل قضایا به صورت یک طرفه، هر کدام برای نجات خود از ورطه این مشکلات، و هم برای تحقق برخی از توهمات و خیالات، هر کدام سیاستی مستقل را پیشه کرده اند.

برخی کاسه گدایی دست گرفته، دنبال این دولت و آن دولت هستند و آنها هم علی الرسم اینان را می دوشند. برخی با در پیش گرفتن روش های تند نظامی و سیاسی، کوشش می کنند تا موقعیت بهتری بدست آورند. اما درد همه آنها و مشکلاتی که در آن فرو رفته اند، بیش از این هاست، و به نظر می رسد در سایه وجود قدرت های بزرگ از یک طرف و عمق اختلافات خود، بعید است که بتوانند دستاورد قابل توجهی از این رفتارهای پراکنده خود داشته باشند.

و اما اکنون که دولت ترامپ سر کار آمده و آشکار است که چهره های ضد اسلامی تندی را در پست های حساس می گمارد، خطر بیشتری دنیای اسلام را تهدید می کند. سیاست جمهوری خواهان، صرف نظر از هر آنچه ترامپ گفته، نظامی گری بیشتر، تحقیر مسلمانان، حفظ روشهای گوانتانامویی و غیره، و بهره کشی مالی از هر جایی است که بتوانند. آنها فقط به درآمد فکر می کنند. به علاوه که تعصب مذهبی مسیحی تندی هم دارند که جزء اصلی آن ضدیت با اسلام و مسلمانی است.

در ادامه این انتصابات و سیاست ناشی از آن، مسلما کشورهای اسلامی فقیرتر و حقیرتر شده، و نه تنها مسلمانان بیرون که مسلمانان داخل امریکا نیز گرفتار مشکلات بیشتری خواهند شد. کافی است ترامپ هدیه ای هم برای همسایه بزرگ شمالی ما داشته باشند و او را هم به نحوی راضی کند تا جمعا راحت تر بتوانند این ته مانده پول سعودی و سرمایه های دیگران را ببلعند.
راستش به نظر می رسد یک راه بیشتر برای مسلمانان نمانده و آن اتحاد کشورهای اسلامی و دست برداشتن از سیاست های تند و در پیش گرفتن راه گفتگو و همکاری است. این خط و این نشان، اگر در این مقطع، کشورهای اسلامی، راه اتحاد را در پیش نگیرند، و با زبانی نزدیک به یکدیگر با این غول بیابانی برخورد هماهنگ نداشته باشند، مطمئن باشند که بازی را بیش از پیش خواهند باخت.

این باخت، دو سر خواهد داشت، از یک طرف در عرصه جهانی، موقعیت ضعیف تری خواهند داشت و از سوی دیگر در مقابل ملت هایشان سرشکسته بوده و گرفتار دشواری های بیشتر داخلی خواهند شد.

چه کسی می تواند در این زمینه پیشگام باشد و این گذشت را داشته باشد تا راهی برای گفتگو بیابد.