عبادت به فراوانی نماز و روزه نیست، بلکه عبادت تفکر در امر خدای والاست
آیت الله جوادی آملی در سخنانی در کتاب فلسفۀ الهی از منظر امام رضا(ع) میگوید:
عبادت دارای مراتبی است که بالاترین مرتبه آن تفکر در مبدأ حقایق اشیا و علت پدیدآورنده و مدبّر آنهاست. چنان که حضرت رضا(ع) می فرماید: لیس العبادة کثرة الصلاة و الصوم، إنّما العبادة التفکّر فی أمر الله عزّ وجلّ؛ عبادت به فراوانی نماز و روزه نیست، بلکه عبادت تفکر در امر خدای والاست. زیرا تفکر درباره معبود قهراً عبادت عملی را به همراه می آورد؛ ولی این علم و آن عملی که به دنبال آن می آید، در یک درجه ارزش نیستند. زیرا علم اصل است و عمل فرع آن؛ علم درخت طوبی است و عبادت بدنی، میوه آن. چنان که حضرت رضا(ع) می فرماید: إنما العلم حیاةالقلوب من الجهل و ضیاء الأبصار من الظلمة و... علم قلبها را از جهل بیرون می سازد و به آنها حیات می بخشد و دیدگان را از تاریکی بیرون می آورد و به آنها نور می دمد.
علم، بدنها را از ضعف و ناتوانی می رهاند و به آن نیرو می بخشد. علم، بنده را به جایگاه شایستگان و مجالس نیکان و درجات عالی دنیا و آخرت می رساند. مذاکره علمی، معادل روزهداری است و تدریس علم، همسان نماز است. به واسطه علم، پروردگار اطاعت و عبادت می شود و به واسطه علم صله رحم محقق، و حلال و حرام شناخته می شود. علم، پیشگام عمل است و عمل پیرو آن، سعادتمندان از علم بهره می گیرند و شقاوتمندان از آن محرومند، خوشا به حال کسی که خداوند بهره علم را بر او حرام نکرده است.
این امور در بیان محاسن علم، بدان دلیل است که اصل وجود هر انسانی خرد اوست و علم سبب می شود انسان خردمندتر شود. بنابراین اصل انسان همان علم است، اصلی که انسان باید به آن برسد. چنانکه حضرت رضا(ع) می فرماید: ضالّة المؤمن؛ علم گمشده مؤمن است که در باغ ولایت پنهان گشته است. از این رو مؤمن باید در آن باغ رود تا گمشدهاش را بیابد. چنان که حضرت رضا(ع) می فرماید: رحم الله امرء أحیی أمرنا؛ خداوند رحمت کند کسی را که امر ما را زنده کند. به ایشان عرض شد: چگونه امر شما را زنده می کند؟ حضرت رضا(ع) در پاسخ فرمود: یتعلّم علومنا و یعلّمها الناس، فإنّ الناس لو علموامحاسن کلامنا لاتّبعونا؛ کسی که علوم ما را فراگیرد و آن را به مردم بیاموزد، امر ما را زنده کرده است، چون اگر مردم از سخنان زیبای ما آگاه گردند، قطعاً از ما پیروی خواهند کرد.
مراد از علم در این حدیث، علم به خداوند و اسمای حسنای او و علم به ملائکه و کتابهای الهی و رسولان اوست و نیز آگهی از «اول» و «آخر» و «ظاهر» و «باطن» بودن خداست، همچنین علم به صاحب حکم بودن خدا و این که مصیر و بازگشت انسانها به سوی اوست. بنابراین هر دانشی جز این معلومات در حقیقت زائد است و علم شمرده نمی شود. زیرا علم سه قسم است؛ آیة محکمة أو فریضة عادلة أو سنّة قائمه.
عقل، حجت خداوند بر خلق
تنها معیار در شناخت امور همان علم اوّلی ضروری یا علم بدیهی است و آنچه به این علم منتهی شود. این علم بدیهی تنها از طریق عقل شناسایی می شود و حس و تجربه یا نقل و روایت در شناخت آن نقش ندارد. بنابراین معرفت حقیقی در گروِ عقل خالصی است که از آشوب جدال و دسیسه خیال پیراسته است. در این خصوص ابن السکیت از حضرت رضا(ع) پرسید: امروز حجّت خداوند بر خلق چیست؟ حضرت(ع) فرمود: العقل؛ یعرف به الصادق علی الله فیصدقه و الکاذب علی الله فیکذّبه؛ عقل است که با آن انسان راستگو شناسایی شده، راستی او گواهی می شود و نیز دروغگو شناخته شده، دروغ او گواهی می شود. ابنالسکیت می گوید: به خدا سوگند که این پاسخ تمام است زیرا تنها در سایه شناخت خداوند و اسمای حسنای او همچون ربوبیت و هدایت و ... می توان پیامبر صادق را از مدّعی دروغین پیامبری تمیز داد؛ امّا شناخت خداوند تنها به برکت عقل خالص و پاک و برهان محض است. چون حس، توانایی شناخت خداوند را ندارد. زیرا او موجودی است که دیدگان توان درک او را ندارند، با اینکه او همه دیدگان را می بیند و خداوند لطیف و خبیر است.
امام رضا(ع) در تمام زندگیشان بر عقل تاکید ویژه داشتند / فلاسفه ایرانی و حکمت رضوی
دکتر علامرضا اعوانی نیز در سخنانی درباره جایگاه عقل نزد امام رضا(ع) میگوید:
«یکی از مهمترین یادگارهای امام علی بن موسی الرضا(ع) مناظرات آن حضرت در مجالس مأمون عباسی است، ایشان با دانشمندان ادیان مختلف مناظره میکرد و از آنجایی که در این مباحثات از شیوه عقلی و نقلی بهره میبردند، بسیاری از این افراد ایمان میآورند.
ائمه به ویژه امام رضا(ع) در مباحثاتشان به عقل و جهل بسیار پرداختهاند، در حدیث آمده که اولین چیزی که خدا خلق کرد، عقل بود بنابراین عقل بر اساس آیات و روایات اولین مخلوق خداوند است. با توجه به اینکه همه ائمه از یک نور خلق شدند، عقل واسطه حق و خلق است و از این طریق برکات خداوند به سوی انسان سرازیر میشود. ائمه اطهار به ویژه امام رضا(ع) همانطور که در فرهنگ رضوی مشهود است، به عقلانیت تأکید داشتند، امام رضا (ع) عالمی صبور، دیندار بوده که در تمام سیره زندگیشان به عقل تأکید ویژه داشتند.
با توجه به مناظرات امام هشتم با ادیان مختلف در دوران حیات که برخی از اینها به اجبار و برخی به صلاح ایشان صورت گرفته است، این مناظرات همه عقلانیت و ولایت الهی را نمایان میکند. ائمه از مراتب بالای عقل برخوردار بودند و ولایتشان نیز مطلق است بنابراین امام رضا (ع) نیز عاقل مطلق هستند.
حکمت فلاسفهای همچون سهروردی و ملاصدرا علوی و رضوی بوده و اصلاً یکی از مهترین عللی که این حکما در ایران زمین و جهان اسلام درخشیدند به دلیل همین تبعیت از ولایت ائمه اطهار(ع) است، فرهنگ رضوی سراسر محتوایش حکمی است.»
موضوعات پیشین خبرآنلاین درباره شخصیت علمی و اجتماعی امام رضا (ع) را در لینکهای زیر مطالعه کنید:
* برخوردهای اخلاقی و تربیتی امام رضا(ع) / یادداشت استاد حواد محدثی را اینجا بخوانید.
* توسعه دانش و ادبیات و ترجمه در زمان امام رضا(ع)/ گفتاری از دکتر مهدی محقق را اینجا بخوانید.
* شش تدبیر حضرت امام رضا علیهالسلام در نبرد با مأمون/ تحلیل رهبر انقلاب از سیاستورزی امام هشتم را اینجا بخوانید.
* گفتوگوی هدایتگونه نه جدلگونه/ نوشتهای از احمد مسجدجامعی درباره در معرض گفتوگو قرار گرفتن امام رضا(ع) را اینجا بخوانید.
* مسیر امام رضا(ع) از مدینه تا خراسان/ گزارشی درباره پنج بخش از سفر امام رضا(ع) از مدینه تا مرو را اینجا بخوانید.
* مامون چرا پیشنهاد ولایتعهدی را به امام هشتم(ع) داد و امام به چه دلیل پذیرفت؟/ پاسخ امام موسی صدر را اینجا بخوانید.
/۶۲۶۲