جام جهانى در ايران يك حال و صفايى دارد و در خارج از ايران به ويژه در شهرى كه از مليتهاى مختلف در آن حضور داشته باشند به نظرم وضعيت جالبترى پيدا مىكند. عصر روز مسابقه ايران با اسپانيا وقتى كه حذف شدن كشور اهرام از جام جهانى مسجّل شده بود، به همكار مصرىام در شهر مسقط پايتخت كشور عمان گفتم شما بيش از يك "محمد صلاح" نياز داريد و او خنديد و گفت امشب حالِ زارِ ايران را در مقابل ماتادورها خواهيم ديد تا ببينيم شما چه بلايى سرتان مىآيد؟
صبح فرداى بازى ايران اسپانيا با حالتى آميخته از افتخار و تاسف مىرفتم سر كارم. در طول روز همه همكاران و مشتريان از كشورهاى مختلف كه اهل تماشاى فوتبال بودند در يك موضوع همنظر بودند كه ايران خوب بازى كرد!
ما در بازى با اسپانيا در نيمه اول با دفاع چند لايه و منظم مثل يك ارتش آماده از دروازه ايران محافظت كرديم. دقايق براى ما كند مىگذشت چون تحت فشارِ بىامانِ بهترين بازيكنان و خطرناكترين مهاجمانِ جهان قرار داشتيم اما در اندك لحظاتى كه دست به حمله مى زديم مىديديم كه دفاع اسپانيا باز شدنى است. در نيمه دوم بهترين اتفاق افتاد! يك لحظه غفلتِ خط دفاعِ ما "اينيستا" را آزاد گذاشت تا توپ فوقالعادهاى را به "كاستا" برساند و اشتباه "رامين رضاييان" كه با كوبيدن توپ به پاى " كاستا" همه برنامههاى "بيرانوند" را بههم ريخت تا فقط نظارهگر توپى باشد كه از خط دروازه ما مىگذرد و اسپانيايىها را غرق در شادى مىكند!
بايد از اين گل اسپانيا تشكر كرد! چرا؟ چون در دقايق ابتدايى نيمه دوم به ثمر رسيد و باعث شد تا تيم ما از لاك دفاعى خارج شود. حمله ور شدن روى دروازه اسپانيا نمىتواند فقط حاصل دستور سرمربى زيرك ايران "كارلوس كىروش" باشد! اين يورش همهجانبه كه بازيكنانِ فوقالعاده گران قيمت اسپانيا را تحت فشار قرار داده بود نشان از روحيه تهاجمى و جسورانه بچههاى ما داشت!
من بعيد مىدانم اگر نتيجه كماكان صفر صفر بود آن روحيه در "وحيد اميرى" به وجود مىآمد تا توپ را از لاى پاهاى "پيكه" رد كند و آن ارسال توپ زيبا را براى "مهدى طارمى" بفرستد! و كيست كه ندارند اگر آن ضربه سر گل شده بود جهان به احترام فوتبال ايران از جاى خود برمىخاست!
به نظر مىرسد حمله كردن روحيه تهاجمى هم مىخواهد! عجيب است كه ما ايرانيان در جهان به داشتن روحيه تهاجمى معروف هستيم اما در فوتبال اين همه سر در لاك دفاع داريم؟! شايد در جهان سياست هم ما را بد فهميدهاند! ما حماسهآفرين هستيم اما بعد از دردِ تهاجم! يعنى اينكه مهاجم بايد به ما ضربهاى كارى بزند تا ما از اين همه تفكرات دفاعى خارج شويم! خرمشهر بايد اشغال شود تا آزاد شدنش حماسه شود! در ملبورن استراليا آن تماشاگر استراليايى بايد به دروازه ما بىاحترامى كند تا ما جواب آن را با دو گل حماسى بدهيم و هزاران استراليايى متعجب و گريان را در ورزشگاهشان با غم حذف شدن از جام جهانى تنها بگذاريم!
معروف است كه خندق اختراع ايرانيان است. گودال دراز و عميقى كه دور شهرها حفر مىكردند تا دشمن به آسانى وارد نشود! فوتبال امروز اما چيزى بيشتر از راهبرد خندق را مىطلبد! بايد حمله هم كرد! از چه مىترسيم؟ از گل خوردن؟ البته كه بايد از دروازه دفاع كرد اما جواب گل، گل است! مگر ما در جهنم ملبورن از استراليا دو هيچ عقب نبوديم؟! بله مىشود در پانزده دقيقه دو گل زد و جشن ميزبان را بههم ريخت!
الان يك فرصت طلايى در اختيار ماست! ما با آرژانتين در جام جهانى برزيل دفاعى بازى كرديم و البته هر بار هم كه حمله كرديم ديديم كه حتى به تيم ياران "مسى" هم مىشود فشار آورد. اسپانيا با گلى كه در جام جهانى روسيه به ما زد ما را از پشت خندق بيرون كشيد تا وارد مبارزه تنبهتن شويم و اينجا بود كه ستارههاى لاروخا فهميدند كه شانس آوردهاند آن گل بادآورده را زده و بازى را نباختهاند!
اى تيم ملى! از روحيه ى تهاجمى نترس! بله ما مردمان مهماندوست و مهربانى هستيم اما برخى در جهان مى خواهند ما را مهاجم، خشمگين، دشمن مردم و شكست خورده معرفى كنند! اى تيم ملى حمله كن تا گل بزنى و ببرى و احترام جهان را كسب كنى!
فرداى روز مسابقه ايران با اسپانيا همكاران و مشتريان عمانى، سوئدى، مصرى و روسى و ساير مليتها كه من آنها را مىشناسم يك نام را گرچه گاه غلط اما به هر شكلى بود بر زبان مىراندند و آن نام "وحيد اميرى" بود!
اين راز عظمت و بزرگى در جهان پيچيده امروز است. پيروزى! بايد پيروز بود تا تاريخ را نوشت! بايد با احترام به قوانين پيروز شد تا احترام كسب كرد! بايد جوانمردانه جنگيد، جسور بود تا پيروزى شيرين به دست بيايد!
پرتغال را مىتوان شكست داد! بايد بخواهيم تا پرتغال شكست بدهيم. اى تيم ملى از پشت خندق هاى دفاعى بيرون بيا! مواظب مكر و حيله تيم مقابل باش! محترمانه و جوانمردانه بازى كن و گل بزن و ببر! ما چه نياز به وقتكشى داريم؟ ما چه نياز به حركات ناجوانمردانه و جنگ و جدالهاى حاشيهاى داريم؟ ما با شخصيت و احترام مىتوانيم جسورانه و پر از انگيزه حمله كنيم. ما فقط بازى خراب كن نبايد باشيم. ما ايران هستيم! سابقه ابرقدرت بودن در جهان داريم پس نياز به جنگ چريكى و پارتيزانى نداريم. مثل يك ارتش منظم و مخوف و پرانگيزه بجنگيم و البته جوانمردانه و درست بجنگيم تا نام ما را با احترام ياد كنند.
سخن آخر با تماشاگران ايرانى حاضر در استاديوم هاى روسيه! لطفن دست از وزووولا بكشيد! چرا صداى شما و نام ايران در ورزشگاه بايد زير صداى كر كننده آن بوقها گم شود؟! حالا كه خانمها و آقايان و خانوادهها فرصت دارند به ورزشگاه بروند از اين فرصت استفاده كنيم و به مخالفان داخلى حضور خانمها در ورزشگاهها ثابت كنيم كه حضور محترمانه اما موثر خانمها و آقايان مؤدب و پرهيجان ايرانى با تشويقهاى ايرانى مىتواند بچهها را به پيش براند تا بر سر پرتغال آوار شوند!
بوقها را زمين بگذاريد و داد بزنيد: بچهها حمله كنيد!