ماجرای کاری که سارا خادم الشریعه انجام داد و حاشیه‌های پس از آن هنوز هم ادامه دارد.

افشین خماند: «از اینجا چیزی رفت که هیچ چیز جانشینش نخواهد شد » این جمله را کشیش به هیو می گوید ، در فیلم « دره من چه سر سبز بود» شاهکار همیشه جان فورد بزرگ  و من هم فکر می کنم ، چیزی ازمیان ما رفته است ، چیزی مثل اعتماد ، چیزی مثل خوب دیدن ، چیزی مثل تعریف ...انگار همه ما تبدیل به ماشینی شده ایم برای غر زدن ، برای ایراد گرفتن ، برای بهانه گرفتن ...انگار آن قدر تعریف همراه با اغراق شنیده ایم که برابر هر توصیف مثبتی ضد ضربه شده ایم . عینی ترین مصداق همین داستان سارا السادات خادم الشریعه است ،دختری که کار خوبی کرد، کاری که در معنای واقعی کلمه پهلوانانه است مگر پهلوانی چیست ؟ پهلوانی ، عیاری و فتوت برخلاف آن که  ما در ذهن خود غولی ساخته ایم ؛ خیلی ساده است ، خیلی شدنی است ، از قدیم مثال می آورم ، از قابوسنامه؛ عنصر المعانی می نویسد:«اصل جوانمردی سه چیز است: اول آنکه هر چه بگویی بکنی، دوم آنکه راستی خلاف نکنی، سیوم آنکه شکیب را کاربندی...» به همین راحتی ، به همین سادگی ...مشکل ما از آن جا شروع می شود که بین پهلوان  و کار پهلوانانه هیچ تفاوتی قائل نمی شویم ، فکر می کنیم که از یک آدم معمولی نمی شود کار پهلوانانه سر بزند ،ما گمان باطلی داریم که برای انجام هر کار پهلوانانه ای باید پوریای ولی بود ، باید هفت شهر عشق را طی کرد، باید آن قدر تزکیه داشت که شهره به زهد شد، خوشا به حال آن هایی که این گونه «پهلوان » هستند ، اما ما آدم های معمولی ، ما آدم های عادی هم می توانیم ، اشتباه کنیم و لحظه ای ، شاید حتی یک بار در عمرمان ، کاری کنیم که هیچ پهلوانی عرضه و انجام آن را نداشته باشد.

تاریخ برای این  گونه کار هاپر از مثال است .اینجاست که باید ترازوهای ذهنی را کنار گذاشت ، این که چه کسی انجام می دهد ، اصلا مهم نیست ، مهم کار است ، خارج از فاعل آن ، باید آن را ستود ، ساراالسادات خادم الشریعه با هیچ متر ومعیاری پوریای ولی نمی شود ، دختر جوانی است که با هوش تر است اما اگر به صفحه اینستاگرامش سری بزنید ، فرقی با باقی دختران جوان سرزمین ما ندارد، از همان چیزهایی لذت می برد که باقی دختران همسن و سالش ،از همان موسیقی ها ، از همان رستوران رفتن ها و ..او عاشق بردن است ، عاشق پیروزی ، عاشق کیش دادن، مات کردن اما در یک لحظه از زندگی اش، دختری را روبروی خود دیده که او را به یک تصمیم مهم رسانده ،می شود از ضعف حریف استفاده کرد یا نکرد؟ این از همان بندهای ساده جوانمردی است و کاراو کار پهلوانانه محسوب می شود، به همین سادگی ؛ به همین راحتی ...سارا وقتی آن تصمیم را می گرفت ، فارغ از قوانین حرفه ای ورزش عمل می کرد، الان هم ظلم به کار او است که وقتی او با قانون بزرگ انسانیت کاری را انجام داده ، با قوانین خودساخته بشرساخت آن را ارزیابی کنیم و حرف تباتی را وسط بکشیم ، کار این وسط چیست؟

کاری همه آن هایی که پیش از ما قلم در دست گرفته اند، انجام داده اند ،ما باید خوبی را گسترش دهیم ، باید الگوهای جامعه را افزایش دهیم ، باید آن قدر در ستایش این فضیلت های هرچه قدر هم خرد بکوشیم تا اگر کسی دیگری هم در موقعیت کاری متفاوت و پهلوانانه قرار گیرد،تردید نکند ، نه جامعه ای داشته باشیم که همه می خواهیم ناظر باشند و با یک گوشی تلفن همراه عکسی یا فیلمی ضبط کنند و بروند ،معرفی خوبی و خوبی ها همیشه وظیفه نویسنده ها در فرهنگ ایرانی بوده ، از تذکره الاولیای عطار و شاهنامه فردوسی ، خوب بودن را حتی با اغراق  الگو می ساختند و بعد ها همه هم ...شاید زمانه اساطیر تغییر کرده باشد اما خوبی که مانده است ، الگوهای رفتاری خوب که پربرجاست . این که الگوهای خوب را ترویج دهی اگر اسمش توهم است ، خوشا به حال متوهمانی مثل ما ، که نمی گذاریم آتش جوانمردی خاموش شود.

251 41

منبع: خبرآنلاین
"