از نوجوانان و جوانان تا حتی بچه های پنج شش ساله خط به خط متن ترانه ها و جز به جز ریتم آهنگ هایشان را ازبَر کرده اند اما آنطرف دستگاه های عریض و طویل دولتی با بودجه های سرسام آور ،مجلس ،سازمان تبلیغات،وزارت ارشاد و صد ها ارگان بزرگ و کوچک دیگر که خود را متولی و مدعی فرهنگ می دانند خواب اند .
در زمان فعلی هم که شبکه های مجازی از تلگرام بگیرید تا اینستا گرام یک روز رقص دسته جمعی دانش آموزان یا ترانه های ساسی مانکن و تتلو را پخش می کنند چند مدتی به خود می آییم .یکی در تحلیل مرگ پاشایی سخنرانی می کند و دیگری از نفوذ تتلو ها و فرهنگ زیر زمینی در جامعه نگران می شود و حرف می زند ،فقط حرف می زند.عاجز از اینکه جوابی برای این سوال پیدا کنند که چرا سینمای ما هم مثل مداحی ها و نوحه خوانی هایی که از باز این چه شورش است محتشم کاشانی به سبک های مبتذل لس آنجلسی و دوبس دوبس و سین سین رسید.هنر هفتم ما از مهاجر و آژانس شیشه ای و هزار دستان و زیر پوست شهر به رسوایی و رحمان ۱۴۰۰ و لونه زنبور و تگزاس رسیده است.
آن طرف دیگر مسئولین با دیدن این شرایط به فکر بگیر و ببند و انداختن تقصیر به گردن دیگری هستند در حالی که این همه سازمان کوچک و بزرگ مدعی چنان فاصله ای با مردم و نیاز ها و مطالباتشان پیدا کرده اند که فکر می کنند هر کدام از سیاره دیگری آمده اند و زبان یکدیگر را نمی فهمند.جامعه مدت هاست که رفته است و دیگر حرف ما را نمی فهمد که سهل است اصلا نمی شنود.
ما و نهاد های فرهنگی ما درگیر دو ابتذال شده ایم.دو افراط و دو تفریط که قربانی آن موسیقی اصیل ،فرهنگ فاخر و تولیدات با کیفیت فرهنگی است.این موسیقی های مبتذل و هنر های سطحی نه فقط محصول رفتار امروز که ناشی از اقدام غلط و فهم غلط تر جامعه ای است که سلیقه هنری اش به رغم منابع غنی محدود شده به سرعت در حال حرکت به سمت ابتذال است.جامعه ی بی پناهی که نیازش به شادی و ریتم سرکوب شود به دامان ابتذال تتلو ها پناه می برد."ظاهر مردم ،باطن مسئولان است" این گفته تکان دهنده و پر معنی حضرت آیت الله جوادی آملی در سال ۱۳۹۱ و در دیدار وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت گویای علت ها و دلایل شرایط فعلی ماست.
1717