تاریخ انتشار: ۴ آبان ۱۳۸۹ - ۱۳:۴۵

آیا ویکی لیکس ما را در انبوهی از اطلاعات غرق نکرده است تا در همان انبوه اطلاعات خفه شده و از بین برویم؟ آیا پیش‌بینی آلدوس هاکسلی درست از کار درنیامده است؟

جرج اورول‌ نگران‌ آدم‌هایی‌ بود که‌ وقتی به قدرت می‌رسند ما را از اطلاعات‌ مهم‌ محروم‌ ‌کنند، آلدوس هاکسلی اما اندیشمند باهوش‌تری بود چراکه‌ می‌ترسید آن‌قدر به‌ ما اطلاعات‌ بدهند که‌ ما در آن غرق شویم و به‌ کنش‌پذیری‌ و انفعال‌ و از خودبیگانگی‌ کشیده شویم. اورول‌ نگران‌ بود که‌ حقیقت‌ را از ما پنهان‌ کنند، هاکسلی‌ می‌ترسید که‌ حقیقت‌ در دریایی‌ از بی‌اعتنایی‌ غرق‌ شود.

حکایت این دو دیدگاه متفاوت، حکایت امروز ما و ویکی لیکس است. شاید برای ویکی لیکس باید کف زد، همان گونه که الان خیلی‌ها این کار را می‌کنند اما از زمانی که این پایگاه اینترنتی خرواری از اطلاعات تلخ درباره جنگ افغانستان را به مخاطبان ارائه کرده این‌قدر زمان گذشته است که با تأملی بیشتر به آن نگاه کرد.

ویکی لیکس، نام یک پایگاه اینترنتی است که از سال 2007 وجود داشته و هدف اعلام شده از راه‌اندازی آن افشای پرونده‌های فساد مالی و ظلم در سراسر جهان است. هیچ‌کس هویت کارکنان آن را نمی‌داند. تنها یک اسم وجود دارد که همه ویکی لیکس را با آن می‌شناسند: جولیان پل آسانگ، کسی که گاه مؤسس و گاه سردبیر این پایگاه معرفی می‌شود. روشن نیست چه کسانی به غیر از او شبانه روز از سراسر دنیا برای آن کار می‌کنند. گفته می‌شود هرکس از هرجای دنیا می‌تواند با ثبت‌نام در این پایگاه مانند ویکی پدیا، اطلاعاتی را به آن منتقل کند. رسانه‌های آمریکا این‌گونه ادعا می‌کنند که کاخ سفید به شدت از این سایت ترسان و نگران است. با این همه برخی می‌گویند اطلاعات ارائه شده در این پایگاه اینترنتی با اهداف مشخصی و توسط گروه خاصی از نخبگان سیاسی آمریکا که متصل به پنتاگون هستند تهیه و منتشر می‌شود.

اما در عین حال روزنامه‌ها می‌گویند این سایت برای شهروندان آمریکایی یک خوش‌شانسی است چون بدون آن در جریان اقدامات دولت‌شان قرار نمی‌گرفتند و نمی‌توانستند نظراتشان را ارائه دهند و همچنان در ناآگاهی به سر می‌بردند. ویکی لیکس اضطراب، ترس، تهدید، شک، بی‌اعتمادی و عصبانیت را برای مخاطبان به همراه آورده است. اما در کنار همه اینها و زمانی‌که فکر می‌کنیم خیلی چیزها از ویکی لیکس می‌دانیم کافی است کمی عمیق‌تر به موضوع نگاه کنیم. ویکی لیکس سازمانی است که هدف از آن افشای حقایق تلخ، عنوان شده است. این سایت متعهد به بشریت، در خوشبینانه‌ترین حالت، در آخرین اقدام خود چهارصد هزار حقیقت تلخ را افشا کرده است. یک بار دیگر دقت کنید. 400 هزار سند. اگر برای بازکردن، دانلود کردن، خواندن و تأمل کردن هر یک فقره سندی که در این پایگاه اینترنتی با هرنوع فرمت ارائه شده، به طور میانگین پنج دقیقه وقت لازم باشد برای دیدن 400 هزار سند، نیاز به دومیلیون دقیقه وقت خواهد بود که به بیش از 1300 روز زمان نیاز دارد. چه کسی چنین وقت و توانایی برای بررسی این میزان سند که همگی حاوی حقایق تلخ هستند را دارد.

 آیا اگر تلخی حقایق از حد معمول خارج شود بازهم مذاق ما قادر به تشخیص تلخی خواهد بود؟ آیا ویکی لیکس ما را در انبوهی از اطلاعات غرق نکرده است تا در همان انبوه اطلاعات خفه شده و از بین برویم؟ آیا پیش‌بینی آلدوس هاکسلی درست از کار درنیامده است؟

منبع: وبلاگ مهمان خبرآنلاین