به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، رئیس اندیشکده مطالعات جهان اسلام با بیان اینکه اربعین یک حرکت کاملاً مردمی است میگوید: حاکمیت در کنار مردم مدیریت مسائل کلان را بر عهده دارد. او معتقد است پیادهروی اربعین یک حرکت اجتماعی و مردمی است که باعث شکست ۵ قرن سرکوب سیستماتیک مردم عراق شده است، مشروح گفتگوی ما با امیر مسروری، رئیس اندیشکده مطالعات جهان اسلام را در ادامه میخوانید:
از سابقه تاریخی اربعین بگویید و اینکه چقدر در کتب دینی ما به زیارت امام حسین (ع) در روز اربعین سفارش شده است؟
اصل زیارت اربعین بر اساس نقلقولی که انجامشده است برای دوران اهلبیت است و معروفترین داستانی که در این مورد وجود دارد داستان جابربن عبدالله انصاری است که او اولین زائر امام حسین (ع) در روز اربعین است. اما در همین رابطه امام حسن عسگری(ع) هم سفارشی برای شناخت شیعه دارد که یکی از آن سفارشها زیارت امام حسین (ع) در روز اربعین است. بر اساس این دو منبع یعنی سفر جابر و توصیه امام حسن عسگری(ع) فلسفه زیارت اربعین طرحشده است. در خصوص زیارت امام حسین (ع) و پیادهروی توصیههای بسیاری وجود دارد. اگر باب عرفه را در کتب رواییمان ببینیم توصیه به پیادهروی عرفه یعنی زیارت امام حسین(ع) در روز عرفه شده و یا در خصوص سبک حرکت کردن و احترام گذاشتن هم روایاتی وجود دارد که همه اینها موجب شده در فرآیند ۱۴۰۰ سال به این پیادهروی اربعین برسیم.
ما به پنج یا شش دوره میتوانیم زیارت امام حسین (ع) را ترسیم کنیم یکی از آنها مربوط به زمان امام سجاد(ع) است که ایشان از شام برمیگردند و بهصورت مخفیانه و غیررسمی عزاداری انجام میدادند و این ادامه پیدا میکند تا آنکه به دوران عباسی میرسیم. بعد از دوران عباسی به این ساختار و نوع پیادهروی میرسیم که در میان مسلمانان مرسوم میشود، حالا چرا این شکل از پیادهروی اربعین مرسوم شده است دلایل مختلفی دارد.
شرایط در دوران معاصر چگونه بوده است؟
در حال حاضر شرایط منطقه شرایط بسیار پیچیدهای است. اگر بخواهیم به دوران معاصر از منظر تاریخی نگاه کنیم ما پنجاه سال حکومت سکولار در عراق را داشتهایم، حکومتی که اول کمونیستی بود و بعد مدعی سوسیالیست شد و بعد هم که سرکوبهای گسترده مسلمان شکل گرفت. اختلافافکنی بین مسلمانان و تشدید تنش بین رابط اقلیت و اکثریت و تسلط اقلیت دینی زمان صدام بر اکثریت موجب شده تا در دوره صدام مسلمان بهجای سازش در کنار یکدیگر بودن در مقابل یکدیگر قرار بگیرند. در آن زمان صدام به سرکوب مخالفان خودش پرداخت و اولین کاری که کرد این بود که زیارت پیادهروی به سمت کربلا در روز اربعین را گرفت چرا که این مسیری بود که شیعیان یکدیگر را میدیدند و فرهنگها و اخبار منتقل میشد و با یکدیگر ارتباط میگرفتند؛ علماء یکدیگر را میدیدند و با یکدیگر همفکری میکردند. دوران خفقان بود لذا بعد از سقوط حکومت صدام فضای علیه تفکرات او اوج گرفته و فضای ضد صدامی بالا بود.
بعد از سقوط صدام شرایط برای پیادهروی اربعین چه سمتوسویی گرفت؟
بعد از سقوط صدام شرایط تا زمانی که مردم امور را در اختیار بگیرید بسیار پیچیدهتر شده بود. آمریکاییها مناطق شیعه جنوب را در اختیار انگلیس گذاشته بودند، و مناطق شیعه شمال را که شامل نجف و کربلا است خودشان محاصره کرده بودند. بعد از آن مردم برای اینکه از این فضا خارج شوند اربعین را تنها فرصتی دیدند که بتوانند در خیابانها بروند. این را در نظر داشته باشید که شیعیان عراق ۵ قرن سرکوب سیستماتیک شده بودند و برای خلاصی از این شرایط فضا را مناسب دیدند که غیر از روز عاشورا روز دیگری یک تحرک اجتماعی داشته باشند لذا دلیل عمده فراگیری اربعین در عراق بعد از پنجاه سال بود و همه اینها از دلایل شکلگیری اربعین است.
ما شاهد هستیم که روز اربعین همه مسلمانان از همه جای دنیا به زیارت امام حسین (ع) میروند به نظر شما حضور گسترده مردم در این مراسم چقدر میتواند باعث وحدتآفرینی بین مسلمانان میشود؟
اساساً اربعین خیزش اجتماعی شیعیان نسبت به حوادث اجتماعی بوده است. عاشورا یک کنشگری سیاسی و اجتماعی است یعنی امام حسین (ع) یک اقدام سیاسی به معنای دینی کرده است. بین عاشورا و اربعین فرقهایی وجود دارد یکی اینکه حرکت عاشورا حرکت امام بود و حرکتی بود که ایجادکننده آن امام معصوم بود اما حرکت اربعین واکنش جامعه به شهادت و حرکت امام حسین (ع) است.اربعین واکنش مردم به روز عاشورا و یک نوع لبیک اجتماعی به حوادث عاشورا است.
درواقع جابر پاسخ و کنشگری جامعه آن روزهای امام حسین (ع) بوده است. یک انسان نابینای آسیبدیده که با آن خیزش خود فضایی که در کربلا شکلگرفته بود را شکست. درواقع هدف اربعین واکنش است. واکنش به پیام عاشورا. باید ببینیم هدف عاشورا چه بود تا ما آن را با هدف اربعین تطبیق بدهیم.
میدانیم که عاشورا سه حالت داشته است. حالت اول در مورد خدا یعنی یک کنشگری امام مقابل خدا، کنشگری امام مقابل حکومت و کنشگری امام مقابل مردم و خود است. کنشگری امام مقابل خدا بندگی و رضایت بود. امام حسین(ع) اوج رضایت بود. هدف اصلی کربلا توحید در مقابل خدا بود. اولین واکنش اربعین نسبت به کربلا توحید است، در مسیر توحید است که ما خیلی از کارها را میتوانیم انجام بدهیم لذا میبینیم که اهل سنت هم در این راهپیمایی حضور پیدا میکنند. میدانیم که یکی از بیشترین عزاداریها در عراق در دوران قدیم و زمانی که حکمای بزرگ در بغداد مستقر بودند توسط اهل سنت برای امام حسین (ع) انجام میشده است.
اما دومین واکنش اربعین به امام حسین(ع) واکنش نسبت به آزادیخواهی است. سومین هدف اربعین پاسخ به لبیک حل من ناصر ینصرنی امام حسین(ع) بوده است یعنی میتوان گفت هدف اربعین جاذبه حسینی بوده و اربعین واکنش نسبت به این جمله است برای همین حضور حداکثری در اربعین مورد اهتمام همه علماء است.
هرساله در ایام اربعین بحثی مطرح میشود مبنی بر اینکه هزینههایی برگزاری مراسم اربعین صرف اقدامات دیگری مثل رسیدگی به فقرا شود، شما چه پاسخی برای این مباحث دارید؟
حکومت سه وظیفه دارد. تأمین معاش، امنیت و سلامت. اینها وظایف حکومت در روایات ما است که هم بر پایه عقل انسانی و هم بر پایه علوم سیاسی و دانش سیاست است. اینکه حکومت باید برنامهریزی کند برای سلامت و مقاصد اجتماعی و اقتصادی واجب است نه در فرآیند اربعین بلکه در تمامی فرآیندهایی اجتماعی باید اینگونه باشد.
دوم اینکه خرج ایدئولوژیک فقط مربوط به اسلام نیست. هر انسانی برای آرمانها و اهداف خود خرج میکند یعنی اگر انسانی سکولار باشد برای اهداف سکولاری خود خرج میکند. خرج کردن برای امام حسین (ع) هم سیره عقلی و نقلی داریم و هم سیره شهودی بنابراین چه خوب است که روی آن سرمایهگذاری شود. در همین حال اربعین حرکتی است که تهدید امنیت ملی ایران و عراق را رفع کرده است. تصور کنید ۲۰ میلیون زائر به کشوری میروند که شهر آنها این میزان گنجایش را ندارد. ما شاهد بودیم که بزرگترین جنگ خاورمیانه جنگ بین ایران و عراق بوده که ۸ سال به طول انجامید اما میبینیم که هماکنون این کشور به نقطه قوت و هماهنگ تبدیلشده و این سرمایهگذاری برای امنیت است؛ بنابراین همانطور که گفته شد دولت برای امنیت سرمایهگذاری میکند و درواقع پیوست امنیتی برقرار میکند. دوم اینکه این دو کشور ظرفیتهای مشابه فرهنگی اجتماعی و هویتی دارند. پایتخت ایران سالها مدائن بوده که در خاک عراق است و بسیاری از بزرگان فرهنگی ایران در عراق بودهاند ما شاهد هستیم که در صد و پنجاه سال اخیر اکثریت مرجعیت عراق شیعیان بزرگ ایرانی بودند مانند آخوند خراسانی و غیره. از سوی دیگر بسیاری از آثار فرهنگی ایرانی و اسلامی در عراق است. همین ارتباط همدلی ایجاد میکند و همدلی موجب میشود اقتصاد دو کشور شکوفا شود.
نکته بعدی در خصوص پاسخ به این شبهه میزان هزینه کرد در اربعین است. مگر چقدر در اربعین هزینه میشود و مگر دولت میتواند نسبت به مراسم و نگاههای ملی و مذهبی بیتفاوت باشد. ما شاهد هستیم که در همه کشورهای دنیا روز ملی آن کشور و مناسبتهای ملی و مذهبی چه هزینههای سنگینی برای نگهداشتن آن میکنند اما در مراسم اربعین هزینهها مردمی است یعنی از سوی دولت نیست. نکته بعدی باید ببینیم که چه قشری در اربعین سرمایهگذاری میکند و چه قشری در اربعین حضور دارند ما شاهد هستیم که نود درصد حضور اجتماعی در اربعین از طبقه متوسط رو به پایین جامعه است یعنی همان قشر آسیبپذیر که اینها موکب دارند و از جیره غذایی خود میزنند و برای اربعین هزینه میکنند که این نمونه اجتماعی است.
همانطور که به آن اشاره شد بستر اربعین یک بستر حمایتی و هویتی است و بستری است که خود مردم آن را شکل میدهند و حاکمیت فقط آن را مدیریت میکند تا برخی از مشکلات را رفع کند.
۲۵۸۲۵۸