به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در این نشست، صالح تسبیحی به عنوان برگزارکننده نمایشگاه هنرهای تجسمی با موضوع «مظلومنمایی» و دکتر رضا کلاهی و دکتر بهزاد دوران، دو جامعه شناس حضور داشتند و به بررسی این موضوع اجتماعی پرداختند.
در ابتدای این نشست، صالح تسبیحی، هدف از برگزاری این نشست را پرکردن شکاف بین هنر و اندیشه برشمرد و گفت: در قالب پروژه «میراث نفت و نیاکان» هفت نمایشگاه برگزار میکنیم که به هفت موضوع و درواقع بحران اخلاقی جامعه ایرانی که از دیرباز تاکنون وجود داشته اشاره کنیم. موضوع نمایشگاه قبلی حسود بود، این نمایشگاه به مظلومنمایی میپردازد و مضامین دیگر شامل حریص، بخیل، خودنما، متوقع و چاپلوس است.
این هنرمند با اشاره به عواملی که موجب پدیدآمدن رفتارهای ناهنجار ما ایرانیها شده، توضیح داد: همانطور که در این پروژه مورد اشاره قرار گرفته، نفت یکی از عواملی است که زیرساختها را دستخوش تزلزل کرده و باعث شده تولید نتواند با تجارت برابری کند و مغلوب شود. در این هفت نمایشگاه که در هفت گالری جداگانه اما با هفت هنرمند مشترک برگزار میکنیم، تلاش داریم اشارهای کنیم به خصوصیاتی که در طول زمان از نیاکان ما و شرایط زندگی آنها به ما رسیده و همواره آنها را ادامه میدهیم.
پس از آن، دکتر بهزاد دوران، جامعه شناس و عضو پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران، با اشاره به این که هنرمند با قریحه تند و تیزی که دارد، میتواند کجیها را ببیند و نشان دهد، گفت: اگر مظلومنمایی را مترادف دروغ و دروغگویی بدانیم، باید بگوییم جامعهای که از دیرباز به رانت استوار بوده، با دروغ حاشیه امن ایجاد کرده و در آن ناهنجاری تبدیل به هنجار شده، طبیعی است که شاهد مظلومنمایی هم باشد. در چنین جامعهای، دروغ سرمنشاء بسیاری از رذائل اخلاقی است بنابراین باید این موضوع را به ساحت فردی تقلیل ندهیم بلکه آن را به مثابه یک امر اجتماعی بدانیم که در ورای افراد شکل گرفته است.
او با تاکید بر این که نهادهای اجتماعی در مظلومنمایی دخیلند، توضیح داد: اجتماع است که افراد را به این سمت سوق میدهد و دروغ را به عنوان یک سپر دفاعی بازتولید میکند. در چنین شرایطی، نظام سیاسی خواهان این است که از خودش سلب مسئولیت کند و تمام وظایف را به گردن شهروندان بیندازد همانطور که میبینیم نمونههایی از دیوار مهربانی و کارهای مشابه برای ریشه کن کردن فقر از سوی مردم پیشنهاد میشود در حالی که این وظیفه دولت است که چنین کاری کند. اما با سلب مسئولیت از دولت، امر اجتماعی به یک رفتار فردی تقلیل پیدا میکند که این کار میتواند عواقب زیادی داشته باشد. بنابراین درباره مظلومنمایی هم باید مراقب باشیم که آن را به یک رفتار فردی تقلیل ندهیم.
دکتر دوران در عین حال گفت: باید حواسمان باشد که به درستی از واژه مظلومنمایی استفاده کنیم و نباید فراموش کنیم که شخصی هم وجود دارد که واقعا مظلوم است. درواقع باید ببینیم چه مکانیسمی باعث میشود فرد ظالم، خودش را به جای مظلوم جا بزند و از چه منافعی برخوردار میشود. مخصوصا این شرایط درباره قربانیان خشونتهایی مانند تجاوزها باید در نظر گرفت که کسی که مورد آزار و تجاوز واقع شده، به عنوان کسی که خودش مقصر بوده مورد اتهام قرار نگیرد و حواسمان باشد از منافع مظلوم و توجه به او در مواجهه با مقابله با مظلومنمایی جعلی غافل نشویم. بنابراین، اعتقاد دارم، واژه مظلومیت، نیازمند اعاده حیثیت است.
در ادامه، دکتر رضا کلاهی، عضو پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، با اشاره به اهمیت پرداختن به موضوعاتی مانند مظلومنمایی در شرایط امروز اجتماعی گفت: اهمیت چنین مباحثی از آنجاست که از دوگانههای چپ و راست، مذهبی و غیرمذهبی، دانشگاهی و غیردانشگاهی و ... عبور می کند و حملهای عمیق به بنیانهای فرهنگی وارد میکند بنابراین طرفین این دوگانهها را به یکسان مورد هدف قرار داده و حتی ممکن است آنها را معترض کند.
او با بیان این که در سطوح فردی، اجتماعی و جهانی میتوان به این موضوع پرداخت، گفت: موضوع بحرانهای اخلاقی یک دهه است که در ایران اوج گرفته و در چنین شرایطی علاوه بر این که باید بپرسیم چه میشود جوامع به بحران اخلاقی دچار میشوند، این را هم باید پرسید که چه میشود که در مواقع خاصی این پرسش مطرح میشود؟ چرا چنین امواجی در مقاطعی بلند شده و در مقاطعی فرومینشیند؟
این جامعهشناس ادامه داد: حالا هم که موضوع مظلومنمایی مطرح شده، باید درباره آن به مواردی اشاره کرد از جمله این که ما با مظلومنمایی مایلیم چه شخصیتی از خودمان به نمایش بگذاریم؟ مساله اینجاست که گویا کلانروایت تراژدی بر فرهنگ ما غالب است و ما قهرمان شکست خورده را بیشتر از قهرمان داستانهای حماسی دوست داریم. انگار این شکست خوردن، به شخصیت قهرمان مشروعیت میدهد و از مقصر، مشروعیت زدایی می کند.
او افزود: این بحران دوست داشتن تراژدی در حدی است که آن را در روند موسیقی کشورمان هم میبینیم و انگار خوانندهها در ناله و زاری قرار است گوی سبقت را از همدیگر بگیرند. موسیقی سنتی ما غمانگیز است، موسیقی پاپ ما غمانگیز است و هر روز هم ناله و نفرینهای بیشتری از خوانندگان سر میزند.
دکتر کلاهی ادامه داد: مظلومنمایی نه تنها از طرف مظلوم مورد استفاده قرار نمیگیرد بلکه اتفاقا جایگاه مسلط است که بیشتر از این ترفند استفاده میکند. او از ترفند خودزنی استفاده کرده و درباره شرایط مظلومان اینطور القا میکند که خود فرد مقصر بوده که در چنین شرایطی گرفتار شده است.
قابل اشاره است که در متن بیانیه نمایشگاه «مظلومنما» هم آمده است: «مظلومنما درخت نحس ریشهدار است. ریشههای مظلومنمایی در تاریخ و مذهب و اخلاق عرفی عمیق شده و معنی پیدا کرده است. تمام مذاهب و ایدئولوژیهایی که با خون کشتگان معتقد آبیاری شدهاند، بارقههایی از مظلومنمایی در خود دارند، اما گاه، این شلوغکاری در تحریک عاطفه آنقدر عمق پیدا میکند که میشود یک روش زیستن. در نتیجه مظلومنمایی یک اخلاق ساده نیست. تمام ما یک مظلومنمایی در جیب داریم و بنا بر موقعیت، اگر ابزارهای دیگر کارآمد نبودند، با گرفتن قلب خود، با بغض کردن یا اغراق در مشکلات عادی زندگی یا با خودزنی، از ابزار همواره حاضرِ مظلومنمایی استفاده میکنیم.
مظلومنمایان حرفهای، برای گریز از مسئولیت زیستی خود و برای توجیه خطای خود مظلومنمایی میکنند. مظلومنمایان هدف نهایی خود را جلب ترحم دیگران قرار دادهاند. در نتیجه، مظلومنمایی، سواری گرفتن با اشک است. مظلومنمایی اگر درخت بدشگون نباشد، حتما چاه ویل است و افتادن در آن بازگشتناپذیر.»
47234