برگزیده گزارش‌های محرمانه منتشرنشده بریتانیایی در سال‌های پایانی حکومت پهلوی

تاکنون گزارش های بسیاری از نگرانی‌های محدرضاشاه نسبت به از دست دادن حمایت دولت‌های غربی به‌خصوص آمریکا و بریتانیا منتشر شده است. در خلال دیدارهای متعدد سر آنتونی پارسونز سفیر بریتانیا با شاه در تابستان و پاییز سال ۱۹۷۸ (۱۳۵۷) که گزارش‌های پراطلاعاتی از آنها توسط پارسونز به لندن ارسال شده و بسیاری از آنها هم اکنون در دسترس پژوهندگان تاریخ معاصر قرار دارد.

روز ۱۶ سپتامبر ۱۹۷۸ (۲۵ شهریور ۱۳۵۷) همزمان بود با سی‌وهفتمین سالگرد آغاز سلطنت محمدرضاشاه پس از استعفا یا برکناری پدر او. رویدادی که در سال‌های قبل مهم‌ترین با دست‌کم یکی از مهم‌ترین جشن‌های حکومتی بود، ولی در آن سال به‌دلیل اوج‌گیری انقلاب و همچنین اعلام حکومت نظامی و کشتار ۱۷ شهریور در میدان ژاله تهران به‌شدت کم‌رنگ و در اغلب نقاط ایران برگزار نشد. در صبح این روز پارسونز به دیدار شاه شتافت و مطالب مهمی بین آن دو ردوبدل شد.

در گزارش محرمانه پارسونز از این دیدار به پیام خصوصی جیمز کالاهان نخست‌وزیر بریتانیا به شاه اشاره شده که طی آن از شاه و «شیوه‌های آزادسازی او» حمایت شده و اظهار امیدواری شده بود که «دوران گذرا از شرایط کنونی برخلاف آن‌چه که در هفته گذشته رخ داد (حادثه خونین ۱۷ شهریور) بدون آنکه اوضاع کاملاً از کنترل خارج شود به پیش رود.» شاه در این دیدار که به گفته سفیر بریتانیا «به‌حد شوک‌برانگیزی خسته و به‌نظر می‌رسید»، تأکید کرد که بیش از آن که صرفاً دغدغه سلطنت تا آخرین روز قبل از مرگش را داشته باشد، «هدفش ایجاد بنیادی مستحکم در جهت سلطنت به ارث گذارده شده برای پسرش بود.»

پارسونز در ادامه این دیدار به شاه گفت که لندن مشتاق دانستن دیدگاه و پیش‌بینی شاه از تحولات ماه‌های آینده کشورش است. در شرایطی که در دیدارهای ماه‌ها و سال‌های قبل با دیپلمات‌های غربی، محمدرضاشاه نه‌تنها تحولات داخلی که حتی رویدادهای بین‌المللی را تبیین و پیش‌بینی می‌کرد، این بار با ناامیدی تنها ابراز امیدواری کرد که دولت جدید او، تحت نخست‌وزیری جعفر شریف‌امامی، بتواند اعتماد را به کشور بازگرداند. شاه همچنین ابراز امیدواری کرده بود که چه با وجود و چه بدون وجود حکومت نظامی بتواند انتخابات آزاد را در تابستان سال بعد (۱۳۵۸ شمسی/ ۱۹۸۰ میلادی) برگزار کند. این در حالی بود که سرعت گرفتن غیرقابل پیش‌بینی حوادث، قبل از به‌پایان رسیدن زمستان و چندین ماه قبل از زمان مورد علاقه شاه برای برگزاری انتخابا ت آزاد، نشانی از حضور شاه و حکومت سلطنتی در ایران باقی نماند.

شاه در تشریح موقعیت خود و حکومتش به پارسونز این‌گونه تأکید کرده بود: «مخالفان کاملاً سازمان‌ یافته‌اند، ولی حکومت این‌طور نیست. حزب واحد (حزب رستاخیز) فروپاشیده شده و هیچ‌چیز سازنده‌ای برای جایگزینی آن ظهور نکرده است. دولت باید سریعاً به مردم نشان دهد که به برنامه‌های خود عمل خواهد کرد.» شاه در ادامه این دیدار از ضرورت مبارزه با فساد، تغییر قوانین غیرمردمی و همچنین بهبود وضع اقتصادی و کنترل تورم به‌عنوان دیگر راهکارهای ضروری برای جلب رضایت مردم سخن گفت.

در بخش دیگری از این دیدار پارسونز از شاه درباره میزان وفاداری نیروهای مسلح نسبت به سلطنت پرسید. شاه در پاسخ از «وفاداری، ملی‌گرایی و میهن‌دوستی اثبات‌شده کادرهای ثابت نیروهای مسلح» سخن گفت و با اشاره به یک یا دو حادثه، از جمله شلیک روز گذشته یک سرباز وظیفه به یک ارتشی در تبریز در حال فرار، تنها عنوان کرد که تردیدهایی درباره میزان وفاداری پرسنل وظیفه وجود دارد. در این مرحله شاه خود را با همه مشکلات همچنان مستظهر به پشتیبانی اکثریت مردم می‌دانست و از گسترش روزافزون مخالفت‌ها متعجب بود: «شاه گفت: مردم همچنان به او می‌گویند که اکثریت کشور هنوز از او حمایت می‌کنند. پس چرا توده‌های مردم به ملایان روی آورده و ابراز مخالفت می‌کنند؟»

پس از این سخنان، پارسونز از شاه خواست تا با او به صراحت سخن بگوید. پارسونز در تحلیل خود به شاه، با اشاره به دیدارهایش از جنوب شهر تهران طی چهار سال حضورش در ایران، از تورم شدید ناشی از هجوم روستاییان، به شهرها و بروز مشکلات شدید در جامعه بی‌رحم شهری و بروز ابعادی از مشکلات که تا آن زمان در ایران ناشناخته بود سخن گفت و عنوان کرد که بسیاری از روستاییان مهاجر احساس ناامنی و وضع رقت‌باری داشته و در صنایع ساختمانی و ساخت‌وساز فعال بودند، احساس ناخوش‌آیندی از ساختن خانه‌های ثروتمندان داشتند، حال آنکه خودشان در یک چاله در درون زمین زندگی می‌کرده و بیشتر مردم بر این باورند که جز یخچال و دستگاه تلویزیون، اگر خوش شانس باشند، هیچ‌چیزی برایشان ایجاد نشده است.

به گفته پارسونز به شاه: «در این وضعیت طبیعی بود که مردم به سوی راهنمایان سنتی خود و رهبری مذهبی روی آورده و فاصله عمیقی از بی‌اعتمادی بین حکومت و مردم ایجاد شود. مردم ایمانی به توانایی یا اراده حکومت به عملی کردن وعده‌های خود ندارند.» به گفته پارسونز، شاه بی‌کم‌وکاست همه اظهارات و تحلیل او از شرایط را مورد تأیید قرار داد. در ادامه این دیدار، پارسونز در اظهاراتی که به تأیید شاه رسید که آیت‌الله خمینی کینه‌ورز است و به‌هیچ‌چیزی جز سرنگونی شاه راضی نخواهد شد. پارسونز همچنین با اشاره به رویدادهای سال ۱۳۳۲ و دوره حکومت دکتر مصدق سیاست‌های جبهه ملی در مورد شاه را نیز کینه‌توزانه خطاب کرد.

سفیر بریتانیا به شاه توصیه کرد که برای مقابله با سرسختی آیت‌الله خمینی دست به دامان روحانیان متعدل قم شود: «من در ادامه از او [شاه] پرسیدم که آیا امیدی به آشتی با رهبری روحانی در داخل کشور یعنی آیت‌الله‌های کم‌وبیش معتدل قم هست و آیا دولت می‌تواند باب گفتگو با آنان را باز کرده و ببیند که آنان چه می‌خواند؟» شاه در پاسخ ضمن تأیید این نکته که دولت شریف‌امامی باب گفتگو با روحانیان میانه‌رو را گشوده، گفت: «آنها هر روز خواسته متفاوتی دارند و از این که توسط خمینی منزوی شوند در هراسند.» با این‌همه شاه با ذکر این نکته که مطابق قانوین اساسی از هیئتی از روحانیان خواهد خواست تا نسبت به اسلامی بودن همه قوانین نظارت کنند، خواسته‌های اساسی روحانیان میانه‌رو را معقول و قابل انجام است.

بخش پایانی این دیدار به گمانه‌زنی شاه به روابط ایران و غرب در صورت تغییر حکومت اختصاص داشت: «شاه دوباره و دوباره تکرار کرد که هر رژیمی که پس از او بیاید برای غرب بدتر خواهد بود، اغتشاش و گروه‌گرایی به همراه آورده و کشور را با خطر مداخله مواجه خواهد کرد و خلاصه آنکه بسیار خطرناک خواهد بود.» پارسونز در پاسخ به شاه گفت: «من فکر نمی‌کنم که چه آمریکایی‌ها و چه خود ما [بریتانیایی‌ها] مخالفتی با این ارزیابی داشته باشیم. ما از او [شاه] حمایت کرده‌ایم و صمیمانه آرزو داریم که بر مشکلات کنونی چیره شود. من با توجه به موضوعی که او بیشترین حساسیت را به آن دارد به او اطمینان دادم که دودوزه‌بازی نخواهیم کرد...»

* منتشر شده در کانال تلگرام مجید تفرشی

منبع: خبرآنلاین