از نگاه این مسیحیان افراطی که در انگلیسی به آنها اونجلیست گفته می شود و گاه از آنها در فارسی به انجیلیون یاد می شود، یک وظیفه سنگین اخلاقی مذهبی بر دوش آمریکایی ها قرار دارد که آن مبارزه با دشمنی بزرگ است که منشا هم شرارت هاست.
در کنار این انگاره بی اساس که اکنون بخش وسیعی از جمهوریخواهان آمریکا متاثر از آن هستند، تنها قدرت توانمند برای نابودی این شر در کنار آمریکا، بازگشت مسیح به زمین است و مسیح تنها زمانی باز می گردد که دولتی کاملا یهودی در سرزمین مقدس تشکیل شده باشد.
در واقع ریشه اصلی حمایت امریکا از اسرائیل به خاطر این نیست که یهودی ها، یک اقلیت مظلوم مذهبی هستند و حامی ندارند بلکه علت اصلی ارتباط تنگاتنگ میان واشنگتن و تل آویو ،نفوذ سنگین و قدرت عظیم گروه انجیلیون با آن افکار و اعتقادات افراطی پوچ است که حضور یهودیان در سرزمین مقدس را بخشی از نقشه خدا تلقی می کنند تا عیسی بتواند به زمین بازگردد و با منبع شر مبارزه کند.
از این منظر بسیار راحت می توان دریافت که چرا لابی صهونیست ها در آمریکا تا این اندازه قوی است و یا چرا آمریکایی ها خود را موظف به حمایت از رژیم جنایتکار صهیونیست می دانند. از سوی دیگر برای اینکه آمریکا وظیفه اصلی خود را که همانا مبارزه با شر است به خوبی انجام دهد لازم است تا منبع شرارتی در جهان وجود داشته باشد و آنها هر از گاهی چند باید کشوری را با این انگ به افکار عمومی خود معرفی کنند.
از این روست که دشمن سازی در شاکله سیاسی آمریکا امری به شدت رایج است و اعلام کشورهایی به عنوان محور شرارت نیز درست ریشه در همین شاکله دارد. وقتی قرار است آمریکابه کشوری حمله کند کافی است آن را شرور بخواند و رسانه ها پای به میدان بگذارند. وجود باورهای غلط و افراطی به شکل گسترده در جامعه آمریکا به کمک تبلیغات رسانه ای، دست کم سبب می شوند تا مردم این کشور لشگرکشی های نظامیانشان به سایر کشورها را امری اخلاقی و در چارچوب رسالت دینی آمریکا بگذارند.
با این پیش فرض که تقریبا عملکرد هشت ساله جرج دبیلوبوش آن را ثابت کرده است، اظهارات اخیر خانم سارا پلین که از هم اکنون خیال بازگرداندن این تفکر به کاخ سفید را دارد چندان تعجب آور نخواهد بود. او گفته است : دست یابی ایران به سلاح هسته ای منجر به جنگ جهانی سوم و کشتار بخش قابل توجهی از جمعیت جهان می شود!
نظر شما